- رفتار ریسک کردن
(لیتینگ،۱۹۶۳، به نقل از هک هاسن، ۱۹۸۲) در بررسی رفتار افراد با نیاز به پیشرفت بالا و پائین در یک بازی شرط بندی، دریافت که افراد با نیاز پیشرفت بالا ریسک پایین تری را نسبت به افراد با نیاز به پیشرفت پایین ترجیح میدهند. ظاهراًً افراد با نیاز به پیشرفت بالا تکالیف با دشواری متوسط را به این دلیل انتخاب میکنند که با انجام دادن آن ها بتوانند حداکثر برآورد واقع بینانه را از توانایی خویش به دست آورند اما افراد با انگیزش پشرفت پایین غالباً تکالیف با دشواری خیلی بالا یا خیلی پایین را انتخاب میکنند.
- تنش تکالیف
شواهدی وجود دارد که انگیزه پیشرفت بالا با یادآوری و ادامه تکالیف ناقص در ارتباط است اتکینسون (۱۹۶۴) دریافت که آزمودنی ها دارای نیاز به پیشرفت بالا نسبت به افرادی دارای نیاز به پیشرفت پایین تکالیف ناقص را بیشتر به یاد می آورند. در حالی که آزمودنی ها روی تکالیف مختلف کار میکردند فعالیت آن ها را قطع می کرد. به این ترتیب دریافت که بعداز تجزیه شکست از سوی آزمودنی ها افراد با نیاز پیشرفت بالا تمایل داشتند که تکالیف ناتمام را ادامه دهند، در حالی که افراد با نیاز به پیشرفت پائین دنبال تجربه موفقیت تمایل مجدد به ادامه کار نشان میدادند. بنابرین کوشش برای شروع مجدد یک فعالیت نیمه تمام ویژگی دانش آموزان با انگیزه پیشرفت بالا است.
- ابتکار و نوآوری
افراد با نیاز به پیشرفت بالا به کارهای روزمره علاقه ندارند و از انجام این نوع کارها اجتناب می ورزند.
(شپارد، ۱۹۶۶، نقل از محمد زاده، ۱۳۸۵) در تحقیقی نشان دادکه افراد با انگیزه پیشرفت بالا برای جمع آوری اطلاعات مربوط به راه های جدید شغلی بیشتر فعال بودند (سنها و مهتا،۱۹۷۲، نقل از فرج زاده، ۱۳۸۰) معتقدند بالا و پائین رفتن نیاز به پیشرفت در جمعیت ایالات متحده رابطه نزدیک با بالا و پائین رفتن میزان انتشار اختراعات در هر یک میلیون جمعیت وجود دارد. سنها و مهتا نشان دادند که این افراد برای کسب موقعیت های جدید بیشتر اقدام به مسافرتهای شهری یا کشوری میکنند.
- پافشاری در کار
زمانی که افراد پیشرفت گرا، انجام کاری را آغاز کنند نسبت به اتمام آن وسواس نشان میدهند. یکی از خصوصیات افراد پیشرفت گرا درگیری و اشتغال ذهنی به کار است، این افراد به سختی میتوانند در مورد کاری که بر عهده گرفته اند فکر نکنند. این اشتغال ذهنی حتی قبل از شروع کار شکل میگیرد و تا وقتی که کار پایان نیافته ادامه دارد (محمد زاده، ۱۳۸۵).
- آینده نگری
شواهدی وجود دارد که افراد با نیاز به پیشرفت بالا بیشتراز افراد با نیاز به پیشرفت پائین آینده نگر هستند. همچنین آن ها بیشتر به اهداف میان مدت توجه دارند تا اهداف دراز مدت در مطالعه ای نشان داده شد اگر دانش آموزان احساس کنند تعلیم و تربیت در آینده برای آن ها فرصت هایی را پیش نخواهد آورد در مدرسه انگیزه پیشرفت را نشان نمی دهند و برعکس اگر احساس کنند درآینده تعلیم و تربیت فرصت هایی برای آن ها پیش خواهد آورد برانگیخته خواهند شد (نقل از فرج زاده،۱۳۸۰).
