فقدان پژوهشهای بین فرهنگی کافی در این زمینه، ما را در قبال تعمیم تجارب حاصل از نوجوانان طبقه متوسّط غربی به نوجوانان دیگر فرهنگها محتاط میسازد.
-
- هویّت و جنسیت
اریکسون (۱۹۶۸) که بیش از همه به تفاوت شکلگیری هویّت در دو جنس عقیده دارد، معتقد است که برای زنان مسأله هویّت در ضمن نوجوانی حل نمیشود. وی اشاره میکند که یک بخش از هویّت زنان باید برای تطبیق و سازگارییافتن با شوهرداری و بچّهداری باقی بماند. به نظر وی تفاوتهای جسمانی ممکن است در جریان تحولّ هویّت تأثیر بگذارد (به نقل از آقاسلطانی، ۱۳۷۸).
در رابطه با تفاوت میان دختران وپسران در زمینهی انتخاب شغل، عقاید سیاسی، عقاید مذهبی و نگرشهای مربوط به نقش جنسی، تحقیقاتی صورت گرفته که نتایج آن ها اشاره به این نکته دارد که ماهیّت و محتوای هویّت دختران متفاوت از پسران است (واترمن، ۱۹۸۲). در همین راستا مارسیا (۱۹۶۶) معتقد است که جریان شکلگیری هویّت در زنان و مردان کاملاً یکسان نیست. مثلاً جریان اجتماعیشدن در طیّ شکلگیری هویّت بزرگسالی برای دو جنس مشابه نیست و ممکن است در کل، شکلگیری هویّت نیز چنین باشد. او در سال ۱۹۸۰ اظهار میدارد که زنان و مردان در تشکیل هویّت از نظر فرایند و عمل به هم شباهت دارند و اگر تفاوتی در هویتیابی وجود دارد؛ بیشتر مربوط به حوزه ها و موضوعات هویّت میشود.
از نظر گلدبر[۷۸] (۱۹۸۶؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۴) تفاوت در هویتیابی زنان و مردان ناشی از الگوهای متفاوت اجتماعیشدن برای زنان و مردان در فرهنگ اکثر جوامع است. آرچر (۱۹۹۲؛ به نقل از خواجه پور و عطار، ۱۳۸۷) و کروگر (۱۹۹۷) معتقدند که در بیشتر موارد شکلگیری هویّت در زنان و مردان شبیه یکدیگر است. آن ها اظهار داشتهاند که زنان تقریباّ مشابه مردان به سمت به دستآوردن معنای درستی از هویّت به پیش میروند هرچند یک تفاوت جنسی مشاهده شده است.
تعریف مفهوم و نظریههای مربوط به تابآوری
مقدّمه
تابآوری درعلوم رفتاری خصوصیتی است که با گذر زمان رشد میکند و میتواند به وسیله شیوه های مداخلهای تحت تأثیر قرار گیرد (دراپیوا، ساینت ـ ژاکواس، لپاین، بگین و برنارد[۷۹]، ۲۰۰۷). نگاهی به پژوهشهای انجام شده در این حوزه نشانگر آن است که اصولاً دو رویکرد در این خصوص مدّنظر بوده است؛ نخست، تابآوری را در قالب شاخصهای مختلفی مانند عزّتنفس[۸۰]، عملکرد آموزشی[۸۱]، سلامت جسمی[۸۲]، مقابله و انطباق[۸۳]، فقدان آسیبشناسی روانی یا رفتارهای بزهکارانه[۸۴] بررسی نمودهاند (مارکستروم، مارشال و تریون[۸۵]، ۲۰۰۰)؛ و دوّم پژوهشهایی که بر تعریفی خاص از تابآوری و مقیاسها یا پرسشنامههای ویژهای جهت اندازهگیری تابآوری، به کار گرفته شدهاند.
در پیوند با تعریفی دقیق از تابآوری باید گفت با وجود گذشت دو دهه پژوهش در اینباره هنوز ابهاماتی مشاهده میشود، اما تعاریفی که در ادامه خواهد آمد تعاریفی هستند که اجماع و توافق بیشتری روی آن ها است.
-
- تعاریف تابآوری
گارمزی و ماستن[۸۶] (۱۹۹۱) تابآوری را «یک فرایند، توانایی یا پیامد سازگاری موفّقیّتآمیز با وجود شرایط تهدیدکننده» تعریف نمودهاند. در واقع تابآوری سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است (والر[۸۷]، ۲۰۰۱). به طور کلّی تابآوری مفهومی روانشناختی است که توضیح میدهد افراد چگونه با موقعیتهای غیرمنتظره کنار میآیند. تابآوری به معنای سرسختی در مقابل استرس ، توانایی برگشت به حالت عادّی و زندهماندن و تلاش در شرایط ناگوار است (دوو[۸۸]۲۰۰۴؛ به نقل از حسام پور، ۱۳۸۸).
