تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش
علائم نارسایی توجه/فزونکنشی
تعریف مفهومی: اختلال ADHD یک نشانگان عصب تحولی است که ریشه در دوران کودکی دارد، این نشانگان شامل نارسایی توجه، فزونکنشی و زودانگیختگی میباشد که نامناسب با سطح تحولی فرد است (میلر و هینشاو، ۲۰۱۴)
تعریف عملیاتی: در این پژوهش علائم نارسایی توجه/فزونکنشی عبارت است از نمرهای که آزمودنی در مقیاس درجهبندی ADHD بزرگسالان بار کلی (۲۰۱۱) کسب میکند.
کنشهای اجرایی
تعریف مفهومی: اصطلاح کنش اجرایی مانند چتری است که برای فرایندهای شناختی گوناگونی مانند برنامهریزی، حافظه فعال، توجه، بازداری، خودپایی و خود نظمجویی به کار میرود (گلدشتاین، نگلیری، پرینکیوتا و اوترا، ۲۰۱۴)
تعریف عملیاتی: در این پژوهش کنشهای اجرایی عبارت است از نمرهای که آزمودنی در مقیاس نارسایی کنشهای اجرایی بار کلی (۲۰۱۱) کسب میکند.
نظمجویی شناختی هیجان
تعریف مفهومی: افکار و راهبردهایی که افراد به طور ذهنی برای نظمجویی هیجانهایشان به کار میبرند ( گارنفسکی[۱۴۶]، کرایج[۱۴۷] و اسپینهون[۱۴۸]، ۲۰۰۱)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان نمره آزمودنی در فرم کوتاه پرسشنامهی نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (۲۰۰۲) میباشد.
هوش هیجانی
تعریف مفهومی: هوش هیجانی نیز به توانایی فرد برای ادراک، استفاده، فهم و نظمجویی هیجانها اطلاق میشود (مایر و سالووی، ۱۹۹۷).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش هوش هیجانی عبارت است از نمرهای که آزمودنی ها در مقیاس هوش هیجانی شاته (۲۰۰۴) کسب میکنند.
فصل دوم
گسترهی نظری و پیشینه پژوهش
تاریخچه اختلال نارسایی توجه همراه با فزونکنشی
ADHD از جهت اینکه گستردهترین اختلال روانی مطالعه شده در کودکان و موضوعی بحثبرانگیز بوده از دیگر اختلالها متمایز است. در سالهای اخیر بافهم اینکه این اختلال، اختلالی مربوط به تمام طول عمر است علاقه به آن در همه گروههای سنی افزایش پیداکرده است. این فهم منجر به یک گسترش در محدودههای سنی بالاتر و پایینتر از کودکان مدرسه رو که قبلاً در نظر گرفته میشد شده است، بنابرین نوعی علاقه برای پیگیری تشخیصی و درمانی مسئله در بزرگسالان و در کودکان کمتر از ۵ سال وجود دارد. برای فهم جایگاه ADHD در رابطه با کودکان دانستن تاریخچه و جایگاه کنونی آن مهم است. اگرچه که تشخیص ADHD به خاطر تغییر نام آن در طی زمان، موقعیت جدیدی به نظر میرسد اما ADHD در واقع دارای تاریخچهای طولانی است. در میانههای قرن ۱۹، ویژگیهای ADHD توسط پزشک آلمانی هنریچ هافمن توصیف شد و به وسیله ۲ ویژگی بیقراری و آزارگری که در محیط مشاهده میشد گزارش شد. (هافمن، ۱۸۴۸ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). در ۱۹۹۲ در یکی از جلسات پزشکان کالج رویال، جرج استیل بیماری را توصیف کرد و آن را ناشی از نارسایی در ویژگی اخلاقی دانست (استیل، ۱۹۰۲، به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). او ذکر کرد که مشکل ناشی از ناتوانی کودک برای درونی کردن قواعد و محدودیتها و علاوه بر آن آشکار کردن آن ها به شکل الگوهایی از بیقراری[۱۴۹]، بیتوجهی[۱۵۰] و رفتارهای بیش برانگیخته است. او پیشنهاد کرد که این کودکان، احتمالاً آسیب مغزی را تجربه کردهاند اما این رفتارها همچنین میتواند براثر عوامل محیطی و ژنتیکی برانگیخته شوند. در سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۱۸ در پی آنفلوانزا با اِنسفالی مسری گسترده که در بعضی از کودکان بهبودیافته منجر به نشانه های بیقراری، بیتوجهی، زودانگیختگی، زود برانگیختگی و فزونکنشی میشد این عقیده ارتباط با آسیب مغزی افزایش پیدا کرد (ایباگ،۱۹۲۳ و هافمن،۱۹۲۲ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶)
زمانی که موارد زیادی با تظاهرات رفتاری مشابه مورد بررسی قرار گرفت اما هیچ مدرک آشکاری برای آسیب مغزی یافت نشد، نام این اختلال به آسیب/نارسایی خفیف قشری/مغزی[۱۵۱] تغییر یافت (MBD، کلمنتس، ۱۹۶۶ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶) هنگامی که اطمینان آن ها در رابطه با آسیب مغزی کاهش یافت این نام به توصیف رفتاریتری تغییر یافت. این تغییر در نظام طبقهبندی روانپزشکی انعکاس یافت، در ویرایش دوم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی این اختلال به عنوان اختلال کودکی واکنش فزون جنبشی[۱۵۲] نامیده شد (انجمن روانپزشکی امریکا، ۱۹۶۷ به نقل از ولریچ، ۲۰۰۶). در ۱۹۸۰ به دلیل مطالعات ویرجینیا داگلاس[۱۵۳] و دیگران بار دیگر کانون نگاهها از فزونکنشی در نظر گرفتن مشکل اولیه به در نظر گرفتن بیتوجهی به عنوان مشکل اولیه تغییر یافت و این تغییر، تغییر در برچسب تشخیصی با نام اختلال نارسایی توجه در DSM-III (APA، ۱۹۸۷) و جدیداً به اختلال نارسایی توجه/فزونکنشی در DSM-III.TR و DSM-IV را منعکس میکند. فرضیههای جدید مانند بار کلی (۱۹۹۷، به نقل از ولریچ،۲۰۰۶) تغییر بعدی را به کنترل تکانه به عنوان نارسایی اولیه این اختلال منعکس میکنند.
نشانه های اصلی اختلال نارسایی توجه /فزونکنشی