۴-۴-۱-۲- کنترل دارایی های ناملموس[۴۹]
این روش در پی اندازه گیری دارایی های ناملموس شرکت بر روش ساده میباشد. در این راستا معیارهای مناسب متعددی را معرفی نموده و هدف از آن ایجاد بینش و دیدگاهی جامع از موقعیت سرمایه فکری شرکت میباشد.
در این روش ضروری است که تا معیارها با واقعیت های هر شرکت مطابقت داده شده و تعدیل شود. عیب عمده این روش در آن است با تمامی شرکت ها و موقعیت ها قابل انطباق نمی باشد. از این روش برای طراحی سیستم های اطلاعاتی و یا انجام ممیزی ها بهره گرفته می شود.
۵-۴-۱-۲- روش جهت یابی تجاری اسکاندیا[۵۰]
این روش بر اساس منطق و مفهوم ارائه شده و در روش ترازنامه نامرئی بنا نهاده شده است. و شرکت اسکاندیا صریح آن به شمار میآید. این شرکت عملکردش را بر اساس ۳۰ شاخص عملکرد کلیدی در زمینههای مختلف نظارت می کند. این روش علاوه بر زمینههای سنتی مالی، به مشتریان، منابع انسانی و توسعه و بازارآفرینی نیز نظارت دارد. این روش علی رغم کاملتر بودن در زمینه تشریع بهتر عملکرد تجاری ، قادر به کمی سازی ارزش سرمایه فکری نمی باشد.
۶-۴-۱-۲- شاخص سرمایه فکری
این روش در تلاش است تا شاخص های پراکنده را در مجموعه ای واحد ارائه نماید. این معیار جنبههای مختلفی را در بر میگیرد. مزایای این روش در آن است که معیاری غیرمتعارف را ارائه می کند، بر نظارتی پویا در خصوص سرمایه فکری متمایز میباشد، توان احتساب عملکرد دوره های قبلی را داشته و نگرشی واحد، کلی و جامع از شرکت ارائه می کند. این روش به مدیران اجازه میدهد که تأثیراتی که یک استراتژی به خصوص در سرمایه فکری شرکت دارد را درک نماید و گزینه های متعدد را با هم مقایسه نماید. تا مشخص شود کدام از آن ها از حیث سرمایه فکری مرجع میباشند.
۷-۴-۱-۲- نرخ بازده دارایی ها
نرخ بازده دارایی های شرکت نرخی است که با آن می توان متوسط صنعت را مقایسه کرد تا اختلاف آن با متوسط صنعت به دست آید. اگر اختلاف مذکور صفر یا منفی باشد، شرکت از سرمایه فکری برخوردار نیست. اگر این اختلاف مثبت باشد، فرض می شود که شرکت در صنعت خود از سرمایه فکری اضافی برخوردار است . در صورت وجود مازاد بازده نسبت به صنعت، این میزان بازده اضافی در متوسط دارایی های ملموس شرکت ضرب می شود تا متوسط عایدات اضافی سالانه ۲شرکت، محاسبه شود.
که تقسیم این عایدات اضافی بر متوسط هزینه سرمایه شرکت، ارزش سرمایه فکری شرکت را به دست میدهد. ضریب عمده این روش ، فرمول ساده آن و قابل دسترس بودن تمامی اطلاعات موردنیاز در صورت های مالی تاریخی شرکت میباشد. عیب عمده این روش در فقدان ارائه اطلاعاتی است که مدیران برای مدیریت مؤثر سرمایه فکریشان به آن ها نیازمند میباشند.
۸-۴-۱-۲- روش تشکیل سرمایه بازار
این روش معیاری از ارزش بازار، سرمایه فکری شرکت را ارائه میدهد. در این روش فرض بر این است که تشکیل سرمایه اضافی یک شرکت نسبت به حقوق صاحبان سهام آن، همانا بیانگر سرمایه فکری موجود در آن میباشد. این روش مبتنی بر عرف بازارهای سرمایه و برآورد قیمت سهام است. در این روش جهت سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری ضروری است تا صورت های تاریخی در مقابل اثرات تورم یا هزینه های جایگزینی آن ها تعدیل شوند. بر اساس روش یاد شده ، سرمایه فکری در شرکت های تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، تمامی ارزش شرکت را تشکیل خواهد داد چرا که تفاوت فاحشی میان ارزش بازار و ارزش دفتری پائین اینگونه شرکت ها وجود دارد.
