۴- آثار ناشی از سود حاصل از فعالیتهای سال تحصیل را تا زمان تحصیل، بهعنوان بخشی از قیمت تمام شده سرمایهگذاریها شناسایی میکند در حالیکه این بخش از سود باید پس از تحقق از قیمت تمامشده کسر شود.
براساس قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۶۶ و اصلاحیه آن مصوب بهمن ماه ۱۳۸۰ در حالیکه مالیات فروش سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار معادل نیم درصد ارزش فروش و مالیات فروش سایر سهام معادل ۴ درصد ارزش اسمی و بهصورت مقطوع تعیین شده است، چنانچه بهای سرمایهگذاریهای شرکت بهارزش بازار یا ارزش ویژه شناسایی و ثبت شود، سود حاصل از تغییرات ارزش یا تغییرات در حقوق صاحبان سهام شرکت سرمایهپذیر (برحسب مورد) مشمول مالیات درامد شرکتها به میزان ۲۵ درصد میشود. اختلاف فوق موجب میشود شرکتها تمایلی به استفاده از ارزش بازار یا ارزش ویژه در ثبت ارزش سرمایهگذاریهای خود نشان ندهند(بلووری و دیگران[۴۰]، ۲۰۰۶).
استانداردهای حسابداری و مقررات قانون مالیاتهای مستقیم به شرح بالا موجب شده که:
اولا-ً مدیران برای ارائه و نشان دادن استفاده بهینه از منابع واحد تجاری در تاریخ نزدیک به پایان سال مالی خود، تمام یا بخشی از سرمایهگذاریهای خود را بفروشند و سپس مجدداً خریداری کنند. این امر علاوهبر آنکه موجب توانایی مدیران در مورد هموارسازی سود میشود، باعث هزینههای اقتصادی برای واحد تجاری میشود که شامل هزینه مبادلات و هزینه پرداخت بهای بیشتر برای جایگزینی همان سرمایهگذاریهاست.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ثانیا-ً سرمایهگذاران در مجامع عمومی عادی شرکتها که برای تصمیم گیری در مورد تقسیم سود برگزار میشود، تمام تلاش خود را مصروف تصویب حداکثر سود تقسیمی میکنند. در اثر چنین تصمیمهایی واحدهای سرمایهپذیر سخت در معرض امکان خروج وجه نقد قرار میگیرند که موجب جلوگیری از تشکیل سرمایه، کاهش امکانات سرمایهگذاری و جلوگیری از توسعه آینده شرکت میگردد که برای اقتصاد کشور زیانبار و مخرب است(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
بهنظر میرسد استفاده اجباری از ارزش بازار در ارزشگذاری سرمایهگذاریها در مورد اوراق بهادار سریعالمعامله در بازار و استفاده از ارزش ویژه در ارزشگذاری سایر سرمایهگذاریها بدون در نظر گرفتن میزان مالکیت آنها تمام مشکلات مورد اشاره در این نوشته را رفع کند، مشروط بر آنکه قانون مالیاتهای مستقیم نیز در این مورد اصلاح شود بهنحوی که سود و یا زیان حاصل از افزایش یا کاهش ارزش ثبت شده در حسابها از این بابت، تاثیری بر درآمد مشمول مالیات نداشته باشد(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۰ راه کارهای موجود جهت جلوگیری ار هموارسازی سود
برای جلوگیری از هموارسازی سود توسط مدیران راه هایی از جمله: «تعیین ویژگیهای کیفی اطلاعات منتجشده از صورتهای مالی و تهیه مقررات برای واداشتن شرکتها به افشای بیشتر اطلاعات وجود دارد. ویژگیهای کیفی اطلاعات در صورت کثرت افشای آنها بیشتر خود را نشان میدهد(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۰-۱ ابهام در تعاریف عناصر حسابداری
مبهم بودن تعاریف موجود در مورد عناصر حسابداری مثل دارایی و بدهی امکان میدهد بعضی از اقلام را به دلخواه خود طبقه بندی کند. برای مثال [۴۱]FASB دارایی را منبعی اقتصادی می داند که تحت کنترل یک شخصیت حسابداری و نتیجه معاملات و رویدادهای گذشته است.
