* حاکم شدن روش ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از فناوری های نوین ارتباطی؛
* قابل کنترل شدن نظام ارزیابی عملکرد؛
* اخذ گزارشهای متنوع و مورد نیاز از نظام رایانهای؛
* تحلیل بهتر نتایج ارزیابی عملکرد؛ (ناصر شیخ الاسلامی و رضوان، ۱۳۹۲).
۵٫ مرحله فرهنگسازی
مرحله فرهنگسازی اساسیترین مرحله در طراحی نظام مدیریت عملکرد محسوب می شود. در فرهنگسازی اصلاح ذهنیت افراد نسبت به نظام مدیریت عملکرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. در صورت پذیرش نظام از سوی سازمان، اجرای خوب طراحیهای انجام شده نتایج و دستاوردهای قابل قبولی برای سازمان به همراه دارد. فرهنگسازی برای نظام مدیریت عملکرد مشکل و وقتگیر است و لازم است که این کار با حوصله پیگیری شود. شروع کار نظام مدیریت عملکرد به دلیل تجارب قبلی افراد و ناقص اجرا شدن نظامهای ارزیابی عملکرد در گذشته سازمان، مقاومتها و بعضاً بی تفاوتیهایی در سازمان وجود دارد که با فرهنگسازی میتوان آن را تبدیل به پذیرش کرد. در فرهنگسازی اصلاح ذهنیت افراد نسبت به نظام مدیریت عملکرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طور کلی، با مکانیسمهای زیر میتوان در زمینه نظام ارزیابی عملکرد فرهنگسازی معقول و مطلوبی انجام داد.
* آموزش توجیه: در این مرحله لازم است پس از طراحی و آماده شدن طرح در مورد اهداف طرح، چگونگی شکل گیری نظام مدیریت عملکرد، نحوه اجرای آن، کلاسهای عمومی و خاص در سطوح مختلف سازمان برگزار شود.
* تهیه بروشورهای عملی: با تهیه بروشورهای عملی که خلاصه و ساده تهیه شده با توزیع آن در بین کارکنان میتوان به فرهنگسازی کمک کرد.
* حمایت و تأکید مدیریت ارشد سازمان: در صورتی که مجموعه مدیریت ارشد سازمان از نظام مدیریت عملکرد حمایت کند کمک بسیار زیادی به فرهنگسازی و جدی گرفتن نظام مدیریت عملکرد خواهد شد.
* اصلاح ساختار شغل: یکی از راههای مؤثر فرهنگسازی جهت اجرای مؤثر نظام مدیریت عملکرد، اصلاح ساختار شغل کارکنان در تمام سطوح سازمانی است. در این زمینه بایستی در شرح وظایف افراد تغییرات لازم صورت گیرد و انجام ارزیابی عملکرد برای سرپرستان و مدیران و … جزو وظایف سازمان محسوب شود تا بخشی از فعالیتهای روزانه و ماهانه خود را به این امر (همانند سایر فعالیتهای اصلی شغل) اختصاص دهند و کارکنانی که قرار است ارزیابی شوند نیز ارزیابی شده و آمادگی جهت ارزیابی در ساختار شغل و وظایف آنان قرار گیرد. با انجام چنین اصلاحاتی ارزیابی عملکرد جزو فرهنگ کاری کارکنان سازمان میگردد.
۶٫ مرحله اجرای آزمایشی – نهادی
پس از طی مراحل مختلف ذکر شده لازم است نظام ارزیابی عملکرد به صورت آزمایش به اجرا درآید. در این مرحله یک واحد نمونه از سازمان که بتواند منعکس کننده کل سازمان باشد انتخاب شده و در یک دوره آزمایشی نظام مدیریت عملکرد برای آن پیاده سازی و اجرا شود تا نقاط ضعف و ایرادات احتمالی آن مشخص گردد. سپس تحلیل نتایج انجام می شود و در نهایت این نتایج تثبیت و به کل سازمان تعمیم داده می شود.
مراحل اجرای آزمایشی نظام مدیریت عملکرد عبارتند از:
* انتخاب یک واحد نمونه در سازمان که بتواند منعکس کننده کل سازمان باشد؛
* توجیه ویژه و خلاصه نظام مدیریت عملکرد برای واحد نمونه؛
* تعیین محدوده زمانی برای اجرای آزمایشی؛
* اجرای نظام نامه ها و گردش کارهای تدوین شده؛
* جمع آوری داده ها و تحلیل و نتیجه گیری؛
* تدوین نتایج به دست آمده؛
* تثبیت نتایج و تعمیم نتایج به کل سازمان و توصیه به اجرای نظام مدیریت عملکرد در کل سازمان.
