“
ویژگی نهایی شادمانی ذهنی این است که این سازه صرفاً به خلقیات زود گذر۱[۲۲]نمی پردازد بکله بر حالات بلند مدت تر۲[۲۳]تکیه دارد. با اینکه خلق یک شخص احتمالاً با هر رویدادی نوسان مییابد، پژوهش گر شادکامی به خلقیات شخصی در بعد زمان طولانی علاقمند است. به هر حال آنچه در یک لحظه غالباً منجر به شادمانی می شود ممکن است همان چیز نباشد که در بلند مدت هم شادمانی ذهنی را موجب می شود(لیمبومیرسکی، ۲۰۰۵).
۲-۲۱٫ ویژگی افراد شاد:
اولین بررسی گسترده در حوزه شادمانی ذهنی را ویلسون۳[۲۴](۱۹۶۷) به رشته تحریر کشید و نقطه نظرات توصیفی آن زمان را در مورد شخصی شاد بدین گونه جمع بندی کرد: جوان ، سالم ، دارای تحصیلات خوب، دارای دستمزد خوب، برون گرا، خوش بین، بدون نگرانی، مذهبی، متأهل، با عزت نفس بالا، دارای روحیه شغلی و آرزوهای معتدل. اما تحقیقات بعدی همه توصیفات ویلسون را به اثبات نرسانده اند. مثلاً جوانی و تحصیلات به عنوان پیش نیازهای شادکامی به اثبات نرسانده اند(نقل از مظفری، ۱۳۸۲).
کمپل۴[۲۵]کنورس۵[۲۶]و راجرز (۱۹۷۶) نشان داداند که عوامل جمعیت شناختی (مثل سن، جنس، تحصیلات و وضعیت زناشویی، روی هم کمتر از ۲۰ درصد واریانس دخیل در شادکامی را تشکیل میدهند. یا آندریوس۱[۲۷]و ویتی۲[۲۸](۱۹۷۶) فقط ۸ درصد از تغییر پذیری در رضایت از زندگی را با بهره گرفتن از متغییرهای جمعیت شناختی تبیین کردند(نقل از مظفری، ۱۳۸۲). و آرگایل به این نتیجه رسید که این قبیل متغییرها فقط ۱۵ درصد از واریانس دخیل در شادکامی را شامل می شدند. متغیرهایی از قبیل آموزش، وضعیت نژادی و سن اغلب در سطوح خیلی پایین با گزارش های شادکامی همبسته بوده اندوهمبستگی بین درآمدوشادکامی در اغلب کشورها پایین نشان داده شده است (دنیر، ۲۰۰۰)
قطره ای (۱۳۸۵) در پژوهش خود به نقل از ژانوف۳[۲۹]و بولمن۴[۳۰]،(۱۹۸۹)؛ مایرز،(۱۹۹۳) ؛ دومنت۵[۳۱](۱۹۹۸)؛ لارسن۶[۳۲]، (۱۹۸۹) ؛ دمبروبروک۷[۳۳]،(۱۹۸۹) سلیگمن ؛ (۱۹۹۱) افراد شاد را دارای ویژگی های زیر می دانند:
اول آن که از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند و خودشان را دوست دارند. در یکی از آزمونهای عزت نفس با جمله هایی نظیر«من از با خود بودن لذت می برم» و «من ایده های خوبی دارم» کاملاً موافق هستند. این افراد به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلایی رفتار میکنند.
دوم آنکه افراد شاد احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس میکنند، آن هایی که در انجام امور بیشتر به تواناییهای خود می اندیشند تا به درماندگی و ناتوانی خویش ، با استرس مقابله بیشتری میکنند.
سوم آنکه افراد شاد، خوش بین هستند به افراد خوش بین با این جملات موافقت کامل دارند که وقتی با کار جدیدی روبرو شوم، انتظار موفقیت در آن را دارم». این افراد موفق تر سالم و شادتر از افراد بدبین هستند.
دنیرو همکاران (۱۹۹۷) ویژگی های افراد شادکام را این گونه توصیف میکنند:
داشتن دستگاه ایمنی قوی تر، عمر طولانی تر، برخورداری از روابط اجتماعی بهتر، مقابله مؤثر با موقعیت های مشکل، خلاقیت و موفقیت بیشتر و گرایش زیادتر برای کمک به دیگران.
طبق نظریه لازاروس و فلکمن (۱۹۸۴) ، افراد شادکام، افکار و رفتارهایی دارند که سازگار و کمک کننده میباشد، با دید روشنی به امور می نگرند، دعا و نیایش دارند، به طور مستقیم برای حل مسائل از خود کوشش و تلاش نشان میدهند و به موقع از دیگران کمک می طلبند، از طرف دیگر افراد غیر شادکام به طور مخرب فکر و عمل میکنند در خیلات فرو میروند، خدا و دیگران را سرزنش کرده و از کار کردن جهت حل مشکلات اجتناب می ورزند(نقل از مظاهری ، ۱۳۸۶).
۲-۲۲٫ تاریخچه کاربرد REBT برای کودکان و نوجوانان
جالب است بدانیم در حالی که بسیاری از درمانگران شناختی –رفتاری زمان شروع جنبش شناختی – رفتاری را اواخر دهه ۶۰ یا اوایل دهه ۷۰ می دانند (برای مثال ماهونی، ۱۹۷۴)، کاربرد روش های شناختی به شکل REBT برای والدین و نیز برای درمان روانشناختی افراد جوان و نوجوان با رهبری آلبرت الیس۱در اواسط دهه ۵۰ آغاز شد (دابسون۲ ۲۰۱۰ ) این رویکرد در آغاز، رواندرمانی منطقی نامیده می شد، اما بعدها به آن درمان منطقی – هیجانی گفته شد و امروزه به درمان منطقی ، هیجانی – رفتاری مشهور است (اگبچاک۳[۳۴]و همکاران، ۲۰۰۸) نقش الیس در دنیای کودکان و نوجوانان در سه حوزه متفاوت و جدا از هم قابل بررسی است: الف، REBT اساسی با کودکان و نوجوانان ب)در مدارس به شکل آموزش نظریه هیجانی و ج) برای آموزش والدین ( برنارد۴، ۲۰۰۸).
“