باگینسکی و راکو (۲۰۰۹)، نسبت به ایجاد متغیر خط مشی افشای پیشبینی سود مدیریت با بهره گیری از پیشبینی های مدیریت در خلال سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ میلادی اقدام نمودند. ساختار یاد شده ازائه و یا عدم ارائه پیشبینی توسط شرکت، تعداد پیشبینی های مدنظر در طی مدت نمونه و میانگین دقت پیشبینی ها در طی دوره یاد شده را مد نظر قرار میدهد. پژوهشگران مذبور متوجه شدند که ساختار ارائه شده توسط ایشان حتی پس از کنترل کیفیت سود، اندازه، و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت، ارتباط مثبت با ارزش بازار شرکت دارد.
یاغی شی و همکاران(۲۰۰۹): به مطالعه پیامدهای اقتصادی پیشبینی سود مدیریت در سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷ پرداختند و به طور خاص، به برسی اثرات چندگانه ویژگی های پیشبینی های مدیریت (وقوع، دفعات، دقت، اعتبار و شهرت) بر روی ریسک و ارزش شرکت پرداختند.برای اندازه گیری ریسک از پنج معیار تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش، ریسک ورشکستگی، ریسک سیستماتیک ، ریسک غیر سیستماتیک و جمع ریسک استفاده نمودند. همچنین نتایج نشان داد با این حال که ارائه پیشبینی سود مدیریت با دفعات ، دقت و اعتبار بیشتر ارائه کننده یک منافع حاشیه ای در ارزش شرکت است.
فانگ (۲۰۰۹): نقش دقت پیشبینی مدیریت را در برآورد خطای پیشبینی سود مدیریت مورد مطالعه قرار داد. وی در پژوهش خود به این نتیجه رسید که رابطه ای با اهمیت و منفی بین دقت پیشبینی و خطای پیشبینی هست. این یافته ها با این فرضیه سازگار است که، پیشبینی هایی خوش بینانه است که با سطح کمتری از دقت پیشبینی همراه باشد. هم چنین این رابطه برای پیشبینی های با افق زمانی طولانی تر، قوی تر است.
هاتن و استاکن(۲۰۰۹): ویژگی های پیشبینی ثبت شده شرکت و چگونگی تأثیر دقت پیشبینی های سود قبلی را در پاسخ سرمایه گذاران به پیشبینی سود آینده مورد بررسی قرار دادند. آن ها در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که رفتار پیشبینی های قبلی شرکت اجازه میدهد تا برای پیشبینی ها شهرت و اعتبار ایجاد شود.
گراهام و همکاران (۲۰۰۹)، نشان دادند که شرکت هایی که با احتمال بیشتری به سود مورد انتظار و از پیش تعیین شده دست مییابند، فراوانی پیشبینی سود بیشتری دارند. تعدد پیشبینی سود ناشی از تجدید نظر مدیران در پیشبینی های قبلی است و باعث می شود که مدیران اطلاعات و داده هایی را که به تازگی در خصوص عملکرد آتی شرکت به دست آورده اند به سرمایه گذاران منعکس کنند. از این جهت، فراوانی پیشبینی، هم محتوای اطلاعاتی و هم به موقع بودن اطلاعات را تامین میکند و در نتیجه بر واکنش سرمایه گذاران به پیشبینی های منتشر شده تاثیر گذار است و محرکی برای تصمیمات سرمایه گذاری آنان محسوب می شود.
کاتو و دیگران (۲۰۰۹)، در پژوهش خود به بررسی پیشبینی اختیاری سود توسط مدیریت در شرکت های پذیرفته شده در بورس ژاپن پرداختهاند. دوره این پژوهش بین سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۶ است. نتایج پژوهش نشان داد، اغلب اولین پیشبینی سود از سود واقعی بیشتر بوده اما این پیشبینی در طول سال تعدیل و کاهش مییابد. ضمن این که این پیشبینی ها به طور متوسط بار اطلاعاتی دارند، اما پیشبینی سود شرکت هایی با عملکرد ضعیف و مدیرانی که پیشبینی های ضعیف و خوش بینانه داشته اند، بار اطلاعاتی کم و قابلیت اتکا پایینی دارند.
صالحی و امینی فرد (۲۰۱۲)، از آنجا که پیشبینی سود نقدی شرکت ها یکی از منابع اطلاعاتی با ارزش برای سرمایه گذاران و دیگر ذی نفعان است، پژوهش حاضر تلاش میکند مدل هایی برای پیشبینی متغیرهای تاثیرگذار بر سود نقدی سهام پیشنهاد کند. برای این کار از اطلاعات شرکت های شیمیایی پذیرفته شده در بورس تهران بین سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ استفاده شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق نسبت های حسابداری و متغیر وابسته سود نقدی سهام است. چارچوب مدل، ترکیبی از الگوریتم های PSO-SVRو PSO-LARS است. الگوریتم POS، ترکیب بهینه ای از متغیرها که بر پیشبینی سود نقدی تاثیر گذارند را شناسایی میکند. سپس داده های مربوط به متغیرهای انتخاب شده توسط PSO به طور جداگانه به الگوریتم های SVR و LARS با داده های ارزیابی و آزموده میشوند و این الگوریتم ها را آموزش میدهند. در ادامه الگوریتم SVR و LARS با داده های ارزیابی آزموده میشوند و به این ترتیب می توان خطای پیشبینی را اندازه گیری و روش ها را با هم مقایسه کرد. نتایج این پژوهش نشان میدهد ترکیب الگوریتم PSO با الگوریتم SVR یا ترکیب PSO-LARS در مقایسه با بهره گرفتن از الگوریتم های LARSو SVR به تنهایی میتواند پیشبینی بهتری از عوامل تاثیر گذار مورد نظر داشته باشد. ضمن این که در مقایسه دو روش ترکیبی، خطای پیشبینی PSO-LARS کمتر است.
جاگی و جن (۲۰۱۳)، نشان دادند که حسابداری محافظه کارانه نمی تواند جانشینی برای تمامی پیشبینی های مدیریت در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بازار و کاهش تعهدات آتی به واسطه گزارشگری به موقع اخبار بد باشد. همچنین آن ها نشان دادند، حاکمیت شرکتی نقش مهمی در انتخاب مدیریتی بین محافظه کاری حسابداری و پیشبینی سود مدیریت، برای کاهش عدم تقارن اطلاعات ایفا میکند.
تحقیقات داخلی:
جهانخانی و صفاریان (۱۳۸۲)، به بررسی محتوای اطلاعاتی سود برآوردی پرداختند. در این تحقیق تغییرات قیمت مربوط به ۲۷ شرکتی جمع آوری شد که طی دوره ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶سود برآوردی را اعلام نموده اند. اطلاعات مربوط به چهار هفته قبل و چهار هفته بعد از اعلان سود برآوردی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سود برآوردی هر سهم دارای محتوای اطلاعاتی بوده و باعث تغییر قیمت و حجم معاملات سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شده است. البته از آن جایی که اعلان سود برآوردی هر سهم عامل مؤثری در تصمیم گیری سرمایه گذاران و سهامداران در خصوص خرید و فروش سهم است، باید پیشبینی سود هر سهم حداقل انحراف را از میزان واقعی خود داشته باشد. ولی متاسفانه به دلیل عدم اعمال سیاست های مطلوب از سوی بورس تهران، اختلال های زیادی خصوصاً تا قبل از سال ۱۳۷۶ در ارقام پیشبینی شده به چشم میخورد.