تابآوری فقط به آسیبناپذیری در برابر فشار اشاره نمیکند، بلکه بیشتر دربرگیرندهی توانایی فرد در یافتن راهی به سوی سلامت از حوادث و وقایع منفی است (گارمزی، ۱۹۹۱). بنابرین تابآوری یک ویژگی ذاتی نیست، بلکه سازهای پویا و رشدکننده است که بر انطباق مثبت و رشد فرد در شرایط مشکل اشاره میکند (لاتر[۸۹] و همکاران، ۲۰۰۰؛ لاتر، ۱۹۹۰؛ به نقل از حسام پور، ۱۳۸۸). بر همین اساس کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) تأکید کردهاند، که تابآوری تنها مقاومت منفعل در برابر آسیبها یا شرایط تهدیدکننده نیست، بلکه فرد تابآور، مشارکت کننده فعّال و سازنده محیط پیرامونی خود است. تابآوری قابلیّت فرد در برقراری تعادل زیستی ـ روانی ـ معنوی ، در مقابل شرایط مخاطرهآمیز میباشد.
گستردگی مفهوم تابآوری سبب شده است تا این سازه معادل با سازههایی مانند سازگاری مثبت، مقابله یا شایستگی درنظر گرفته شود. فرگوس و زیمرمن[۹۰] (۲۰۰۵) در اینباره معتقدند، اگرچه هر یک از این سازهها با تابآوری به گونهای مرتبط است امّا آن ها از تابآوری متمایز هستند. سازگاری مثبت به یک نتیجه تابآوری اشاره میکند. وقتی که افراد بر موقعیّت پرخطر (مانند انتقال به مدرسهی راهنمایی) غلبه میکنند، چنانچه رشد سالم داشته باشند (به عنوان مثال پیشرفت تحصیلی)، آن ها با بافت جدید سازگار شدهاند. در این صورت سازگاری مثبت یک نتیجه تابآوری است. امّا فرایند چیرگی بر خطر تابآوری است. فرآیندهای تابآوری میتواند نتایج دیگری مانند اجتناب از یک نتیجه منفی یا مقابله موفّق با یک واقعهی آسیبزا را در پی داشته باشد.
تابآوری همچنین از شایستگی متمایز شده است. شایستگی یک دارایی (مانند عوامل محافظتی سطح فردی) است که میتواند یک جزء ضروری برای فرایند تابآوری باشد که به نوجوانان هنگام غلبه بر سختی کمک میکند (حسام پور، ۱۳۸۸).
اخیراًّ راتر[۹۱] (۱۹۸۵ و ۱۹۹۹؛ به نقل از اولسون، بوند، برن، ولا ـ برودریک و سویر[۹۲]، ۲۰۰۳) در یک تعریف نسبتاّ جامع و مقبول، تابآوری را به عنوان فرآیندی پویا توصیف کردهاست که شامل تعامل میان عوامل خطرزا و عوامل محافظتی درونی و بیرونی، برای بهبود نشانه های رویدادهای ناگوار زندگی میباشد. اغلب شناخت خطر، محافظت و تابآوری باعث رشد راهبردهای مداخلهای اوّلیّه شده و در بازداشتن خشونت و غفلت از کودک و دیگر نتایج مانند مشکلات رفتاری کودک، استفاده از مواد و جرم نوجوان آگاهی میدهد (دورلاک[۹۳]، ۱۹۹۸).
مکانیسم های خطر، واکنش فرد را به شرایط ناگوار تشدید میکند (فرد را آسیبپذیرتر مینمایند) و مکانیسمهای محافظتی، پاسخ فرد را به شرایط ناگوار اصلاح میکند (فرد را تابآور میسازند) (راتر، ۱۹۸۷ و ۱۹۹۹؛ به نقل از اولسون و همکاران ، ۲۰۰۳). از آنجا که عوامل خطرزای متعدّدی در طول زندگی وجود دارد، یک تابآوری موفّق به عوامل محافظتی نیاز دارد که فرد را قادر سازد به این تغییرات پاسخ سازگارانهای بدهد (هلر، لاریو، دی ایمپریو و بوریس[۹۴]، ۱۹۹۹؛ به نقل از پلیس، رینولدز، کوسینز و اونیل[۹۵]، ۲۰۰۲).
در خصوص عوامل محافظتی برای تابآوری ، اغلب پژوهشگران معتقد به سه عامل مؤثّر در این زمینه هستند که این سه عامل عبارتند از:
-
- خصوصیّات شخصیتی
-
- عوامل محافظتی و ترمیمی خانواده
- نیروهای اجتماعی (سیکومب[۹۶]، ۲۰۰۲؛ والش[۹۷]، ۱۹۹۶؛ به نقل از حسام پور، ۱۳۸۸).
همچنین عوامل محافظتی که در مداخلات اوّلیّه مورد توجّه قرار گرفتهاند عبارتند از: