-
-
- استیگ لیتز و ویس اثرت اعتبار سهمیه بندی را برای بازار بررسی کردند.در واقع آنان دلایل سودآور بودن اعتبار سهمیه ای را برای بانکها به صورت تئوریک بیان نمودند.
-
-
- ساموئل سان اثرات اطلاعات نا متقارن را در فرایند چانه زنی بررسی کرد. وی متوجه شد که خریداران نا مطلع فقط وقتی میتوانند به حداکثر سود مورد انتظار دست یابند که بتوانند اولین و آخرین پیشنهاد دهنده قیمت باشند که فروشنده آن را می پذیرد یا رد میکند.
-
- هنسن این تئوری را برای بحث ادغام و تملک به کار برد و انتخاب رسانه مبادله را در موفقیت ادغام مؤثر میداند.
- جوهاماتسون[۹۰]۱ در سال ۲۰۰۲بازار سرمایه گذاری مشترک را از منظر تئوری اطلاعات نا متقارن مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که می توان از مفاهیم اطلاعات نا متقارن و علامت دهی برای توصیف مشکلات پیش روی موسسان و سرمایه گذاران در سرمایه گذاری مشترک استفاده کرد.
۵-۵-۲- تحقیقات صورت گرفته در ایران:
بر اساس اطلاعات موجود رد مراجع کتابخانه ای تحقیقاتی که به صورت غیر مستقیم با موضوع تحقیق مرتبط میباشند به شرح زیر است:
حسین فخاری (۱۳۷۳) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود “بررسی تاثیر انتشار گزارشات میان دوره ای بر قیمت و حجم مبادلات سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ار مورد مطالعه قرار داد.وی در تحقیق خود تاثیر انتشار ۴۶ گزارش میا دور ای را بر قیمت و حجم مبادلات سهام در فاصله سال های ۱۳۷۰الی ۱۳۷۳ مربوط به ۲۲ شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داد .این تحقیق گرچه با بهره گرفتن از روش تجربی و فلسفی تئوری اثباتی در حسابداری درصدد اثبات فرضیات مربوط بود ولی فرض اساسی این تحقیق بر این امر مبتنی بود کهفرضیه بازار کارا یک فرضیه قابل تبیین است و می توان آن را از طریق تجربی تست کرد.
طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق می توان به این نکته رسید که اگر چه کانالای اطلاعاتی بازار سرمایه ایران متفاوت بوده و سرمایه گذارها از روند منطقی برای خرید و فروش سهام استفاده نمی کنند ،وی هنوز هم گزارشات مالی از محتوای اطلاعاتی که مؤثر بر بازار باشد برخوردار است.اگر چه ،اندازه گیری میزان تاثیر گزارشات مالی به تحقیقات بیشتری نیازمند است. لذا می توان بیان نمود که بازار سرمایه ایران ،بازاری کارا از شکل نیمه قوی نیست و هنوز هم همان گفته قدیمی که حسابداران میتوانند بازار را گمراه کند در مورد این بازار مصداق خواهد داشت .گرچه صحت این مدعا نیازمند تحقیقات بیشتری است .وی با محاسبه بازده غیر عادی با بهره گرفتن از قیمت و شاخص های هفتگی و محاسبه متوسط گردش و دفعات سهام با بهره گرفتن از روش بیور اثر انتشار گزارشات میان دوره ای را بر قیمت و حجم مبادلات بررسی نمود .وی در تحقیق خود به وجود نرخ بازده غیر عادی (+یا -)در هفته های اعلان و افزایش مبادلات در این هفتهها اشاره کردهاست .
