فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲- ۱- مقدمه
در این فصل ابتدا مبانی نظری تحقیق در مورد تعاریف، اهمیت، و مدل ها و انواع نوآوری و نوآوری دانشگاهی، فرایند یاددهی – یادگیری و مهارت اعضای هیئت علمی در فرایند یاددهی یادگیری و مهارت های هفتگانه چرخه یادگیری و انواع یادگیری و یادگیری مادام العمر و ابعاد آن و . . . . مطرح میگردد. سپس تحقیقات پیشین داخلی و خارجی بررسی شده و در نهایت نتیجهگیری از مبانی نظری و تحقیقات پیشین ارائه میگردد.
۲-۲-پیشینه پژوهش
۲-۱-۱ – نوآوری دانشگاهی
۲-۱-۱-۱- تفاوت خلاقیت و نوآوری و تغییر و اختراع
خلاقیت واژه ای عربی است که ریشه آن خلق، به معنی آفریدن است. در لغت نامه دهخدا خلاقیت، خلق کردن و به وجود آوردن است و خلّاق، شخصی است که دارای عقاید نو باشد. دانشمندان، خلاقیت را با تعابیر متعدد و متنوعی تعریف کردهاند؛ به طوری که گاهی هر تعریف فقط بیانگر یک بعد از ابعاد فراگرد خلاقیت است. برای مثال، هربرت فوکس معتقد است که فراگرد خلاقیت عبارت است از هر نوع فراگرد تفکری که مسئله ای را به طور مفید و بدیع حل کند.
همچنین به اعتقاد جرج سیدل، توانایی ربط دادن و وصل کردن موضوعات، صرف نظر از اینکه در چه حوزه یا زمینه ای انجام گیرد، از مبانی بهره گیری خلّاق از ذهن است. اریک فروم نیز متعقد است که خلاقیت، توانایی دیدن (آگاه شدن) و پاسخ دادن است. استیفن رابینز خلاقیت را به معنای افکار به شیوه ای بی نظیر با ایجاد ارتباط غیر معمول بین نظرات، تعریف کردهاست. خلاقیت عبارت است از فراهم ساختن اندیشه ها و روش های تازه در برخورد با مسائل و فعالیت ها . خلاقیت فرایند تکامل بخشیدن به دیدگاه های بدیع و تخیلی درباره موقعیت های مختلف نیز تعریف شده است. خلاقیت عبارت است از توانایی تلفیق ایده ها به شیوه ای منحصر به فرد برای برقراری ارتباط غیر معمول بین ایده های مختلف. در حالی که نوآوری فرایند به کار بردن یک ایده خلاق و تبدیل آن به یک محصول، خدمت یا شیوه مفید میباشد. نویسنده دیگری خلاقیت را به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید دانسته است. (محبوبی و توره ، ۱۳۸۷)
نوآوری یعنی به اجرا گذاشتن یا تولید محصولات و خدمات جدید یا قبول روش های نو به صورت اقتصادی. نوآوری با طرح و برنامه است. جهت گیری آن در راستای ایجاد فایده و منفعت اجتماعی است. بدین ترتیب یک شرکت نسبت به احتیاجات و شرایط جدید محیطی انطباق پذیر میگردد. تقلید هم یک نوع تغییر به شمار میآید نوآوری به معنای ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات یا خدمات جدید است. بنابرین نوآوری، استعداد و توانایی تغییر یا انطباق را به وجود می آورد. نوآوری، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصولات، خدمات و روش های جدید عملیات است. خلاقیت پیدایی و تولد یک اندیشه و فکر نو است. در حالی که نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. (خی خیلیون ، ۱۳۸۱)
اگر چه واژه خلاقیت با نوآوری به طور مترادف استفاده می شود اما غالب محققان معتقدند که دو اصطلاح نوآوری و خلاقیت باید به طور جداگانه مدنظر قرار گیرند، چرا که دارای معانی و تعاریف جداگانه ای مخصوصاً در سازمان ها هستند. . خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود، دارد. در حالی که نوآوری دلالت بر آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده ، دارد. ماهیت خلاقیت یا اختراع از نوآوری را به وسیله این معادله می توان تفکیک گردد: انتفاع + اختراع + مفهوم = نوآوری
در معادله نوآوری فوق، “مفهوم” اشاره بر ایده ای است که با توجه به چارچوب مرجعی آن فرد، بخش یا گروه، سازمان و یا یک دانش انباشته شده جدید است. کلمه “اختراع” اشاره به هر ایده ای جدید است که به حقیقت رسیده باشد. کلمه “انتفاع” بر به دست آوردن حداکثر استفاده از یک اختراع دلالت دارد. همچنین با توجه به این که تلاشهای خلاق بایستی منجر به نتایج خلاق شود، پس نوآوری، خلاقیت عینیت یافته میباشد. (تولایی و همکاران، ۱۳۸۷)
خلاقیت یعنی استفاده از اندیشههای قبلی و تولید اندیشههای جدید. در نوآوری از اندیشههای تولید شده استفاده می شود در ریشه هر نوآوری یک فکر خلاق پنهان است. آلرشت خلاقیت و نوآوری و وجه تمایز آن ها را به این صورت مطرح کردهاست که خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای به وجود آوردن ایده جدید و بدیع است؛ حال اینکه نوآوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است. او نوآوری را عملیات و مراحل مورد نیاز برای نتیجه گیری یک فکر بکر و واقعیت جدید میداند. از این زاویه شخص خلاقی ممکن است نوآور نباشد یعنی میتواند دارای ایده های جدید و نو باشد، ولی توانایی عرضه و یا فروش آن ها را نداشته باشد. بنابرین فرد نوآور، غالباً خلاق است ولی همه افراد خلاق لزوماًً نوآور نیستند (خی خیلیون ، ۱۳۸۱).
خلاقیت نقطه آغاز نورآوری موفق است. بنابرین، نیاز به پرورش و توسعه دارد. نویسنده ای اعتقاد دارد خلاقیت به طور معمول به توانایی و قدرت پرورش افکار نو مربوط می شود، در حالی که نوآوری به معنای استفاده از این افکار است. نوآوری فرایند دریافت فکر خلّاق و تبدیل آن به محصول، خدمت یا شیوه ای نو برای انجام دادن کارها است. . در واقع؛ نوآوری، بهره برداری موفقیت آمیز از ایده های نو است. (محبوبی ، توره ، ۱۳۸۷)
خلاقیت بیشتر یک فعالیت ذهنی و فکری است؛ اما نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد؛ در حقیقت محصول نهایی خلاقیت است. نوآوری در خط مشی ها، فرآیندها و فنون نیز مانند فعالیت ها و رفتارهای افراد اتفاق می افتد. نوآوری مهارتی است که با بسیاری همکاری های دیگر همراه است. وات من میگوید: اگر بخواهید نوآور باشید بایستی تا حدودی باز برخورد کنید سعی کنید اشتباهاتی مرتکب شوید! اگر افراد شکست نخورند چیزی هم یاد نمی گیرندخلاقیت و نوآوری آن چنان بهم عجین شده اند که شاید به دست دادن تعریف مستقلی از هر کدام دشوار باشد، اما برای روشن شدن ذهن می توان آن ها را به گونه ای مجزا هم تعریف نمود.