۲- برتریجویی و رقابتطلبی
در تمام موارد سعی میکند ممتاز باشد؛ اعتماد به نفس[۹۳] دارد؛ به مهارت بالایی در حرفه خود دست پیدا میکند؛ جدی و پرکار است؛ به موقعیت فعلی خود راضی نیست و از طرق شایسته دنبال ارتقای خود است؛ سعی نمیکند به هر طریقی در رقابت برنده باشد.
۳- صادق بودن[۹۴]
مخالف ریاکاری و دورویی است؛ به ندای وجدان خود گوش فرا میدهد؛ در همه حال به شرافتمندی توجه میکند؛ شجاع و با شهامت است.
۴- احترام به دیگران
به حقوق دیگران احترام میگذارد؛ به نظر دیگران احترام میگذارد؛ خوشقول و وقتشناس است؛ به دیگران حق تصمیمگیری میدهد؛ تنها منافع خود را مرجح نمیداند.
۵- رعایت و احترام نسبت به ارزشها و هنجارهای اجتماعی
برای ارزشهای اجتماعی احترام قائل است؛ در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکند؛ به قوانین اجتماعی احترام میگذارد؛ در برخورد با فرهنگهای دیگر متعصبانه عمل نمیکند.
۶- عدالت و انصاف
طرفدار حق است؛ در قضاوت تعصب ندارد؛ بین افراد از لحاظ فرهنگی، طبقه اجتماعی و اقتصادی، نژاد و قومیت تبعیض قائل نمیشود.
۷- همدردی با دیگران
دلسوز و رحیم است؛ در مصائب دیگران شریک میشود و از آنان حمایت میکند؛ به احساسات دیگران توجه میکند؛ مشکلات دیگران را مشکل خود میداند.
۸- وفاداری[۹۵]
به وظایف خود متعهد است؛ رازدار دیگران است؛ معتمد دیگران است (Cadozier, 2002).
شکل شماره (۲-۷) ویژگیهای افراد متخلق به اخلاق حرفهای
کدهای اخلاق حرفهای
در ارتباط با اخلاق حرفه ای پنچ کد مشهور وجود دارد که عبارتند از:
۱٫ وظیفه شناسی عام[۹۶]: حفظ خویشتن یا به عبارت دیگر روشن شدن وظیفه و مسئولیت در برابر خود و دیگران.
۲٫ وظیفه شناسی انسان[۹۷]: وظیفه من در قبال دیگران یا به سر انجام رساندن اصول اخلاقی در ارتباط با جامعه و محیط کار و …
۳٫ وظیفه دستوری[۹۸]: انجام وظیفه بر ا ساس دستورات مستقیم و دستورالعمل شغلی و حرفهای.
۴٫ وظیفه شغلی[۹۹]: انجام این وظیفه در قبال حرفه، شغل و حوزه فعالیت فنی و تخصصی که تعریف شده است.
۵٫ وظیفه اجتماعی[۱۰۰]: انجام وظیفه در قبال جامعه، یعنی ظاهر شدن به صورت فرد فعال و مسئول در برابر دیگران (Zionts, 2006, Pp25-27).
یکی از رسالتها و نقشهای مهم «اخلاق کاربردی» در حقیقت تحلیل و بررسی ریشهای و بنیادین فضیلتها و رذیلتهای رفتاری در صحنه عمل و در تعامل با دیگران است. همچنین راه تشخیص «تکالیف اخلاقی» و شیوه تحقق آن ها در قلمروهای مختلف است. از جمله این نقش، نقش تذکر و یادآوری در امور مختلف به صورت مورد کاوی[۱۰۱] است.
اخلاق حرفهای در مدیریت آموزشی
مدیریت آموزشی و مدیریت دانشگاه به عنوان مسئول تشخیص سیاستهای آموزشی دولت و اهداف عمومی و ویژه میباشند که جهت نیل به این اهداف تعیین میشوند و باید به طور شایستهای رفتار نمایند و رفتار شایسته آن ها نه فقط در قوانین و سیاستهاست بلکه باید در نقش خود دارای اخلاق حرفهای باشند که در آن بر ارزشهای جهانی و همگانی تأکید میشود.
مدیر سازمان آموزشی، در حقیقت رهبر آن سازمان است که باید خط مشیها را تعیین کند و قادر باشد که آن ها را به وسیله همکاران یا زیردستان خود به اجرا درآورد. برای به اجرا درآوردن خط مشیها، مدیر باید بتواند در دیگران نفوذ کند. او به عنوان رهبر آموزشی باید نه تنها دارای دانش، تخصص و اخلاق خاص باشد بلکه لازم است دیگران را نیز به دانش، تخصص و اخلاق مجهز سازد.
