|
|
نگرانی های بسیاری در مورد کودکان حاصل از گامت اهدایی وجود دارد، از این که نتایج تحقیقات روانشناختی در رابطه با این کودکان که از لحاظ ژنتیکی به یکی از والدین یا هر دو مربوط نیستند چگونه است. از یک سو برخی از محققان( e.g Warnock.1984.golombok .et al.1995 )معتقدند که فقدان ارتباط ژنتیکی بین کودک و والدین یا هر دو ممکن است احساس سردرگمی و آشفتگی در هویت برای این کودکان در پی داشته باشد.
حق بر هویت خانوادگی، ممکن است با حق بر هویت واقعی یکی تلقی شود. به عبارت دیگر، اگر فرزند خواندگی اتفاق بیفتد و پدر و مادر طبیعی نامعین بمانند،کودک ممکن است بتواند بر اساس حق بر شناخت هویت واقعی خود، شناخت والدین ژنتیکی خود را تقاضا نماید. این منفعت متعلق به این حق کودک در مطالعه ی جامع جان تریسلیوتیس در مورد هفتاد کودک اسکاتلندی نشان داده است. پژوهشگر آسیبی را از غیرقابل دسترس بودن یا آگاهی از هویت واقعی آن ها نشان داد و همچنین طبیعت و ماهیت نیاز ضروری کودکان خوانده برای جست و جوی هویت از جمله یافته های دیگر، این است که وقتی فرزند خواندگی اتفاق می افتد و مدت طولانی سپری می شود و بعد این موضوع آشکار می شود عواقب جدی بدی به بار می آورد و اطلاعات نشان میدهد که ریشه ی بیشتر مشکلات روانی این کودکان، فرزندخواندگی میباشد. ( George.A.op.cit.p225 )
۲-۱-۴٫ تعهدات بینالمللی
به رسمیت شناختن حقوق مخصوص در مورد حق بر هویت خانوادگی، با مخالفت های زیادی روبرو میباشد، ولی به طور معمول به سمت حمایت از حقوق کودک پیش می رود. معاهدات اخیر به طور مستقیم، به جداکردن غیرقانونی فرزندان از والدینشان پرداختهاند. حقوق اساسی کودک نسبت به هویت واقعی خودش، به صراحت در معاهدات و اعلامیه های حقوق بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. از سوی دیگر، منافع کودک در حفظ هویت خانوادگی خود در اعمال و تصمیمات دولت ها به رسمیت شناخته شده است. ( (Ibid به عنوان مثال در سال ۱۹۲۴ دیوان عالی کشور آمریکا در دعوای Pierce V. Society Of Sisters حقوق کوک را نسبت به والدینی که از آن ها به وجود آمده به رسمیت شناخته است. اخیراً در دعوای ان گوین دان علیه کیسینجر نمایندگان ۲۷۰۰ کودک ویتنامی، ادعا کردند که دولت آمریکا حقوق اساسی کودکان را نقض کردهاست. همچنین این حقوق را بر اساس قانون اساسی آمریکا، با دور کردن کودکان از ویتنام، بدون حضانت و سرپرستی مناسب و همچنین زندانی کردن آن ها در این کشور، دور از والدین طبیعی خودشان، نقض نموده است. دادگاه تجدیدنظر، نگه داری کودکان توسط والدین خوانده را بازداشت غیر قانونی دانست، دستور داد که اوراق هویتی کودکان بررسی شود که مورد بازداشت واقع شده اند یا نه؟((Ibid آن چه قابل توجه میباشد این است که بر حقوق کودک نسبت به حقوق والدین بیشتر تأکید شده است و دادگاه، حقوق اساسی کافی برای شناسایی کودکان از طریق بررسی اسناد هویتی کودک در نظر گرفته است.
