نسل اول حقوق بشر تحت عنوان حقوق مدنی و سیاسی مطرح بوده است ؛ نسل دوم حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و در نهایت نسل سوم حقوق بشر، حقوق همبستگی بوده است . « با این حال اعتلای مقام حقوق بشر و حمایت از آن مشکلاتی و موانعی را هم در سر راه دارد که مانند گذشته ، صرفاً در وجود حاکمیت دولت ها خلاصه نمی گردد . توسعه و گسترش حقوق بشر در انتظار بحران های متعدد است و حیات بشر واقعاً در معرض خطر است ؛ مسائل مربوط به توسعه و عوامل و عوارض چند بعدی مسأله امنیت دسته جمعی و خلع سلاح ، مسأله رشد جمعیت و عوارض ناشی از آن ، مهاجرت ، مسائل مربوط به محیط زیست ، مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و ایده ی میراث مشترک بشریت و بهره برداری از منابع ماوراء حاکمیت دولت ها و به طور کلی حقوق بشر به معنای وسیع و مدرن آن ، مسأله ی اساسی مورد بحث بشر کنونی در سطح کلان میباشد .بشریت امروزه دریافته است که همه ی انسان ها سرنوشت مشترک دارند و این سرنوشت که همان آینده ی بشریت است ، در هر حال حاضر دچار بحران شده است . و این یگانگی در عصر همگرایی جهانی به معنای آن است که همه ی انسان ها زندگی ، مرگ و سرنوشت مشترک دارند . این تحولات در شرایط و اوضاع و احوال کنونی منجربه تولد و تکوین نسل جدیدی از حقوق بشر تحت عنوان نسل سوم شده که به آن حقوق همبستگی میگویند. این حقوق نه جایگزین حقوق بشر موجود در جامعه ی جهانی می شود ونه به آن وابسته است ، بلکه شناسایی این حقوق به منزله ی پاسخی است که جامعه ی بینالمللی در برخورد اوضاع و احوال متحول و متغیر ، به آن نیازمند است .
البته به غیر از عنوان حقوق همبستگی ، برخی از نویسندگان عناوین دیگری را نیز برای این نسل از حقوق مطرح کردهاند . که از جمله می توان به حقوق برادری ، حقوق مردم ، حقوق ملت ها ، حقوق بشریت و حقوق جمعی اشاره کرد . این حقوق در کنفرانس صلح و حقوق بشر ۱۹۷۸ در اُسلو ، کنفرانس ۱۹۷۹ کمپوبلو ، کنفرانس ۱۹۸۰ ورشو و کنفرانس ۱۹۸۲ در هاید پارک مورد بحث و بررسی قرار گرفت .
پیش طرح سومین میثاق بینالمللی حقوق همبستگی ، مقولات نسل سوم حقوق بشر را به چهار دسته تقسیم میکند که عبارتند از : حق بر صلح ، حق بر توسعه ، حق بر محیط زیست و حق بر میراث مشترک بشریت . اما حقوق دانان در این که آیا مقولات نسل سوم حقوق بشر منحصر در موارد فوق هستند یا نه ، اتفاق نظر ندارند. لذا برخی از نویسندگان عناوین دیگری را نیزهمچون حق بر استعمار زدایی ، حق بر ارتباطات و مساعدت های بشر دوستانه ، حق بر زبان و فرهنگ بومی ، حق بر دین داری و یکتاپرستی و … را جزءِ نسل سوم حقوق بشر قلمداد کردهاند .
در مقدمه ی پیش طرح میثاق بینالمللی حقوق همبستگی آمده است : دولت های عضو میثاق حاضر ، با توجه به این که صلح ، توسعه ، محیط زیست میراث مشترک بشریت از این به بعد ارزش هایی هستند جهانی که مورد شناسایی کلیه ی انسان ها اقوام و ملت ها قرار گرفته اند و با نظر به اینکه شایسته است حقوق مربوط به آن ها به عنوان حقوق بشر شناسایی ، حمایت و تحقق یابند و با توجه به این که منشور سازمان ملل متحد دولت ها را ملزم به همکاری بینالمللی از طریق توسعه و تشویق به رعایت حقوق بشر و آزادی های بنیادین برای همه بدون تبعیض از نظر نژاد ، جنسیت ، زبان و مذهب می کند ، و با توجه به اینکه همکاری بینالمللی در خصوص حقوق بشر بر صلح ، توسعه ، محیط زیست و میراث مشترک بشریت دارای اهمیت اساسی است ، زیرا تحقق آن ها جز از طریق الحاق کوشش های همبسته ( متفق) همه ی دولت ها ، افراد و دیگر اشخاص عمومی و خصوصی میسر نیست، در موارد ذیل به توافق میرسند».
