دراواخر قرن ۱۸ و در اوایل قرن ۱۹ می توان از کارهای فلیپ پنیل[۶] در فرانسه (۱۸۲۶-۱۷۴۵) ویلیام توک در انگلیس، ون سنزو کیارگی[۷] در ایتالیا و بنیامین راش و دورتی دیکس (۱۸۸۴-۱۸۰۲) در آمریکا، در درمان بیماران روانی و رهایی آنها از بند و غل و زنجیر تلاش نمودند، نام برد.
در قرن بیستم افرادی چون فروید، ادلر، آلیس و یونگ و … به ارائه نظرات و دیدگاه های مختلف درباره علت بیماریهای روانی پرداختند.
فروید انسان سالم را کسی می داند که مراحل رشد جنسی را با موفقیت گذرانده باشد و سلامت روانی را نشانی از تعادل و هماهنگی بین نهاد، من و من برتر و همچنین سطوح خودآگاهی و ناخودآگاهی می داند و بهم خوردگی این تعادل را بیماری تلقی می کند.
آدلر بیماری روانی را تلاش برای رهایی از تمام محدودیتهای جامعه می داند. تلاشی که به علت یأس، احساس حقارت، قصور در یادگیری، همچنین به خاطر ادراکها و تصورات منحرف بوجود می آید. (فخریان و همکاران، ۱۳۷۵).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آلیس که روان درمانگر معاصراست علت بیماری را ناشی از تصورات نادرست می داند. و کسی را سالم می داند که افکار صحیح را جانشین تفکرات نادرست نماید.
همین ارائه تئوریهای مختلف درباره روانکاوی، روانپزشکی، دینامیک، ژنتیک، بیولوژی، ارتباط جسم و روان ، تئوریهای سرشتی، مطالعه اثرات الکترو شوک و عمل جراحی مغز در بعضی از بیماریهای روانی بر اهمیت توجه به بیماری های روانی و درمان آن افزود و باعث شد که در سال ۱۹۳۰ اولین کنکره بین المللی بهداشت روانی با مشارکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شده و مسائل کشورها مورد مطالعه قرار گرفت.
در سومین کنکره بین المللی بهداشت روانی که در سال ۱۹۴۸ در لندن تشکیل شد، فدراسیون جهانی بهداشت روانی بنیانگذاری شد. در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو و سازمان بهداشت جهانی در آمد و سازمان جهانی در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روانی را بر عهده گرفت و روز هفتم آوریل برابر با ۱۸ فروردین روز جهانی بهداشت اعلام گردید. (میلانی فر، ۱۳۷۰).
۳-۱-۳ تاریخچه سلامت روان در ایران
اولین دوران عظمت پزشکی ایران اواسط هزاره اول قبل از میلاد مسیح شروع و در زمانی که قسمت عمده خاورمیانه تحت نفوذ امپراتوری ایران قرار داشت به نقطه اوج رسید.
ابتدائی ترین اطلاعاتی که درباره ی فلسفه در ایران قدیم در دست است مربوط می شود به زند، اوستا و وندیداد که مجله اخیر الذکر مجموعه ای است از قوانین ضد شیطانی. در فرهنگ ایران شناخت بیماریهای روانی و رفتار غیر عادی سابقه ای دور و دراز دارد. اگر کلمه دیوان را بعنوان اسم عام بیماری روانی و رفتار غیر عادی قبول کنیم قدمت این آشنایی تا قبل از روزگاری که اقوام هند و ایرانی با هم در یک جا زندگی می کردند کشیده می شود.
در قدیمی ترین متونی که از ایران باستان به جای مانده متنی است از گزیده های زاد اسپرم درباره ساخت مردان، که ساختمان بدن انسان را به چهار قسمت تقسیم کرده است:
تنی، جانی، دانشی، روانی، که جزئیات ساختمان بدن و روان آدمی در زیر یکی از چهار قسمت مزبور تقسیم بندی شده است.
در زمان ساسانیان در جندی شاپور اهواز برای بیماران روانی مکان مخصوصی ترتیب یافته بود و حتی قبل از آن نیز در ایران مدارس پزشکی وجود داشته و از کتابهای یونانی به صورت ترجمه در این مدارس استفاده می شده است.
در مکتب اسلام، هم معیارهای بیماری روانی و حداقل سلامت روانی و هم معیارهای ایده آل تعریف شده است. حتی پیامبر اسلام از کاربرد لغت مجنون برای افرادی که تظاهرات روانی دارند اکراه دارند و این افراد را تنها بنام بیمار می خوانند. (حسینی، ۱۳۷۲).