استاندارد جایگاه کودکان در تصمیم گیری دولت، توسط کنوانسیون حقوق کودک «غبطه کودک» بیان شده است. در اختلاف بین والدین و منافع کودک، غبطه کودک تنها استاندارد است. در اختلاف بین والدین و دولت، جایی که ممکن است حقوق والدین نقض شود، بهترین استاندارد مورد نیاز، به رسمیت شناختن حقوق والدین برای حضانت فرزندان خود میباشد. به عنوان مثال در دعوای Smith V. Organization of Foster Families بیان شد اگر دولت برای فروپاشی خانواده ای تنها به ادعای حفظ غبطه ی کودک و بدون اثبات این ادعا تلاش نماید، جرم تلقی می شود. ((p229. Ibid یکی از اعتراضات این است که «غبطه کودک» بیش از حد ذهنی و نا معین میباشد. تعریف منافع کودک مشکل تر از منافع بزرگسالان است. زیرا فرد بزرگسال خود میتواند آن چه را که به نفع او میباشد، بیان نماید. لیکن در مورد کودک چنین نیست در این جا تنها فرضی که حقوق فرانسه مطرح میکند آن است که منافع کودک با منافع والدینش همسو میباشد. این امر تا زمانی که خانواده پابرجا میباشد صحیح است. ولی در صورت از هم گسستن خانواده، دادگاه تصمیم میگیرد که چه چیزی به نفع یا به ضرر کودک است . ( عابد خراسانی، ۱۳۸۹،ص۸۶) این که معیار اندازه گیری و تعیین بهترین منافع کودک چه چیزی میباشد، بیشتر فعالان حقوق کودک این معیار را به صلاحدید متعارف قاضی می دانند. مثلا قاضی به طور متعارف داشتن مسکن و خوراک و پوشاک را از بهترین منافع کودک میداند.
ماده ی ۸ کنوانسیون حقوق کودک از دو عنصر تشکیل شده است: الف. وظیفه ی دولت به انجام تمام اقدامات لازم برای حفظ هویت کودک،ب. وظیفه ی دولت برای ایجاد مکانیزم های مناسب برای دوباره احیا کردن هویت کودک در زمانی که عضوی از کنوانسیون، کودک را از حق هویت محروم کردهاست. نکته ای که می بایست به آن توجه شود این است که رعایت ماده ی ۸ برای دولت ها اجباری میباشد و دولت ها می بایست به حق هویت کودک احترام بگذارند زیرا هدف از این مقرره جلوگیری از دخالت خودسرانه ی دولت ها در حق هویت کودک است.(Sergio cerda.p5 )در نتیجه دولت ها نمی بایست قانونی مخالف با این حق تصویب نمایند.
در زمینه ی تلقیح مصنوعی در حال حاضر در ایران قانون نحوه ی اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب ۱۳۸۲، اجرا می شود. در این قانون، اهدای جنین پذیرفته شده است و در مورد اهدای گامت حرفی به میان نیامده است. به همین دلیل به نظر میرسد که از نظر قانون ایران اهدای گامت غیر مجاز میباشد. زیرا در اهدای گامت نطفه ی زن و مرد اجنبی تلقیح میشوند ولی در اهدای جنین، به شکلی که در قانون مد نظر میباشد، اسپرم و تخمک زن و مردی که شرعاً به هم حلال میباشند، تلقیح می شود و بعد به زوجین اهداگیرنده منتقل می شود.
قانون موضوعه ی ایران در این مورد قابل تأمل میباشد، زیرا فقط به مرحله ی تشکیل جنین توجه نموده است. بعد از تشکیل جنین و اهدای آن به زوجین اهداگیرنده، کودک بعد از تولد در آینده در اختیار والدین اهداگیرنده قرار میگیرد. به نظر میرسد، می بایست که به مرحله ی بعد تولد هم توجه شود. وجود کودک همراه والدین ژنتیکی خود آثاری دارد که می بایست به آن ها توجه شود که به این قضیه در قانون ایران توجه نشده است. در واقع منافع کودک می بایست هم به هنگام تلقیح نطفه ی تشکیل دهنده ی او و هم بعد از تولد استمراراً در نظر گرفته شود. مضرات روانی و اجتماعی و حقوقی ناشی از جدایی از والدین بیولوژیکی، در مرحله ی بعد از تولد کودک و در زمان پرورش او، نشان دهنده ی اهمیت فراوان پرورش کودک است.
تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
علائم نارسایی توجه/فزونکنشی
تعریف مفهومی: اختلال ADHD یک نشانگان عصب تحولی است که ریشه در دوران کودکی دارد، این نشانگان شامل نارسایی توجه، فزونکنشی و زودانگیختگی میباشد که نامناسب با سطح تحولی فرد است (میلر و هینشاو، ۲۰۱۴)
تعریف عملیاتی: در این پژوهش علائم نارسایی توجه/فزونکنشی عبارت است از نمرهای که آزمودنی در مقیاس درجهبندی ADHD بزرگسالان بار کلی (۲۰۱۱) کسب میکند.