والتر شویتس رئیس سازمان بورس اوراق بهادار و عضو سابق FASB معتقد است این تعریف کلی و بسیار مهم است خیلی از اقلام را میتوان در آن گنجاند. این تعریف باعث می شود که اصل تطابق برای تمایز بین دارایی و مخارج به طور کامل مورد استفاده قرار نگیرد. بر اساس این تعریف مخارج انتقالی فقط به این دلیل که منافع آتی ایجاد می کند دارایی به شمار می آیند. گروهی از محققان معتقدند که ما باید با تمام دارایی ها مانند دارایی های نامشهود برخورد کنیم و بیش از هر چیز به معاملاتی توجه کنیم که حقی ایجاد می کند یا باعث افزایش حقوق قبلی می شود(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۰-۲ ویژگیهای کیفی اطلاعات
برای فراهم کردن صورتهای مالی شفاف و معتبر که در تصمیم گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده از این صورتهای مالی است باید ویژگیهایی داشته باشد که موسسه با رعایت آنها این اطمینان را ایجاد کند که صورتهای مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
FASB ویژگیهای کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا و قابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات در نظر گرفته است. اطلاعات باید مکان ارزیابی گذشته و پیش بینی آینده موسسه را به سرمایه گذاران بدهد و همچنین در برآورد ریسک سرمایه گذاری موسسه به سرمایه گذاران کمک کند قابلیت اتکا در مورد اطلاعات از قابلیت رسیدگی و بی طرفانه و صحیح بودن آن اطلاعات سرچشمه میگیرد. اطلاعات منتشرشده درباره یک شرکت زمانی برای سرمایه گذاران مفیدتر است که بتوان آن را با شرکتهای مشابه در زمانهای مختلف مقایسه کرد(آلایانیس[۴۲]، ۲۰۰۸).
اما نکتهای که باید به آن اشاره کنیم این است که استاندارهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد. بورس اوراق بهادار امریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند در صورتی که استاندارد درباره مسالهای واحد روشهای مختلف را مجاز بداند مسلماً قابلیت مقایسه اطلاعات از بین میرود و همچنین باید متذکر شد که برای بررسی کیفیت صورتهای مالی از این دیدگاه که در تهیه آنها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورتهای مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
۲-۲-۱۰-۳ چه کسی هزینه افشاء بیشتر را می پردازد؟
موسسات دولتی غالبا برای افشای بیشتر اطلاعات هزینهای صرف نمیکنند اما گروهی از استفادهکنندگان بخصوص سرمایه گذاران مایلند برای افشای بیشتر هزینه کنند چرا که با آگاهی کامل، بهتر میتوانند تصمیم گیری کنند و سود بیشتر ی را کسب کنند. افشای بیشتر باعث می شود که تعداد بیشتری از استفادهکنندگان توانایی استفاده از صورتهای مالی را داشته باشند و همچنین افشای اجباری باعث می شود که مدیران امکان مخفی کردن بعضی اطلاعات را به نفع خودشان نداشته باشند(بائو و دیگران[۴۳]، ۲۰۰۴).
۲-۲-۱۰-۴ اثرات افزایش مقررات افشای اطلاعات
تا زمانی که هر موسسه تهیه کننده انحصاری اطلاعات خودش باشد وضع مقررات برای افشای اجباری اطلاعات به استفادهکنندگان امکان میدهد اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت رایگان به دست بیاورند و دیگر به آن نیازی نیست که هر یک از استفادهکنندگان به صورت انفرادی هزینهای برای به دست آوردن این اطلاعات بپردازند. افزایش مقررات در مورد افشا باعث می شود بسیاری از شرکتها به سبب قرار داشتن در شرایط رقابتی، مایل نیستند اطلاعاتی را افشا کنند که سود استفادهی از آن اطلاعات نصیب رقبا شود. گروهی از محققین معتقدند اگر سیاستهای افشای اطلاعات با سایر سیاستهای شرکت در زمینه تولید و بازاریابی و سرمایه گذاری هماهنگ شود می تواند در نهایت باعث بالا رفتن بازدهی شرکت شود. افزایش مقررات افشا باعث می شود استفادهکنندگان از اطلاعات مالی در برابر پنهان کاری اطلاعات مالی توسط مدیران شرکتها تا حدودی مصون بمانند(پیتر، ۲۰۱۴).