محمد علی مرادی (۱۳۷۳) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود موضوعی با عنوان “اعلام سود حسابداری از طریق انتشار صورتهای مالی و رفتار قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران “را مورد بررسی قرار داد تا ازاین طریق رفتار تغییر قیمت سهام در قبال اعلان سود حسابداری را از طریق انتشار صورتهای مالی اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد.فرضیه اصلی این تحقیق بیان میدارد که بورس وراق بهادار تهران در قبال انتشار صورتهای مالی و اعلان سود حسادباری واکنش نشان میدهد به منظور تحلیل این فرضیه ،هفته انتشار گزارش به عنوان هفته صفر تلقی و تغییرات قیمت طی ۷ هفته پیرامون آن آزمون میانگین ها و آزمون واریانس ها مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج تجزیه و تحلیل های انجام شده و آزمون های آماری اعمال شده در هر سطح احتمالی از این فرضیه که مدعی به واکنش بازار و تغییر رفتار قیمتها در نتیجه انتشار گزارشات مالی بود به طور قوی تأیید شد اما مهمترین نتیجه ای که از آزمون این فرضیه به دست آمد این بود که بنا به دلایلی چند از جمله کوچک بودن وسعت و اندازه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و محدود بودن منابع اطلاعاتی غیر حسابداری در مورد آن ها ،کماکان صورتهای مالی میان دوره ای مهمترین منبع اطلاعاتی برای سهامداران ،اعتبار دهندگان ،سرمایه گذاران و به طور کلی عموم دست اندر کاران بازار سرمایه محسوب شده و بازار از انتشار آن تاثیر می پذیرد و تغییر در رفتار پارامتر های بازار ،بویژه تغییرات در مکانیزم عرضه و تقاضای سهام منجر به تغییر قیمتها میگردد .از سوی دیگر نتایج این تحقیق ، بر عدم وجود کارایی نسبی و انطباق بورس تهران با شکل سوم از سطوح کارایی بازار سرمایه دلالت دارد چرا که در غیر این صور انتظار میرفت بازار جهت سودهای مورد گزارش را از طریق کانالهای غیر رسمی و قبل از انتشار صورتهای مالی میان دوره ای پیشبینی کرده و تغییراتی متناسب با آن در رفتار قیمتها صورت پذیرد.
رضوان حجازی (۱۳۷۵)موضوع رساله دکتری خود را به بررسی “اثر اعلان سود حسابداری (سود واقعی سالیانه) بر قیمت و حجم مبادلات شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران “اختصاص داد.
به عبارت دیگر تاثیر اعلان سود حسابداری در قیمت و حجم معاملات سهام مورد مطالعه قرار گرفت . در این تحقیق ۳ فرضیه به شرح ذیل مورد بررسی قرار گرفت :
-
- اعلان سود حسابداری بر قیمت سهام در بورس اوراق بهادرار تهران مؤثر است.
-
- اعلان سود حسابداری برحجم مبادلات سهام در بورس اوراق بهادار تهران مؤثر است .
- سود ، عامل تعیین کننده قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.
وی برای آزمون این فرضیات ۵۰ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران را از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ مورد بررسی قرار داد .در این بررسی به این نکته نیز توجه شد که آیا سهامداران و یا سرمایه گذاران اطلاعات مورد نیاز خود را از طریق اعلان سود به دست می اورند و این رقم میتواند مبنای مناسبی برای تصمیم گیری این دسته از استفاده کنندگان از گزارش های مالی باشد ؟وی این موضوع را با بهره گرفتن از مدل بازار مورد بررسی قرار داد و ضرورت بررسی کارایی بورس اوراق بهادار را مطرح ساخت.
بررسی آزمون فرضیهها در سطح نیمه قوی نیز ضعف و یا فقدان کارایی را نشان میدهند .زیرا میانگین بازده غیر عادی یک هفته پس از برگزاری مجمع نه تنها صفر نبوده بلکه ،رقم قابل ملاحظه ای میباشد .به نظر ایشان سود حسابداری از این جهت که میتواند در پیشبینی قیمت سهام یا جریان سود مورد انتظار ابزار با اهمیتی باشد ،برای سرمایه گذاران از جایگاه ویژه ای برخوردار است .بنابرین ،از نظر وی اگر بین سود حسابداری و توزیع یا اعلان سود که مورد علاقه سهامدار است ارتباطی برقرار باشد،سود مورد انتظار آینده برای سهام از جذابیت بیشتری بر خوردار خواهد بود .وی همچنین در تحقیق خود حداکثر میزان مبادلات را در دو هفه قبل از برگزاری مجمع شرکتها بیان میکند و دلیل این امر را نیز نشت اطلاعاتی ذکر نموده است .