کنشهای اجرایی
تعریف مفهومی: اصطلاح کنش اجرایی مانند چتری است که برای فرایندهای شناختی گوناگونی مانند برنامهریزی، حافظه فعال، توجه، بازداری، خودپایی و خود نظمجویی به کار میرود (گلدشتاین، نگلیری، پرینکیوتا و اوترا، ۲۰۱۴)
تعریف عملیاتی: در این پژوهش کنشهای اجرایی عبارت است از نمرهای که آزمودنی در مقیاس نارسایی کنشهای اجرایی بار کلی (۲۰۱۱) کسب میکند.
نظمجویی شناختی هیجان
تعریف مفهومی: افکار و راهبردهایی که افراد به طور ذهنی برای نظمجویی هیجانهایشان به کار میبرند ( گارنفسکی[۱۴۶]، کرایج[۱۴۷] و اسپینهون[۱۴۸]، ۲۰۰۱)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان نمره آزمودنی در فرم کوتاه پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (۲۰۰۲) میباشد.
هوش هیجانی
تعریف مفهومی: هوش هیجانی نیز به توانایی فرد برای ادراک، استفاده، فهم و نظمجویی هیجانها اطلاق میشود (مایر و سالووی، ۱۹۹۷).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش هوش هیجانی عبارت است از نمرهای که آزمودنی ها در مقیاس هوش هیجانی شاته (۲۰۰۴) کسب میکنند.
فصل دوم
گسترهی نظری و پیشینه پژوهش
تاریخچه اختلال نارسایی توجه همراه با فزونکنشی
ADHD از جهت اینکه گستردهترین اختلال روانی مطالعه شده در کودکان و موضوعی بحثبرانگیز بوده از دیگر اختلالها متمایز است. در سالهای اخیر بافهم اینکه این اختلال، اختلالی مربوط به تمام طول عمر است علاقه به آن در همه گروههای سنی افزایش پیداکرده است. این فهم منجر به یک گسترش در محدودههای سنی بالاتر و پایینتر از کودکان مدرسه رو که قبلاً در نظر گرفته میشد شده است، بنابرین نوعی علاقه برای پیگیری تشخیصی و درمانی مسئله در بزرگسالان و در کودکان کمتر از ۵ سال وجود دارد. برای فهم جایگاه ADHD در رابطه با کودکان دانستن تاریخچه و جایگاه کنونی آن مهم است. اگرچه که تشخیص ADHD به خاطر تغییر نام آن در طی زمان، موقعیت جدیدی به نظر میرسد اما ADHD در واقع دارای تاریخچهای طولانی است. در میانههای قرن ۱۹، ویژگیهای ADHD توسط پزشک آلمانی هنریچ هافمن توصیف شد و به وسیله ۲ ویژگی بیقراری و آزارگری که در محیط مشاهده میشد گزارش شد. (هافمن، ۱۸۴۸ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). در ۱۹۹۲ در یکی از جلسات پزشکان کالج رویال، جرج استیل بیماری را توصیف کرد و آن را ناشی از نارسایی در ویژگی اخلاقی دانست (استیل، ۱۹۰۲، به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). او ذکر کرد که مشکل ناشی از ناتوانی کودک برای درونی کردن قواعد و محدودیتها و علاوه بر آن آشکار کردن آن ها به شکل الگوهایی از بیقراری[۱۴۹]، بیتوجهی[۱۵۰] و رفتارهای بیش برانگیخته است. او پیشنهاد کرد که این کودکان، احتمالاً آسیب مغزی را تجربه کردهاند اما این رفتارها همچنین میتواند براثر عوامل محیطی و ژنتیکی برانگیخته شوند. در سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ در پی آنفلوانزا با اِنسفالی مسری گسترده که در بعضی از کودکان بهبودیافته منجر به نشانه های بیقراری، بیتوجهی، زودانگیختگی، زود برانگیختگی و فزونکنشی میشد این عقیده ارتباط با آسیب مغزی افزایش پیدا کرد (ایباگ،۱۹۲۳ و هافمن،۱۹۲۲ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶)