۹- عزت نفس بالا
تحقیقات توربان وکئون[۴۷] (۱۹۷۳) بر روی عده ای از دانشجویان نشان داد افراد دارای انگیزه پیشرفت بالا از عزت نفس بیشتری نسبت به افراد با انگیزش پائین برخوردارند (محمد زاده، ۱۳۸۵)
۱۰- عملکرد مربوط به تکلیف
کرینجر (۱۹۶۶) با بررسی پیشینه پژوهش های مربوطه به انگیزش به این نتیجه دست یافت که بین نیاز به پیشرفت و عملکرد مربوط به تکلیف ارائه شده، در حدود ۵۰% از مطالعات، رابطه معناداری وجود دارد (بفخم، ۱۳۸۷).
۲-۱-۳-۵- زمینه اجتماعی انگیزه پیشرفت
هنگام توصیف انگیزه پیشرفت ضروری است که به زمنیه های اجتماعی آن توجه شود. هر فرد تلاش میکند به وظایف مورد نظر خویش عمل کند ولی از آنجا که این امر در یک محیط اجتماعی اتفاق می افتد، مفاهیمی از قبیل تشریک مساعی، رقابت، تشکیل گروه، اهداف گروه و پیشرفت گروهی در این زمینه مطرح می شود. از آثار مثبت اجتماعی موفقیت در واقع این است که با توجه به اینکه بیشتر افراد جامعه موفقیت در انجام وظایف را یک هدف مثبت در نظر می گیرند و در این زمینه تلاش میکنند. در نتیجه به آثار مثبتی از قبیل فزونی انتظار موفقیت های بعدی، غرور و صلاحیت بیشتر دست مییابند. بنابرین موفقیت دارای آثار مثبت اجتماعی است. دستیابی به هدف مورد انتظار موجب میگردد و در این صورت افراد نسبت به یکدیگر برخورد صمیمانه و خیراندیشانه از خود نشان میدهند (خداپناهی، ۱۳۹۳).
۲-۱-۳-۶- نظریه های انگیزه پیشرفت
۲-۱-۳-۶-۱- نظریه مورای:
مورای اولین کسی بود که مفهوم نیازها را برای توجیه انگیزش و جهت رفتار به کار برد و آن ها را از مطالعه گسترده ی آزمونهای بهنجار و با روش های مختلف به دست آورد. به اعتقاد مورای (نقل از هحل و زیلگر، ۱۹۹۲) انگیزه پیشرفت به مفهوم انگیزه ی غلبه بر موانع و مبارزه با آنچه که به دشوار بودن شهرت دارد میباشد. وی در توصیف نیازها، نیاز به پیشرفت را در ارتباط با انجام دادن کارهای دشوار، مهارت یافتن، دستکاری کردن یا سازمان دادن موضوعات اعم از موضوعات فیزیکی، انسانها و یا اندیشه ها به گونه ی مستقل و سریع، چیره شدن به موانع، به دست آوردن معیارهای بالا، بهبود بخشیدن به خود و بالاخره برتری جستن، رقابت و هم چشمی با دیگران تعریف میکند. بنابر عقیده مورای، افراد را می توان برحسب نیرومندی متغیرهای گوناگون نیازهای شخصیتی آنان طبقه بندی کرد. یک نیاز به یک ساخت یا نماینده ی نیروی تعریف شده است که محل آن نیرویی مغز است. نیاز نیرویی است که ادراک، تصور، تعلق، میل و اراده واکنش را سازمان میدهد و به شیوه ای عمل میکند که موقعیت موجود زنده را در جهت معینی تغییر شکل میدهد. به نظر مورای هر نیاز از دو عامل تشکیل شده است:
۱- جزء کیفی یا هدایت کننده آن که نمایانگر هدفی است که انگیزش به سوی آن هدایت می شود.
۲- جزء کمی یا انرژی زا که نماینده قوت و شدت جهت گیری انگیزه به سوی هدف است.
مورای شخصیت یک فرد را مرکب از انواع نیازهای گوناگون دور ازهم یا غالباً متضاد درحال کشمکش میداند که نیروی نهفته انگیزش رفتار انسانی را در خود دارند. فهرست نیازها شامل: نیاز به کسب موقعیت، وابستگی و بهم پیوستگی، قدرت، خود مختاری، رشد، پیشرفت و احترام گذاری خود و دیگران می شود(ساعتچی، ۱۳۸۷).