به تازگی، محققان تعریف جامعی درباره سرمایه فکری ارائه کردهاند در این تعریف شرایط لازم برای شناسایی این دارایی نیز بیان شده است. “سرمایه فکری یک نوع دارایی است که، توانایی بنگاه اقتصادی را برای ایجاد ثروت اندازه گیری میکند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامرئی[۸] است که ازطریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از بنگاه اقتصادی به دست می آید. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا درون سازمانی است، قابلیت خرید و فروش ندارد” (رس و بارونس، ۲۰۰۵).
مفهوم سرمایه انسانی ریشه در ادبیات اقتصادی دارد (بکر، ۱۹۹۶) در حقیقت ویژگیهای کیفی افراد سرمایه آن ها هستند. سرمایه انسانی نه سرمایه فیزیکی نه سرمایه مالی محسوب میشود بلکه سرمایه انسانی به عنوان دانش، مهارت، خلاقیت وسلامت فرد تعریف شده است. (بکر، ۲۰۰۲). بکر به این موضوع اشاره میکند که سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و سرمایه مالی همه به نحوی از اشکال سرمایه محسوب میشوند اما تفاوت آن ها از این جا ناشی میشود که یک فرد را نمیتوان از مهارت ، سلامت و ارزشهایش جدا کرد در حالی که این امکان در مورد دارایی ها و اموال فرد وجود دارد. این بدان معنا است که پایدارترین و تجدیدپذیرترین سرمایه همان سرمایه انسانی است. بر اساس نظر شولتز در سال۱۹۷۱ تحصیلات رسمی و آموزش ابزاری مهم و حتی لازم و حیاتی برای بهبود ظرفیتهای تولید هستند. هم چنین او سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان معیارهای ثبت نام آموزشی میداند. (شولتز، ۱۹۹۲). در اغلب موارد موفقیت سازمانی به افرادی بستگی دارد که سطح بالاتری از شایستگیها را دارا هستند در چنین شرایطی است که این افراد تبدیل به سرمایه های با ارزشی برای سازمان میشوند .به عبارت دیگر سرمایه انسانی را میتوان به عنوان یکی از عوامل تولیدی که میتواند ارزش افزوده بالایی را برای سازمان و اجتماع داشته باشد قلمداد کرد. تعاریف جدیدی که از سرمایه انسانی شده است سرمایه انسانی را مجموعه ای از ویژگیها، تجارت زندگی، دانش، خلاقیت ، نوآوری و انرژی معرفی می کند که افراد آن را جهت سرمایهگذاری در کار خود انتخاب میکنند (وذرلی، ۲۰۰۳). به عبارتی سرمایه انسانی عبارت است از سرمایهگذاری بر روی منابع انسانی جهت افزایش بازدهی آن ها که این هزینه ها با هدف بهره برداری در آینده انجام خواهد شد. از این رو است که: سازمان یادگیرنده سرمایه گذاری بر روی افراد را انتخاب میکنند به این خاطر که افراد در واقع سرمایه های انسانی با ارزشی میباشند که دارای کیفیت های متفاوتی هستند (بورود و تومولو۲۰۰۴). به طور کلی میتوان گفت که سرمایه سازمانی مجموعهای منسجم از ویژگی های کیفی تحصیلی مهارتی و فرهنگی افراد سازمانی است که سبب ایجاد ارزش افزوده برای سازمان گردد.