زمانی که موارد زیادی با تظاهرات رفتاری مشابه مورد بررسی قرار گرفت اما هیچ مدرک آشکاری برای آسیب مغزی یافت نشد، نام این اختلال به آسیب/نارسایی خفیف قشری/مغزی[۱۵۱] تغییر یافت (MBD، کلمنتس، ۱۹۶۶ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶) هنگامی که اطمینان آن ها در رابطه با آسیب مغزی کاهش یافت این نام به توصیف رفتاریتری تغییر یافت. این تغییر در نظام طبقهبندی روانپزشکی انعکاس یافت، در ویرایش دوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی این اختلال به عنوان اختلال کودکی واکنش فزون جنبشی[۱۵۲] نامیده شد (انجمن روانپزشکی امریکا، ۱۹۶۷ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). در ۱۹۸۰ به دلیل مطالعات ویرجینیا داگلاس[۱۵۳] و دیگران بار دیگر کانون نگاهها از فزونکنشی در نظر گرفتن مشکل اولیه به در نظر گرفتن بیتوجهی به عنوان مشکل اولیه تغییر یافت و این تغییر، تغییر در برچسب تشخیصی با نام اختلال نارسایی توجه در DSM-III (APA، ۱۹۸۷) و جدیداً به اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی در DSM-III.TR و DSM-IV را منعکس میکند. فرضیههای جدید مانند بار کلی (۱۹۹۷، به نقل از ولریچ،۲۰۰۶) تغییر بعدی را به کنترل تکانه به عنوان نارسایی اولیه این اختلال منعکس میکنند.
نشانه های اصلی اختلال نارسایی توجه /فزونکنشی
مرحله ۱
مرحله ۲
تعیین مدل ریاضی مناسب
مرحله ۳
گردآوری داده های گزینه ها جهت حل مدل
مرحله ۴
نوشتن الگوریتم ژنتیک مناسب و وارد کردن داده های گزینه ها در آن
مرحله ۵
اجرای مدل
نتیجه گیری و تحلیل گزارش
مرحله ۶
شکل ۱-۱ : مراحل اجرای پژوهش
فصل دوم
بررسی پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
شناخت مبانی نظری و ادبیات مربوط به موضوع مکان یابی و تناسب هر کدام از روشهای مکان یابی برای به کارگیری در مورد سیستمهای خدماتی یا عملیاتی و همچنین بررسی اجمالی پژوهشهایی که در ارتباط تنگاتنگ با موضوع مکان یابی سیستمهای خدماتی انجام گرفته است و نیز به کارگیری نرم افزار مناسب جهت کسب یافته های دقیق باعث می شود تا پژوهش از چارچوب و بنیان قویتری برخوردار شود. بنابرین در این فصل تلاش می شود تا در حد امکان مبانی نظری مبحث مورد توجه قرار گیرد. بدین منظور در این فصل ابتدا مبانی و نظریه های مربوط به مکان یابی بیان گردیده، سپس به تشریح کامل نظریات، مدلها و سوابق پژوهشی مسئله حداکثر پوشش پرداخته و پس از آن به توضیح و تفسیر الگوریتم ژنتیک به عنوان روش به کار گرفته شده جهت حل مدل مسئله خواهیم پرداخت و درنهایت به سوابق پژوهشهای مشابه پژوهش حاضراشاره خواهیم داشت.
در این فصل ادبیات موضوعی در سه بخش زیر ارائه میگردد :
- مکان یابی ۲- مدلهای مسئله حداکثر پوشش ۳- الگوریتم ژنتیک
۲-۲- مکان یابی
مکانگزینی صنعتی از جمله مباحثی است که از گذشته های دور ذهن جغرافیدانان را به خود معطوف داشته است. ولی بیش از آنان بیشترین رسالت را اقتصاد دانان در تکمیل تئوریهای مکانگزینی به عهده داشته اند اما با توجه به اینکه، استخراج الگوهای مقیاس و درک تفاوتها و تشابهات موضوع اصلی علم جغرافیاست، مکانگزینی صنعتی نیز در دستور کار علم جغرافیا قرار میگیرد.