اگر بخواهیم ویژگی سه نسل حقوق بشر را بیان کنیم ، باید بگوییم که حقوق نسل اول ، عمدتاًً از جنس حقوق سلبی هستند که نباید در مقابل اجرای آن ها توسط صاحبان حق ، مانع ایجاد کرد و حقوق نسل دوم ، به طور عمده از جنس حقوق ایجابی هستند که تحقق آن ها منوط به فراهم آمدن یک سری شرایط و امکانات است به عبارت دیگر ، ویژگی نسل اول حقوق بشر ، یعنی حقوق مدنی و سیاسی ، اقامه پذیر بودن آن نسبت به دولت است . بدان معنی که رعایت آن ها قبل از هر چیز ناشی از ترک فعل و عدم مداخله و مزاحمت از جانب دولت است : مثلاً برای آزادی بیان ، وظیفه ی دولت آن است که از بیان آزاد عقیده جلوگیری نکند یا برای تشکیل اجتماعات وظیفه ی دولت آن است که از تشکیل اجتماعات جلوگیری نکند.
اما ویژگی نسل دوم حقوق بشر برعکس است ، یعنی ایفای حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی محتاج اقدام و عمل مثبت از ناحیه ی دولت است . لذا این حقوق قابل مطالبه از دولت هستند . مثلاً برای حق اشتغال ، دولت باید پاره ای از اقدامات و برنامه های خاص را به اجرا در آورد .
ویژگی نسل سوم حقوق بشر آن است که این حقوق هم قابل اقامه و هم قابل مطالبه از دولت هستند و مهمتر آن که مبتنی بر همکاری و اقدامات دسته جمعی همه ، اعم از دولت ها ، افراد و اشخاص حقوقی است ، یعنی بدون همکاری ، همیاری و تلاش همگان این حقوق محقق نخواهد شد و به قول کارل واساک ویژگی حقوق نسل سوم این است که هم میتواند علیه دولت ها باشد و هم میتواند مورد حمایت دولت ها قرار بگیرد … »[۵۹].
با عنایت به مطالب مذکور بایستی به تعریف هوای پاک بپردازیم : حق بر هوای پاک از زیر مجموعه های حق برمحیط زیست سالم به شمار می رود و در برخی قوانین بر حق تنفس به هوای پاک صحه گذاشته شده است . بر اساس این حق هر شهروندی حق دارد در هوایی پاک و سالم تنفس نماید و دولت ها مکلف به اتخاذ تدابیری برای تضمین آن میباشد « شاید مهمترین دلیل لزوم مقابله آلودگی هوا در ارتباط با آثاری باشد که این آلودگی در سلامتی افراد میگذارد و خطراتی است از این ناحیه که شهروندان را تهدید میکند .
هوا مهمترین عامل در حیات انسان ها است و اگر آلودگی آن از سطح خاصی تجاوز کند باعث ایجاد خطرات مستقیم و غیر مستقیم بر سلامتی انسان خواهد بود . این خطرات به ویژه نسبت به افراد حساس ( از جمله بیماران مبتلا به آسم ) ، کودکان و سالخوردگان حائز اهمیت است . در فضاهای شهری ذرات معلق و منوکسیدکربن مهمترین آلاینده های هستند که منجر به بیماری قلبی ، تنفسی و عروقی میشوند . ذرات معلق معمولاً از وسایل نقلیه در حال تردد منتشر شده و هنگامی که انسان در این هوا تنفس میکند . این ذرات بسیار ریز و معلق به راحتی وارد ریه ها شده در کوتاه مدت باعث بروز انواع بیماری های تنفسی و در بلند مدت منجر به سرطان میشوند .