۲-۲-۱۱ نتیجه گیری
مدیریت شرکتها برای آن که شرکت خود را باثبات و پویا نشان دهند در پی هموارسازی سود هستند و با تقدم و تاخر در ثبت اقلام، درآمد و هزینه تغییرات سود در طی دوره های مالی را پنهان می کنند. محققین معتقدند مجاز دانستن روشهای مختلف در استانداردهای حسابداری به مدیران امکان میدهد هر کدام از روشها را با توجه به منافع خود به کار گیرند، هر چند نظریه پردازان حسابداری معتقدند که در بازار کارای سرمایه مدیران نمی توانند با هموارسازی سود بازار سرمایه را گمراه کنند. در هر صورت ساز و کارهایی که برای جلوگیری از هموارسازی سود به دست مدیریت توصیه شده عبارتند از تعیین ویژگیهای کیفی اطلاعات و تهیه مقررات برای واداشتن شرکتها به افشای بیشتر اطلاعات. ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی باعث می شود که شرکتها اطلاعات مالی را به صورت صحیح و بدون دستکاری به استفادهکنندگان از اطلاعات ارائه دهند و همچنین افشای بیشتر اطلاعات سبب می شود که استفادهکنندگان از اطلاعات مالی با آگاهی کامل تصمیم گیری کنند و مجبور نباشند هزینه های بیشتری برای افشای اطلاعات بپردازند. گسترش فزاینده و پیچیدگی فعالیتهای اقتصادی از یک سو و لزوم فراهم آوردن اطلاعات دقیق و وسیع برای برآورده کردن نیازهای متضاد گروه های استفادهکننده از سوی دیگر مستلزم تدوین و ابداع روشها و راه حلهای نوین حسابداری و تسریع در دگرگونی شیوه های متعارف است.
با توجه به اینکه مدیریت واحدها بدلیل حضور مستقیم در جریان فعالیت واحد اقتصادی نسبت به سایر استفادهکنندگان از اطلاعات بیشتری برخوردار میباشند، اغلب می توانند با تکیه و تاکید بر موارد خاص از طریق ارائه شرح و گسترش کاملتر و حوادث شرایطی که تاثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی دارند، درجه اهمیت و ارزش اطلاعات را افزایش داده و یا مورد تاثیر قرار دهند.
اطلاعات حسابداری که در قالب گزارشهای مالی افشا میشوند، هنگامی می توانند در تصمیم گیری اقتصادی مفید و موثر باشند که از ویژگیهای کیفی خاصی برخوردار باشند. دو معیار مرتبط بودن و معتبر بودن ضابطه اصلی برای انتخاب اطلاعات است. با توجه به محدویتهای مقیاس اندازه گیری در حسابداری و محدودیت-های استفاده کننده در درک اطلاعات و نسبی بودن ویژگیهای کیفی، اطلاعات هنگامی می تواند برای تصمیم گیری مفید باشد که تعادل نسبی بین ویژگیهای کیفی برقرار باشد و با افشای کامل، آثار مالی رویدادها، به روشنی توصیف شود.
استفاده از روشهای یکسان در تهیه اطلاعات در طول زمان موجب یکنواختی و قابلیت مقایسه آنها می شود ولی نباید باعث شود که تغییر در شرایط اقتصادی نادیده گرفته شود و یا احیاناً از روشهای مطلوبتر استفاده نشود .
تحقیقات تجربی نشان داده است که در صنایع بزرگی که رقابت بیشتر است، افشاگری بهتر انجام می شود و در نتیجه نیاز کمتری به استانداردهای حسابداری وجود دارد.