منظور از تئوریهای مکانگزینی، ارائه کلیه اصولی است که به موجب آن فعالیتهای صنعتی، مکان بهتر خود را که منطبق با حداکثر سود است تعیین می کند.
۲-۲-۱- دیدگاه های مطرح در مکان یابی صنایع
دیدگاه های کلاسیک نوین
در این دیدگاه که از آن به عنوان اندیشه حداقلسازی هزینه نیز یاد می شود، مکان یابی بهینه صنایع صرفاً تحت تاثیر عوامل مشخص و قراردادی، نظیر دسترسی به مواد اولیه، نیروی کار، بازار و … قرار دارد. این عوامل و دیگر عوامل تولید لزوماًً در یک نقطه متمرکز نبوده و جدایی فضایی آنها مستلزم پیمودن مسافت و صرف هزینه است.
بر اساس این دیدگاه مطالعه درباره مکان یابی صنایع در قالب اقتصاد خرد و به منظور تعیین محل دقیق صنایع بر مبنای هزینه و منفعت مطرح است. این نگرش غالباً به هدفهای بخش خصوصی توجه دارد که همواره با هدفهای اجتماعی، سیاسی و عدالت اجتماعی نمیتواند همخوانی داشته باشد در صورت پیاده شدن فروض کلاسیک نوین تمرکز صنایع فقط در یک یا چند شهر یک کشور صورت خواهد گرفت که گرچه از دید بخش خصوصی منطقی میباشد ولی طبیعتاً هزینه های زیادی را بر اجتماع تحمیل خواهد کرد.
دیدگاه رفتاری
رفتارگرایی مکتبی استقراری در روانشناسی است که مدعی تبیین تمامی حیات روانی از طریق قوانین تعامل میان انسان و محیط است. این روش در دهه هفتاد پاسخی بود به انتقادهایی که از بعضی جنبه های تحلیل فضا می شد.
دیدگاه رفتارگرایی یک نوع رهایی از وابستگی شدید به نظرهایی بود که بر پایه انسان اقتصادی از محیط او اثر میپذیرد. رفتارگرایان بجای آنکه درصدد تغییر انسان باشند، دگرگونی محیط را پیشنهاد میکنند. آنها معتقدند این عوامل خارجی است که انسان را از هر جهت تحت کنترل قرار میدهد. از جمله کارهای آنان، تشخیص عوامل ذهنی مهمی است که در تأسيس و ادامه حیات مؤسسات اقتصادی مؤثر میباشند و از جمله ویژگیهای شاخص آن، جایگزینی رفتار رضایتبخش بجای رفتار بهینه میباشد که رضایت فرد را بجای بهینه شدن یا بیشینه شدن در نظر میگیرد. در اینگونه از رفتار، معیار ممکن است شخصی و یا غیر اقتصادی باشد.
آلن پرو که از سردمداران این نگرش است اعتقاد دارد که تصمیمات مکان یابی در شرایط گوناگون به لحاظ دانش، اطلاعات و توانایی انسانها در به کارگیری این اطلاعات اتخاذ میگردد. وی ماتریس رفتاری را به عنوان ایده جایگزین انسان اقتصادگرا در تحلیل و فهم مسایل واقعی مکان یابی ارائه می کند. در این ماتریس تصمیم گیریها تابعی از دو بردار میباشند، یکی کمیت و کیفیت اطلاعات دریافتی و دیگری قابلیت استفاده فرد یا گروه از این اطلاعات.
دیدگاه ساختاری
بروز بحران اقتصادی در سطح جهان و پیامدهای مترتب بر بخش صنعت لزوم دیدگاه دیگری را در مطالعات صنعتی اقتضا نمود. دیدگاهی که در آن مسایل واحدهای صنعتی را در چارچوب نظام یک کشور تعیین می کند.
بر اساس این دیدگاه که نزدیکی خاصی با نگرش سیستمی دارد. پدیده های گوناگون فضای زندگی را نمی توان به صورت جداگانه و مستقل از یکدیگر مطالعه کرد بلکه هر پدیدهای جزیی از کل یک ساختار است و تنها در درون این ساختار میتوان آن را تحلیل کرد.
