نتایج تحقیقات نشان میدهد به کارگیری برخی از رفتارهای شهروندی در سازمان علاوه بر ایجاد زمینههای موفقیت سازمانی، میتواند نتایجی چون افزایش بهرهوری مدیریت و کارکنان، آزادسازی منابع سازمانی جهت به کارگیری برای مقاصد مفیدتر، کاهش در به کارگیری منابع، کمک به فعالیتهای هماهنگی درونی و بیرونی، تقویت توانایی سازمان در جذب و نگهداری کارکنان، افزایش ثبات عملکرد و افزایش قدرت انطباق با محیط را به همراه دارد.
رفتار شهروندی سازمانی اثربخشی سازمانی را افزایش میدهد. مطالعات تجربی که در این زمینه انجام شده (بورمن و موتوویدلو(۱۹۹۳)، ارگان و کونوسکی(۱۹۹۸)، پودساکف و مک کنزی(۱۹۹۴))، ضمن تأیید این مطلب، دلایل مختلفی را که رفتار شهروندی سازمانی ممکن است بر اثربخشی سازمانی تأثیرگذار باشد، را چنین بیان میکنند (مقیمی, ۱۳۸۵):
-
- افزایش بهره وری مدیریت و کارکنان.
-
- آزاد نمودن منابع سازمانی که میتواند برای مقاصد مولدتری مورد استفاده قرار گیرند.
-
- کاهش نیاز به اختصاص منابع کمیاب به وظایفی که صرفاً جنبه نگهدارندگی دارند.
-
- کمک به فعالیتهای هماهنگ کنندگی هم در درون و هم بین گروههای کاری.
-
- تقویت توانایی سازمانها برای جذب و نگهداری کارکنان کارآمد.
-
- افزایش ثبات عملکرد سازمانها.
- توانمندسازی سازمان برای انطباق مؤثرتر با تغییرات محیطی.
همچنین رفتار شهروندی سازمانی میتواند با کارایی سازمانی ارتباط داشته باشد. دلایلی را که پودساکف و مک کنزی ارائه دادهاند عبارتند از (مقیمی, ۱۳۸۵):
-
- کارگرانی که به همکاران جدید خود کمک میکنند تا راه و چاه امور را یاد بگیرند و به سرعت خود را با فرایند جهتگیری و اجتماعی شدن هماهنگ کرده و سریعاً به یک کارمند دارای بهره وری بیشتر مبدل گردند.
-
- کارکنانی که با کمک همدیگر به سرپرستی مدیران کمتر نیازمند شده و لاجرم وقت مدیران را برای رسیدگی به وظایف دیگر آزاد میگذارند.
-
- کارکنانی که به یکدیگر نگرش مثبتی دارند با هم بیشتر همکاری کرده، از تعارضهای مخرب با سایر کارکنان دوری میکنند.
-
- کارگرانی که آزادانه و داوطلبانه در غیر ساعات کاری با همدیگر ملاقات داشته، به طور منظم با هم در تماس بوده، جریان ارتباط سازمانی را بهبود می بخشند.
- رفتار شهروندی سازمانی به یک محیط کار مثبت منجر شده، به استخدام و حفظ بهترین و کارآمدترین کارمندان کمک میکنند.
مطالعات انجام شده در زمینهی رفتار شهروندی سازمانی گویای این واقعیت است که وجود این نوع رفتارها در سازمان های دولتی و خصوصی، اثرات مثبت و قابل توجهی دارد. در واقع، دو نوع اثر فردی و سازمانی در سایه وجود رفتار شهروندی سازمانی مترتّب است. سازمانها، به ویژه سازمانهای کشورهای جهان سوم که نیازمند جهشی عمده در افزایش کارآمدی هستند، باید زمینه را به گونهای فراهم سازند که کارکنان و مدیرانشان با اطمینان خاطر، تمامی تجربیات، تواناییها و ظرفیتهای خود را در جهت اعتلای اهداف سازمانی به کار گیرند. این امر میسر نخواهد شد مگر آنکه عوامل مؤثر بر توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی، شناسایی و بسترهای لازم برای پیادهسازی این گونه رفتارها فراهم شود (فتاحی و اعظمی, ۱۳۸۷).