با توجه به موقعیت رقابتی شرکت در بازار و آنکه افشا اطلاعات اضافی می تواند به این موقعیت خدشه وارد می شود و مخارجی که ناشی از هزینه بیشتر سرمایه بدلیل عدم افشا اضافی است، تعادلی برقرار کند.
افشاهای مالی یک دایره از دولت، بستانکاران، سرمایه گذاران و کارکنان را در بر میگیرد. به طور سنتی، سرمایه گذاران، گروهی عمده جهت افشاهای مالی به شمار میآیند. افشا برای تصمیمات بهینه سرمایه گذاران و برای ثبات بازار سرمایه لازم است. افشاء به موقع اطلاعات مربوط از تغییر چشم انداز آتی شرکت جلوگیری می کند. افشاء به سرمایه گذاران اطمینان بیشتری نسبت به اطلاعات مالی در دسترس میدهد. ماهیت داده های افشا شده تا حدودی بستگی به ماهیت مدلهای تصمیم گیری سرمایهگذار دارد. میزان داده های افشا شده از طریق استانداردهایی مثل مربوط بودن و قابلیت اتکاء بودن تعیین میشوند.
اشکال و روشهای موجود زیادی وجود دارد که مدیریت می تواند اطلاعات را جهت استفادهکنندگان افشا کند. برجستهترین این روشها صورتهای مالی رسمی هستند اما یادداشتهای همراه و صورتهای تکمیلی و بحثهای تشریحی هم از عناصر کلیدی هستند. برای تعیین وسیله ای مناسب جهت افشاء هیچ تئوری که بوسیله همگان پذیرفته شود وجود ندارد. حسابداران در جستجوی روشهای جدیدی هستند که ممکن است استفادهکنندگان را آگاهتر کند. این جستجوی مداوم حسابداری را به عنوان رشتهای برانگیزنده در این زمینه معرفی می کند.
۲-۳ پیشینه پژوهش
۲-۳-۱ پیشینه مطالعات انجام شده در داخل کشور
– عرب مازار یزدی(۱۳۷۴) محتوای فزاینده اطلاعاتی جریانهای نقدی و تعهدی را مورد بررسی قرار داد. یافتههای تحقیق بر وجود محتوای فزاینده اطلاعاتی اجزای تعهدی و عدم وجود محتوای فزاینده اطلاعاتی جریانهای نقدی دلالت دارد.
– عرب مازار یزدی و همکاران(۱۳۸۵). محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی و تعهدی در بازار سرمایه ایران را مورد بررسی قرار دادند. یافتههای تحقیق بر وجود محتوای افزاینده اطلاعاتی سود نسبت به جریانهای نقدی عملیاتی دلالت دارد. همچنین اقلام تعهدی نسبت به جریانهای نقدی عملیاتی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی است.
– رستمی و همکاران(۱۳۸۳) ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی، سود قبل از بهره و مالیات و جریانهای نقدی عملیاتی با ارزش بازار شرکت را مورد مطالعه قرار دادند. آنها نشان دادند سود قبل از بهره و مالیات نسبت به ارزش افزوده اقتصادی همبستگی بیشتری با ارزش بازار شرکت دارد و ارزش افزوده اقتصادی هم نسبت به جریان های نقدی عملیاتی همبستگی بیشتری با ارزش بازار شرکت دارد.
– قائمی و دیگران(۱۳۸۲) در پژوهش با عنوان بررسی رابطه بین هموارسازی سود و کسب بازده اضافی در بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران. به این نتیجه دست یافتند که هموارسازی سود را نمی توان به عنوان عامل مؤثر بر بازدههای غیر عادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران دانست.
– سمائی(۱۳۸۲) در پژوهشی با عنوان رابطه بین هموارسازی سود و بازده عیرعادی نشان دادند که در سطح اطمینان ۹۰ % شرکتهایی که هموارسازی سود انجام می دهند، به طور میانگین بازده غیر نرمال بیشتری دارند.