در مکان یابی صنعتی، دیدگاه ساختاری توجه خود را به اقتصاد سیاسی و تاثیر آن بر روی مکان یابی متمرکز می کند زیرا فضا توسط اقتصاد سیاسی تعیین مییابد و عقلایی بودن خود را از آن میگیرد بدون تردید این قبیل ساختهای فضایی بر اقتصاد سیاسی کشور اثر بازخوردی دارند.
این سه نگرش را میتوان در قالب یک نگرش فراگیر سیستمی مورد توجه قرار داد. بدین معنی که تحلیل فضای صنعتی بر مبنای نگرش رفتاری ولی در قالب روشهای کلاسیک نوین و شاخص های مربوط انجام میگیرد و سپس با در نظر گرفتن معیارهای کلی و ویژگیهای کلی ساختار حکم نهایی استخراج میگردد (عزیزی،۱۳۸۸).
۲-۲-۲- تئوریهای مکان یابی
کشور ما به رغم دورنمای روشن تاریخی و تمدنی و میراث زرین فرهنگی و دینی در افق کنونی نسبت به کشورهای صنعتی غرب و حتی برخی جوامع شرقی پیشرو با وضعیتی مناسب شأن تاریخی خود در توسعه اخلاق حرفهای فاصله دارد. این در حالی است که تاریخ فرهنگی و دینی این سرزمین همان طور که به اجمال اشاره گردید حامل گنجهای گرانباری در این مورد است. نکته مهم اینکه باید توجه داشت رویکرد غرب به اخلاق حرفهای در بخش مدیریت یک رویکرد ابزارگرایانه به نظر میرسد نه غایتگرایانه. اخلاق حرفهای در کشور اسلامی، باید اسلامی و علمی باشد. غربیها به اصول اخلاقی تکیه میکنند که در متون دینی ماآمده است ولی جامعه ما هنوز شناخت کافی از این گنجینه معارف ندارد(قراملکی،۱۳۸۸) .
درحوزه تحقیقات مقایسه کمی و اجمالی بین تحقیقاتی که درکشورهای صنعتی در این خصوص انجام میشود و مطالعات منتشرشده به وسیله محققان جامعه ما حکایت از فقر معرفتی نسبت به اخلاق حرفهای دارد. در سازمانهای آموزشی ما به منشور اخلاقی ارزش و بهای لازم داده نشده است. هر چند معدود همایشهایی با محوریت اخلاق در مدیریت نشاندهنده اقبال به موضوع می باشد اما همچنان جای پرداختن به تنگناهای اخلاقی خاص مدیران آموزشی خالی است پژوهشهای انجام شده در این مورد نیز به ابعاد نظری موضوع پرداختهاند. عابدی جعفری و حسینزاده(۱۳۹۱) درپژوهشی نقشه دانش اخلاق مدیریت وسازمان در ایران را ترسیم نمودهاند. نتایج حاکی از آن است که عمدهترین محتوای موجود درادبیات اخلاق مدیریت وسازمان مباحث عمومی علم اخلاق است واخلاق کار رتبه دوم را دارا میباشد و بدین معنا است که اخلاق حرفهای هنوز نتوانسته جایگاه خود را به عنوان حلقه تکمیل کننده و تئوری مکمل اخلاق کار پیداکند. همچنین در این پژوهش به جای خالی فلسفه اسلامی دراندیشههای اخلاق سازمان و مدیریت اشاره شده است. بنابرین با توجه به جایگاه اخلاق درمدیریت و موقعیت خطیر مدیران در سازمانهای آموزشی فقرپژوهشی قابل ملاحظهای در زمینه اخلاق درمدیریت آموزشی وجود دارد و خلا نبود الگوی مناسب اخلاق حرفهای مدیران آموزشی توجه عموم دستاندرکاران تربیتی را به خود جلب میکند و همچنان این سوال مطرح است که الگوی مناسب اخلاق حرفهای مدیران آموزشی منطبق با تعالیم اسلامی و اقتضائات بومی چگونه است؟ تاکنون کسانی هم که به این مباحث پرداختهاند، فلاسفه، دانشگاهیان و منتقدان اجتماعی بودهاند و نه مدیران. در نتیجه بسیاری ازمطالب که درباره اخلاق کسب وکار نوشته شده مطابق با نیازهای عملی مدیران نیست(سلطانی،۱۳۸۲). بنابرین انجام این پژوهش گامی است درراستای توسعه ادبیات مدیریتی مشخص در این حوزه وکمک به مدیران علاقمند به داشتن عملکرد اخلاقی .