تعالیم عالیه قرآن شریف و سایر کتاب های مذهبی از قبیل نهج البلاغه، نهج الفصاحه، صحیفه سجادیه و متون اسلامی فارسی معتبر چون: اخلاق ناصری و کیمیای سعادت، الانسان الکامل، اندیشه های مدینه فاضله، مرصاد العباد و سایر نوشته و اشعار عرفا، گرایش به پاکی و آئین جوانمردی که همگی متأثر از کتاب آسمانی است هم جنبه شناخت نفس را داشته و هم جنبه اصلاح و درمان رفتارهای غیر عادی و تعیین راه و رسمی بهتر برای خوب زیستی و پیشگیری از بیماریها و اختلافات و انحرافات روانی را دارد.
در میان دانشمندان اسلامی محمد زکریای رازی و ابوعلی سینا دو تن از کسانی بودند که به درمان بیماری های روانی پرداخته و حتی در این زمینه کتابهایی هم نوشته اند.
زکریای رازی علل مغزی را، برای بیماریهای روانی بیان می کند و ابراز می دارد «هرگاه مزاج مغز دگرگون شود واکنشهای روانی هم به سبب آن دگرگونی تغییر خواهد کرد» او به طور کلی انواع اختلالهای روانی را سه گونه می داند:
-
- اختلال ادراک همراه با سالم بودن تفکر.
-
- اختلال تفکر همراه با سالم بودن ادراک.
-
- اختلال تفکر همراه با اختلال ادراک.
زکریای رازی نوع سوم را شدید تر می داند، وی همچنین در کتاب الحاوی خود در ارتباط با زوال عقل در مورد مانیا، مالیخولیا نظراتی بیان کرده که قابل قبول روانپزشکی نوین است. (فخریان و همکاران، ۱۳۷۵).
از آنچه که گذشت چنین برمی آید که به طور کلی برداشت حکما و پزشکان ایرانی چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام از لحاظ شناخت و درمان بیماری برداشتی واقع بینانه بوده و آنها به جنبه های ارگانیک و روانی، هر دو واقف بودند.
در ایران نیز از همان ابتدا بیمارستان ها و مراکزی برای درمان و نگهداری بیماران روانی وجود داشته است. بطور مثال در قرن پنجم هجری در دارلعباده یزد مرکز بزرگ پزشکی به نام دارلشفا وجود داشته، مجهز به بخشهای مختلف که به آنها مجلس المجانین یا محفل المجانین می خواندند. و حتی در دیگر بیمارستانهای اسلامی ایران از قصه گویان و نقالان برای مشغول نگه داشتن بیماران استفاده می کردند. (محرری، ۱۳۷۳).
در تاریخ معاصر ایران نیز در سال ۱۲۷۶ به زمان خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان دارالشفایی در یزد و در باغی بزرگ بنا شد.
در سال ۱۲۹۷ نگهداری و سرپرستی بیماران روانی و جلوگیری از حوادث ناگوار به شهربانی واگذار شد و باغی در اکبر آباد تهران به صورت دارلمجانین به عنوان اولین بیمارستان روانی تهران بکار گرفته شد.
در سال ۱۳۰۰ در زمان صدارت سید ضیاءالدین طباطابایی مدیرت و اداره دارلمجانین از شهربانی به شهرداری منتقل شد. در سال ۱۳۱۰ اولین متخصص اعصاب و روان در بیمارستان مشغول به کار گردید. در سال ۱۳۳۸ اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت و ادارات بهداری تشکیل شد. در سال ۱۳۵۵ پس از ادغام دو وزارت بهداری و رفاه اجتماعی تمام مراکز وابسته به بیمارستانهای روانی به انجمن توان بخشی و وابسته به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل شد.
در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ پس از ادغام سازمان توان بخشی فعالیت بهداشتی و درمان این سازمان به سازمان های بهداری منطقه ای تهران و فعالیت آموزشی آن به انستیتو روان پزشکی تهران واگذار شد که این انستیتو فعلا جزء دانشکده علوم پزشکی ایران فعالیت آموزشی پژوهشی و طرح برنامه ریزی و مشورتی درباره مسائل بهداشت روانی را بر عهده دارد. (میلانی فر، ۱۳۷۰).