وی باید این توانایی را داشته باشد که دانشآموزان را شهروندانی مفید و قابل اعتماد بار آورد. او هرگز قادر به انجام چنین کاری نمیشود مگر آن که خود ویژگی مفید و قابل اعتماد بودن را داشته باشد. او نه تنها باید فلسفه روشن و مفروضات اخلاقی داشته باشد، بلکه لازم است با جاری ساختن افعال و رفتارهای اخلاقی ارائه طریق کرده و به همه معلمان و دانشآموزان و حتی اولیاء راه حل ارائه دهد.
از همه مهمتر، اگر نظر و عمل مدیر جنبه اخلاقی نداشته باشد، معلمان نسبت به این که رفتار مدیرشان در راستای پشتیبانی ارزشهاست دچار تردید میشوند و به همکاری با او متقاعد نمیشوند. آموزش و پرورش سنگ زیربنای هر جامعه است. مقولههایی از قبیل عدالت اجتماعی، آزادی، فرصتهای مساوی، حقوق فردی نظایر آن فقط از طریق برنامهریزی درست آموزش و پرورش تحقق مییابد (میر کمالی، ۱۳۸۲،صص۲۰۸-۲۰۷).
خصوصیات مدیران دارای اخلاق حرفهای
۱- به دیگران احترام میگذارند. به افراد فقط به خاطر خودشان احترام قائل است.
۲- خود را خدمتگزار دیگران محسوب میکنند.
۳- عادل هستند هم به مسائل و امور مختلف از سر انصاف و عدالت توجه میکنند و هم نسبت به موقعیتها و افراد آگاهی کافی دارند.
۴- صادق هستند.
۵- اجتماعگرا هستند.
۶- از میان دو گزینش، عمل درست و عمل آسان، اولی را بر میگزیند.
۷- در تعهدات دقیق بوده و به آن ها پایبند میباشد.
۸- از مردم و کارمندان و معلمان و دانشآموزان خود میخواهند که وی را تحت نظر و مورد بازخواست قرار دهند زیرا در این صورت آن مدیر صادق میماند.
۹- مسئولیتپذیرند و در نتیجه اعتماد آفرین میباشند (فرامرز قراملکی، ۱۳۸۸، ص۱۰۹)
۱۰- داشتن صفاتی چون شجاعت، وجدان کار و نظایر آن، نفوذ اخلاقی یکی از ویژگیهای برجسته مدیران آموزشی است که باید در حفظ آن بکوشند.
۱۱- حقشناساند. قدرشناسی از کارهای خوب و با ارزش معلمان، کارکنان و دانشآموزان و دادن پاداش مناسب و فراهمسازی بسترهای انگیزشی.
۱۲- دارای ویژگی از خود گذشتگی و ایثار هستند. ویژگیهائی از جمله ترجیح حقوق دیگران به منافع خود، گذشت، اغماض و آمادگی داوطلبانه برای کمک به دیگران (میر کمالی، ۱۳۸۲، ص۲۲۰-۲۱۹).
در یک تقسیم بندی دیگر ویژگیهای زیر برای مدیران در نظر گرفته شده است؛
۱- مدیران و رهبران اخلاقمدار به دیگران احترام میگذارند.
وظیفه هر کسی است که با دیگران به گونه ای احترامآمیز رفتار و برای دیگران فقط به خاطر خودشان، احترام قائل شود، نه به خاطر هدف دیگری. یعنی از احترام گذاشتن به کسی به عنوان ابزاری برای دستیابی به هدفی دیگر بهره نگیرد.
دستیابی به این مقصود، زمانی میسر است که به ارزش و تصمیمات دیگران احترام بگذاریم. درجایی که چنین رفتاری رخ نمیدهد، افراد خود را در مقام بردگی و خدمت به تحقق اهداف سایرین مییابند. شکل عملی احترام به افراد در سازمان، با همدلی[۱۰۲]، هم احساسی و گوش دادن به خود است که به ارزشها[۱۰۳] و سعه صدر داشتنها در برابر دیدگاه های متفاوت کارکنان تجلی، مییابد.
۲- مدیران و رهبران اخلاقمدار، خدمتگذار دیگراناند.
اصل اخلاقی خدمتگذار دیگران بودن، به درستی مصداقی از نوعدوستی است. رهبرانی که خدمتگذار و نوع دوست هستند، سلامت کارکنان و پیروان خود را در رأس برنامه های خویش قرار می دهند.