۱-۳- اهمیت وضرورت پژوهش
امروزه به دلیل گسترش انواع فعالیتهای شغلی و صنایع متنوع و نیز روابط تجاری و ارتباطات، ضرورت وجود اصول اخلاقی برای هر حرفهای از هر زمان دیگری بیشتر احساس میشود. چرا که یکی از لوازم پیشرفت در کار و حرفه در محیط رقابتی، داشتن ویژگیهایی است که سازمانها و مشاغل مختلف، خود را بدان مجهز می کنند تا در مقابل رقبای خود توان عملکردی بیشتری داشته باشند (رضایی، ۱۳۸۹). بنابرین در تجزیه و تحلیل رفتار سازمانها، پرداختن به اخلاق و ارزشهای اخلاقی یکی از الزامات است. نقش اخلاق در عملکردها، تصمیمگیریها و ارتباطات تعیینکننده است از این روست که امروزه بحث اخلاقیات یکی از مباحث عمده رشته مدیریت گردیده است. موضوعات اخلاقی به طور مستمر با فعالیتهای سازمانی، حرفهای وزندگی روزمره افراد مرتبط اند. درمباحث مربوط به تصمیمگیری، خط مشیگذاری، منابع انسـانی و غیره موضوعات اخلاقی حائز اهمیت اند (گباداموسی،۲۰۰۴). بیشترین نمود پیشرفت در مباحث اخلاق حرفهای تشکیل انجمنهای مختلف در مشاغل میباشد که هر کدام از آن ها به تعریف اساسنامهها و کدهای اخلاقی مربوط به حیطه خود در قبال جامعه دست زدهاند، اما برخی صاحب نظران اخلاق کسب و کار، آییننامههای اخلاقی را دارای ارزش نمیدانند. آن ها معمولا معتقدند که تأکید بیش از حد بر آییننامههای اخلاقی ظاهرسازی است و این آیین نامهها فی نفسه در مدیریت اخلاق در محیط کار تأثیر چندانی ندارد (مکنامارا[۲۰]،۱۳۸۵).
اخلاق برای مدیر همچون مشاوری آگاه و معاونی آشناست که مشکلات را میگشاید و مدیریت با استمداد از روشهای آمیخته به اخلاق انسانی میتواند بسیاری از نابسامانیها را سامان بخشد و شور و انگیزه را بالا ببرد. چه بسیارند مدیرانی که با داشتن خصوصیاتی همانند قاطعیت، تخصص، قدرت و آگاهیهای لازم در سطحی بالا به دلیل رعایت نکردن مسائل اخلاقی در حوزه مدیریت، موفقیت مطلوب را کسب نکردهاند و در نتیجه با ناکامی روبرو شدهاند (عباسزاده، ۱۳۸۸).
ماکسول(۱۳۸۸) هم در این باره میگوید به گمان من، مشکلات پیش آمده برای بعضی از مدیران عامل که منجر به نابودی شرکتها و از دست دادن مشاغلشان شده، ناشی از همین مسئله است. آنان قبل از دستیابی به قدرت، زمینههای اخلاقی را در خود تقویت نکرده بودند. با دارا بودن شخصیتی ضعیف، تصمیماتی نادرست اتخاذ میکرده و بر مشکلات خود میافزودند. در سالهای اخیر، محققان و اندیشمندان در پی شناخت دلایل موفقیت و شکست منسجمترین اجتماعات بشری یعنی سازمانها هستند. سازمانهای آموزشی هم به عنوان یکی از اساسیترین و حیاتی ترین سازمانهای هر جامعه جایگاه خاصی دارند. موفقیت چشمگیر سازمانهایی با حداقل امکانات مادی و انسانی از یکسو و شکست و فروپاشی سازمانهایی با بهترین امکانات و تواناییها از سوی دیگر بیانگر تصمیمگیریهای صحیح یا غلط مدیران می باشد (بهرامزاده و مراتی،۱۳۸۳).