در جهان متلاطم امروزی شرکتهای پیشرو بیش از هر دوره و زمان دیگری به اهمیت و توجه به کارکنان خود پی بردهاند آن ها دریافتند که چگونه میتوان با تأکید بیشتر بر حفظ و توسعه سرمایه انسانی خود در بالاترین نقطه اقتصاد جهانی جای گرفت. سرمایه انسانی کلیدی برای رشد اقتصادی جوامع محسوب میشود و یک سرمایه مهم و ضروری میباشد که سازمان در جهت رشد و توسعه اقتصادی کمک میکند و از این نظر می توان آن را با سرمایه ها و داراییهای فیزیکی سازمان مقایسه کرد. از آنجا که توانایی و مهارت افراد به عملکرد بهتر و بهرهوری سازمان کمک میکند انجام هر گونه هزینه در آموزش و توسعه آن نوعی سرمایهگذاری بلند مدت محسوب میشود که سازمان تا مدتها میتواند از نتایج آن بهره مند شود. دلیل این امر این است که در محیط متغیر و شدیداًً رقابتی امروزی تنها با کمک نیروی انسانی خلاق و نوآور است که میتوان به مزیت رقابتی دست یافت. در نتیجه سازمانها باید به سازمانهایی پویا و یادگیرنده تبدیل شوند تا کارکنانشان با تواناییهایی که از خود بروز می دهند قابلیت انطباق با تغییرات را در عرصه رقابت داشته باشند. بنابرین توجه به اهمیت سرمایه انسانی نتایجی را به همراه خواهد داشت که عبارتند از:
-
- سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان یکی از اجزای اساسی سازمان شناخته می شود سبب ارتقا کارکنان میشود (سالامون، ۱۹۹۲).
-
- با سرمایه گذاری بر روی منابع انسانی ، کارکنان دانش و مهارتهای لازم را برای خلق محصولات و خدمات جدید به دست میآورند (رومر، ۱۹۹۰).
-
- بر بهرهوری کارکنان در محیط کار تاثیر گذار است (اسنل، ۱۹۹۹) .
-
- باعث توانایی درونی شرکت در کسب مزیت رقابتی میشود ( رگر، ۱۹۹۵).
-
- سبب بهرهوری در اقتصاد ملی میگردد (ویناکر، ۲۰۰۰).
- سبب رشد اقتصاد ملی می شود (رومر، ۱۹۸۶).
با توجه به تغییرات چشمگیر در محیطهای سازمانی اجتماعی و تشدید عرصه رقابت در جهان امروزی سازمانها بیش از گذشته به دنبال جذب و از آن مهمتر حفظ و توسعه افراد برای انجام فرایندهای جاری و آتی خویش هستند. سازمانها به دنبال سرمایه جدیدی تحت عنوان سرمایه انسانی هستند، به جرات میتوان گفت که سرمایه انسانی عاملی است که بیش از هر عامل دیگری بر روی رشدو بقای سازمانی تاثیرگذار است. امروزه اهمیت سرمایه انسانی در تمامی حوزه ها گسترش یافته است به نحوی که تئوری رشد مدرن به تراکم سرمایه انسانی توجه میکند و حتی سرمایه انسانی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در رشد و توسعه اقتصادی جوامع قلمداد میکند. مطالعات و بررسیهای زیادی در مورد تاثیر امکانات آموزشی بر روی رشد و یا عدم رشد اقتصاد کل کشور و جوامع صورت گرفته است. برخی از پژوهشگران سرمایه انسانی معتقدند که سرمایه گذاری بر روی افراد موجب بهرهوری اقتصادی سازمانهای و جوامع خواهد شد و نقش کلیدی نیروی انسانی و سرمایه انسانی در رشد و توسعه سازمانها پیشرو در اقتصاد جهانی برای هیچ کس پوشیده نیست.
سرمایه فکری یا انسانی دارای ویژگیهایی نیز است که مهمترین آنها عبارتند از:
-
- از نظر هاروارد منابع فکری در شرکت حالت انحصاری و یگانه دارند و قابل کپی برداری و تقلید نیستند ، به همین جهت برای شرکت ارزشمند بوده و قابلیت ایجاد مزیت رقابتی را دارند
-
- داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند. بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط میتوانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را میتوان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
- سرمایه انسانی و سرمایه مشتری، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند ، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. بنابرین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
۲-۲-۱-۱- سیر تاریخی سرمایه فکری
سرمایه فکری اوین بار در سال ۱۹۶۲ توسط فریتز مچلاپ مطرح شد پس از آن در سال ۱۹۶۹ جان کنت گالبرایت اصطلاح سرمایه فکری را به کار برد در اوایل دهه ۱۹۸۰ ایده عمومی ارزش ناملموس (که اغلب ”سرقفلی“ نامیده می شد) را ایتامی مطرح کرد.