۲-۱-۴ سلامت روان از دیدگاه های مختلف
از نظر آمار دانان
کسانی که با آمار سر وکار دارند برای تعریف افراد بهنجار از میانگین یا منحنی توضیع عمومی استفاده می کنند و افراد جامعه را با خصویات افراد میانگین مقایسه می کنند. این روش جنبه آماری دارد و فاقد جنبه ی بالینی و درمان است بنابر این دیدگاه کسانی که از میانگین جامعه انحراف دارند از بهداشت روانی بهرمند نمی باشند. (احمدوند، ۱۳۸۲).
۲- از نظر پزشکان
پزشکان سالم بودن را نداشتن علایم بیماری تلقی می کنند. این استدلال در مورد برخی از بیماریهای جسمی نظیر بیماریهای عفونی ممکن است صدق کند ولی در مورد بیماریهای روانی قابل تعمیم نیست.
۳- روانپزشکان
اکثر روانپزشکان توانایی سازش با محیط، انعطاف پذیری، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجهه با محدودیتها و فشارهای روانی را ملاک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی در خانواده و اجتماع و به اصطلاح سازش با محیط است.
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که بین رفتار و کنترل او در برخورد با مشکلات اجتماعی تعادلی وجود داشته باشد. انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم تلقی می شود. بنابر این نگرش سیستم عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و برعکس از آن اثر می پذیرد. از این رو در بهداشت روانی آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده های است که در اطراف انسان وجود دارد و بر کل سیسیتم او تأثیر می گذارند و یا از آن متأثر می شوند.
۴- نظر روانکاران
روانکاران که روی شخصیت ایده آل تکیه دارند «من»[۸] را واسطه بین خواسته های «نهاد»[۹] و کنترل نظارت «من برتر»[۱۰] دانسته و سلامت روان را میانجیگری درست و منطقی بین دو قدرت «نهاد» و «من برتر» تلقی می کند. (میلانی فر، ۱۳۷۰).
«من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل ایجاد کند و چنانچه از عهده برقراری تعادل لازم بر نیاید بهداشت روانی به هم می خورد و شخص دچار مشکل روانی می گردد. (احمدوند، ۱۳۸۲)
۲-۱-۵ سلامت روانی از نظر مکاتب مختلف:
۱- مکتب زیست گرایی
مکتب زیست گرایی در مطالعه رفتار انسان بیشترین اهمیت را بر بافتها و اعضای بدن قائل می شود. این مکتب که پایه اصلی روانپزشکی را تشکیل می دهد، بیشتر بر بیماری روانی توجه دارد نه بهداشت روانی زیرا بیماری روانی را جزء سایر بیماریها به حساب می آورد.
دیدگاه روانپزشکی برای تبیین بیماری روانی بر پدیده ها و اختلالهای فیزیولوژیک اهمیت می دهد. این دیدگاه از علم پزشکی الهام می گیرد. زیرا علم پزشکی معتقد است که بیماری جسمی در اثر بی نظمی در عملکرد یا در خود دستگاه بوجود می آید.
از نظر این دیدگاه اگر رفتار شخص از هنجار منحرف شود به این دلیل خواهد بود که دستگاه روانی او اختلال پیدا کرده است. بنابراین فرض بر این است که در آینده نوعی نقص در دستگاه عصبی کشف خواهد شد و همه اختلالهای فکری و رفتاری براساس آن قابل تنظیم خواهد بود.
دیدگاه روانپزشکی درباره فرد دید تعادل حیاتی دارد. طبق این دید «سلامت روانی عبارت است از نظام متعادلی که خوب کار می کند، اگر تعادل به هم بخورد بیماری روانی ظاهر خواهد شد.
۲- مکتب رفتار گرایی
مکتب رفتار گرایی معتقد است که سلامت روانی به محرکها و محیط وابسته است.
این دیدگاه سعی دارد رفتار را با عبارات عملیاتی تعریف کند. بنابراین رفتار گرایان برای آن که از رفتار دید عینی بدهند بر مشاهده رفتار و تعادل بین آن و محیط تأکید می کنند. بدین ترتیب آنچه را که مثل سایر رفتارها آموخته شده است. مسلما این رفتار با رفتاری که در برخی از موقعیتها بطور طبیعی اتخاذ و پذیرفته می شود، مطابقت نمی کند. با این همه رفتار آموخته شده ای است. آنان معتقدند که رفتار ناسازگار مثل هر رفتار دیگر بر اثر تقویت آموخته می شود. بنابراین از دید رفتار گرایی سلامت روانی رفتاری است که محیط معینی، با نوعی بهنجاری رفتاری سازگار باشد.