-
- . Fiddler, A. T. ↑
-
- . Bernstein, J. ↑
-
- . Berg, B. J. ↑
-
- . Wilson, J. F. ↑
-
- . Weingrtner, P. J. ↑
-
- . Jordan, C. ↑
-
- . Revenson, T. A. ↑
-
- . Watkins, k. ↑
-
- . Cousineau, T. ↑
-
- . Domar, A. D. ↑
-
- . Berga, S. ↑
-
- . Inhorn, M. C. ↑
-
- . International Conference on Population & Development (ICPD) ↑
-
- . Peterson, B. D. ↑
-
- . Newton, C. R ↑
-
- . Rozen, K. ↑
-
- . Skaggs, G. E. ↑
-
- . Carreno Melendeez, J. ↑
-
- . Richlin, S. S. ↑
-
- . Shanti, A. ↑
-
- . Morphy, A. A. ↑
-
- . Cwikel, J. ↑
-
- . Gidron, Y. ↑
-
- . Sheiner, E. ↑
-
- . Liz, T. M. ↑
-
- . Strauss, B. ↑
-
- . House, SH. ↑
-
- . Lunenfeld, B. & ↑
-
- . Steirteghem, A. V. ↑
-
- . Benson, R. C. ↑
-
- . Freeman, E. W. ↑
-
- . Boxer, A. S. ↑
-
- . Rickels, k. ↑
-
- . Tureck, R. ↑
-
- . Mastroianni, L. J. R. ↑
-
- . Dohrenwend, B. S. ↑
-
- . Boyaresky, R. ↑
-
- . Berek, J. S. ↑
-
- . Vayena, E. ↑
-
- . Paleg, K. ↑
-
- . Burns, L. H. ↑
-
- . Covington, SH. N. ↑
-
- . Firestone ↑
-
- . Van Balen, F. V. ↑
-
- . Gerrits, T. ↑
-
- . Schmidt, L. ↑
-
- . Holstein, B. E. ↑
-
- . Christensen, U. ↑
-
- . Boivin, J. ↑
-
- . Pirritano, M. ↑
-
- . Pasch, L. ↑
-
- . Khayata, G. M. ↑
-
- . Rizk, D, E. ↑
-
- . Hasan, M. Y. ↑
-
- . Ghazal-Aswad, S. ↑
-
- . Asaad, M. A. ↑
-
- . Upkong, D. ↑
-
- . Orji. E. ↑
-
- . Monga, M. ↑
-
- . Schneider, Z. ↑
-
- . Elliot, D. ↑
-
- . Lobiondo-Wood, G. ↑
-
- . Beanland, C. ↑
-
- . Haber, J. ↑
-
- . Lowedermilk, D. ↑
-
- . Perry, S. ↑
-
- . Abbey, A. ↑
-
- . Andrews, F, M. ↑
-
- . Halman, L. J. ↑
-
- . Donald, A. ↑
-
- . Schalock, R. L. ↑
-
- . Liu, L. ↑
-
- . Malkina-Pykh, I. G. ↑
-
- . Pykh, Y. Q. A. ↑
-
- . Hagerty, M. R. ↑
-
- . Lash, J. P. ↑
-
- . Bresnick. E. ↑
-
- . Taymor, M. L. ↑
-
- . Penedo, F. J. ↑
-
- . Lopez, C. ↑
-
- . Beck ↑
-
- . Rush ↑
-
- . Shaw ↑
-
- . Emery ↑
-
- .mania ↑
-
- .hypomania ↑
-
- .narcissistic ↑
-
- . Nelson, C. J. ↑
-
- . Shindel, A. W. ↑
-
- . Naughton, C. K. ↑
-
- . Ohebshalom, M ↑
-
- . Mulhall, J. P. ↑
-
- . Sultan, S. ↑
-
- . Tahir, A. ↑
-
- . Tuzer, V, T. ↑
-
- . Galhardo, A. J. ↑
-
- . Beutel, M. ↑
-
- . General Adaptation Syndrome (GAS) ↑
-
- .Shaw, S. E. ↑
-
- . Mohr, D. C. ↑
-
- . Hughes, R. B. ↑
-
- . Mechenbaum, D. ↑
-
- . Dafee, M. ↑
-
- . Kuchenhoff, J. ↑
-
- . Strauss, B. ↑
-
- . Haemmerli, K. ↑
-
- . Myers, L. B. ↑
-
- . Wark, L. ↑
-
- . Carter, J. ↑
|
|