۹-۴-۱-۲- کارگزار تکنولوژی
این نگرش نوعی پیشرفت در امر سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری به شمار میآید چرا که شرکت را قادر میسازد تا ارزش پولی سرمایه فکریشان را محاسبه نمایند. بروکینگ سرمایه فکری را ترکیبی از چهار جزء دارایی های بازار، دارایی های مبتنی بر انسان، دارایی های مالکیت معنوی، دارایی های زیربنایی میداند( بروکینگ،۱۹۹۷، ۲۰۷)[۵۱].
دارایی های بازار مزایای بلقوه ای که یک سازمان از دارایی های غیرملموس مرتبط با بازار کسب میکند را متعادل می کند.
۱۰-۴-۱-۲- روش سرمایه فکری مستقیم
تأکید این روش اندازه گیری ارزش سرمایه فکری ابتدا بر شناسایی اجزای مختلف آن و سپس ارزیابی هر یک از این اجزا قرار گرفته است. با تعیین اجزای سرمایه فکری شرکت و تعیین ارزش هر یک از این اجزا می توان ارزش کلی سرمایه فکری شرکت را محاسبه نمود.
این روش پیچیده ترین اما دقیق ترین ابزار اندازه گیری سرمایه فکری است. عیب اصلی این روش در ضرورت شناسایی تعداد زیادی از اجزا و یا ارزش گذاری هر یک از آن ها میباشد که موجب پر هزینه و پیچیده شدن این روش میگردد.
۱۱-۴-۱-۲- روش های مالی و مراحل اندازه گیری مالی سرمایه فکری
بر اساس این روش سرمایه فکری شرکت متشکل از سرمایه انسانی، سرمایه مشتری و سرمایه ساختاری است و نقاط تلاقی آن ها با هم ترکیبی از سرمایه فکری را نشان میدهد. ترکیب سرمایه انسانی و مشتری منجر به روابط افراد و نزدیکی آن ها با مشتریان و به کارگیری خلاقیت های آن ها جهت پاسخگویی به نیازهای خاص مشتریان میگردد. ترکیب سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری منعکس کننده توانایی شرکت در انتقال نام های تجاری به مشتریان است و به کیفیت ارزشی که مشتریان به نام تجاری شرکت میدهند مرتبط میباشد.
۱۲-۴-۱-۲- مدل مدیریت سرمایه فکری
زمانی که از سنجش و اندازه گیری صحبت میکنیم، ابتدا ضروری است تا منابع غیرملموس و حیاتی شرکت که نیازمند نظارت مدیریت هستند را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آن ها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابتی که دارای اطلاعات معتبری درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کرد. فرایند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی شناسایی، اندازه- گیری و مدیریت این منابع میباشد.
۱۳-۴-۱-۲- کیوتوبین[۵۲]
روش کیوتوبین ، توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد. این نسبت ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکت هزینه جایگزینی دارایی های آن شرکت را اندازه گیری میکند. به صورت تئوری در بلندمدت این نسبت به سمت واحد میل میکند. اما شواهد تجربی نشان میدهد که در همین زمان این نسبت میتواند به طور معناداری با عدد یک متفاوت باشد. نسبت کیوی توبین در اصل بسیار شبیه به نسبت بازار به دفتر میباشد.
با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه هزینه جایگزینی دارایی های فیزیکی را به جای ارزش دفتری دارایی های فیزیکی به کار میگیرد. نسبت حاصله به این شکل به کار می رود که چنانچه نسبت کیوی توبین یک شرکت بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوی رقابتی باشد، شرکت مذبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را دارا است.
۱۴-۶-۱-۲- هوش سرمایه انسانی