۷٫ مرحله به کارگیری نتایج مدیریت عملکرد
آنچه به نظام مدیریت عملکرد مشروعیت میدهد و لزوم آن را در سازمان بیان می کند به کارگیری نتایج حاصل از آن است. اگر از نتایج به دست آمده از مدیریت عملکرد به خوبی استفاده نشود، پس از مدتی بی تفاوتی و بیاعتقادی به نظام مستولی و اثرات بسیار نامطلوبی برای سازمان به دنبال دارد. بنابرین استفاده از نتایج ارزیابی عملکرد به مقدار زیادی می تواند در اصلاح افراد، فرآیندها، روشها و عملکرد سازمان مؤثر باشد. بر این اساس، مدیران و دستاندرکاران سازمانها می توانند از نتایج و دستاوردهای مدیریت عملکرد در مقوله های زیر بهره برداری کنند:
* در پرورش منابع انسانی از طریق شناخت نقاط ضعف و نارسائیها و تبدیل آنها به نقاط قوت؛
* تعیین نیازهای آموزشی و یا اصلاح استانداردهای آموزشی مورد نیاز درسازمان؛
* متعادل کردن سطح ذهنیت خود و کارکنان سازمان؛
* ایجاد بستر کار گروهی و مشارکت عملی در سازمان؛
* ترمیم انگیزه های درونی جهت کار بهتر و بیشتر در منابع انسانی (همان منبع).
۸٫ مرحله بازنگری و اصلاح مدیریت عملکرد
نظام مدیریت عملکرد یک نظام پویا است و بر این اساس لازم است در درون نظام مدیریت عملکرد مکانیزمی طراحی شود که به صورت فرآیندی و دائمی نقاط ضعف و نارساییهای نظام مدیریت عملکرد را شناسایی و نسبت به رفع آنان گام بردارد. پویا نگهداشتن نظام مدیریت عملکرد با مکانیسمهای زیر امکان پذیر می شود.
* نظرخواهی منظم و در فاصلههای زمانی مشخص از وضعیت نظام مدیریت عملکرد؛
* انجام به موقع و جدی ارزیابی عملکرد در سازمان؛
* به روز کردن عوامل و مؤلفه های ارزیابی عملکرد متناسب با شرایط جدید سازمان؛
* حاکم کردن ارزیابی چند جانبه. (قربانزاده، ۱۳۹۲).
۲-۳-۱ عوامل مؤثر بر عملکرد کارکنان
برای ارتقاء عملکرد و بهبود رفتارهای کارکنان، به نحوی که به موفقیت سازمان منجر شود باید عوامل مؤثر بر عملکرد و رفتار را بشناسیم و آنها را مدیریت کنیم. بعضی از مهمترین عوامل اثرگذار بر عملکرد کارکنان سازمانها عبارتند از:
۱٫ استعداد
استعداد یک آمادگی زمینهای در افراد برای موفقیت در بعضی نقشها و شغلهاست. استعداد را در سنین بزرگسالی فقط میتوان کشف کرد. پرورش داد، به فعلیت درآورد و در مسیر مناسب به کار انداخت. یکی از وظایف حساس و تعیین کننده مدیران در مسیر ارتقاء عملکرد کارکنان این است که استعدادهای آنان را جستجو و کشف کنند و وظایف و نقشهای را به نحوی به کارکنان تخصیص دهند که حداکثر تناسب ممکن بین آنها تأمین شود.
۲٫ دانش و مهارت
دانش و مهارت، برخلاف استعداد، حتی در سنین بزرگسالی قابل یادگیری است. دانش و مهارت مکمل استعداد است و عملکرد افراد در مشاغل و وظایف محوله را به نحوی محسوس بهبود میبخشد. آموزش و توسعه دانش و مهارت های کارکنان از مهمترین تواناسازهای سازمانهاست. در همه مدلهای جامع تعالی سازمانی، سهم زیادی برای آموزش کارکنان به عنوان یک تواناساز مهم که بر عملکرد کارکنان و از طریق آنها بر عملکرد و تعالی سازمانها مؤثر است در نظر گرفته شده است.
۳٫ فرصت