– خواجوی و ناظمی(۱۳۸۴). نقش اقلام تعهدی در کیفیت سود را بررسی نمودند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که میانگین بازده سهام شرکتها تحت تاثیر میزان اقلام تعهدی و اجزای مربوط به آن قرار نمیگیرد.
– برقعی(۱۳۸۵) بررسی رابطه بین خطای برآورد اقلام تعهدی و کیفیت سود به این نتیجه دست یافت که در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش خطای برآورد اقلام تعهدی، کیفیت سود کاهش مییابد.
– مهرانی و عارف منش(۱۳۸۷) رابطه بین هموارسازی سود و نسبت های نقدینگی در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج مبین این بود که شرکتهای هموارساز سودآوری کمتر، نسبت بدهی بالاتر و اقلام تعهدی بزرگتری نسبت به شرکتهای غیر هموارساز دارند.
– مرادی(۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان ارتباط بین ساختار سرمایه و هموار سازی سود نشان داد که بین اهرم مالی و هموارسازی سود رابطه معنیدار منفی وجود دارد و در شرکتهایی که جریان های نقدی آزاد بالاتری دارند، رابطه معنی دار منفی بیشتری وجود دارد.
– نتایج تحقیق هاشمی و صمدی(۱۳۸۸) نشان میدهد که هموارسازی سود توانایی سود در پیش بینی سود و جریانهای نقدی عملیاتی آتی را افزایش میدهد، در حالی که توانایی مذکور در پیش بینی اقلام تعهدی از طریق هموارسازی سود افزایش نمییابد.
– نوروش و حسینی(۱۳۸۸) به بررسی رابطه بین کیفیت افشا(قابلیت اتکا و بموقع بودن) و مدیریت سود در سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ پرداختند. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بین کیفیت افشای شرکتی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی دار بین بموقع بودن افشای شرکتی و مدیریت سود است.
۲-۳-۲ پیشینه مطالعات انجام شده در خارج از کشور
– هانگ و دیگران(۲۰۰۹) اثر بالقوه هموارسازی مصنوعی و هموارسازی واقعی را بر ارزش شرکت بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که ارزش شرکت با بیشتر شدن هموارسازی مصنوعی کاهش و با افزایش هموارسازی واقعی افزایش مییابد. آنها بیان کردند که شرکتها میتوانند با هموارسازی واقعی آگاهی بخشی سود شرکت را افزایش دهند و هزینه های نمایندگی شرکت را کاهش دهند.
– رونتری و دیگران(۲۰۰۸) پژوهشی با عنوان ارتباط بین هموارسازی سود و کیفیت اقلام تعهدی با ارزش شرکت را به انجام رساندند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هموارسازی سود از طریق اقلام تعهدی حسابداری باعث افزایش ارزش شرکت نمی شود.
– دهالیوال و ژنلی(۲۰۰۸) بررسی ارتباط بین اطلاعات سود نقدی و کیفیت سود را مورد مطالعه قرار دادند. آنها دریافتند زمانی که کیفیت سود افزایش مییابد، عکس العمل بازار به تغییرات سود نقدی کمتر می شود. به عبارت دیگر، در ارزش گذاری شرکت توسط سرمایه گذاران کیفیت سود عامل مهمی است که بر محتوای اطلاعاتی سود نقدی تاثیر می گذارد.
– چان و دیگران(۲۰۰۶) رابطه بین اقلام تعهدی و بازده آتی سهام را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد شرکتهایی که کیفیت سود پایینی دارند، بازده سهام آنها در دوره بعد از گزارشگری سود،کاهش مییابد.
– بائو و بائو(۲۰۰۴) در بررسی ارتباط بین میزان هموارسازی سود و ارزش شرکت نشان دادند که شرکتهای هموارساز سود با کیفیت بیشترین ارزش و شرکتهای غیر هموارساز سود بدون کیفیت، کمترین ارزش را در بورس اوراق بهادار به خود اختصاص دادند.