یک سری از تحقیقات بر پیامدهای رفتار شهروندی سازمانی متمرکز بوده اند. در این زمینه عواملی از قبیل عملکرد سازمان، اثربخشی سازمانی، موفقیت سازمانی، رضایت مشتری، وفاداری مشتری و… مطرح شده اند (Bolino, Turnley, & Bloodgood, 2002).
رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی رابطه دو طرفه دارد. بنابرین از طریق ایجاد رفتارهای شهروندی در محیط کار میتوان مطمئن بود رضایت شغلی کارکنان نیز بالا است. فضای مشوق رفتارهای شهروندی سازمانی، توان سازمان در جذب و نگهداری نیروهای شایسته را افزایش میدهد. بالا بودن سطح رفتارهای شهروندی در یک سازمان باعث میشود تا سازمان به محیطی جذاب جهت کار و فعالیت تبدیل شود و از این رو سازمانهایی که سطح رفتارهای شهروندی در آن ها بالا است، با جذب نیروهای شایستهتر، عملکرد بهتری خواهند داشت (Podsakoff et al., 2000).
رفتار شهروندی سازمانی مستقیماً بر رابطه بین کارکنان و مشتریان اثرات مثبتی دارد و رضایت مشتریان و ادراک آنان از کیفیت خدمات را بهبود میبخشد (Castro, Armario, & Ruiz, 2004). در حقیقت، رفتار کارکنان به ویژه رفتارهای داوطلبانه و اختیاری در هنگام ارائه خدمات میتواند تاثیر قابل توجهی بر ادراک مشتریان از کیفیت خدمات داشته باشند. رفتارهای شهروندی سازمانی به عنوان مشارکت فرد در محیط کاری تعریف میشود و خارج از محدوده الزامات ویژه نقش آن فرد میباشد و به طور مستقیم و صریح از طریق نظام پاداش رسمی مورد شناسایی قرار نمیگیرد (خالصی و همکاران، ۱۳۹۱).
تحقیقات دیگر نشان میدهند که بروز رفتارهای شهروندی سازمانی با ترک خدمت و غیبت رابطه معکوس دارد. به عبارت دیگر مشاهده شده است که افرادی که رفتارهای شهروندی سازمانی بیشتری از خود بروز میدهند، کمتر سازمان را ترک میکنند. از سوی دیگر طبیعی است که کاهش نرخ ترک خدمت در هر سازمانی میتواند باعث عملکرد بهتر و اثربخشتر شدن سازمان شود (فتاحی & اعظمی, ۱۳۸۷).
پادساکوف و همکاران (۲۰۰۹) در فراتحلیلی که بر مبنای مطالعات تجربی صورت گرفته در زمینهی رفتار شهروندی سازمانی استوار میباشد، به ارتباط میان رفتار شهروندی سازمانی و عملکرد سازمانی اشاره نمودهاند. رفتار شهروندی سازمانی به این دلیل که انگیزه و توانایی کارکنان را افزایش داده و محیط سازمانی مطلوبتری را ایجاد میکند، بر عملکرد سازمانی تاثیر میگذارد. کارکنانی که رفتار شهروندی سازمانی را بروز میدهند، به شکل گیری یک محیط کاری بهرهور و لذت بخش کمک مینمایند (دعایی و عزیزی، ۱۳۹۱).
همچنین میتوان به پژوهش پودساکف و همکارانش با عنوان رفتار شهروندی سازمانی و کمیت و کیفیت عملکرد گروه کاری، اشاره نمود. یافته های این پژوهش نشان داد که که رفتار کمکی (حمایتی) و رفتار جوانمردانه، تاثیر معنیداری بر کمیت عملکرد گروه داشتند و رفتار کمکی(حمایتی) نیز تاثیر معنیداری بر کیفیت عملکرد گروه داشت. اما فضیلت مدنی هیچ تاثیر معنیداری بر عملکرد گروه نداشت (عارفی و همکاران، ۱۳۹۱).