ب- اهمیت موضوع
با توجه به پیشرفت های چشمگیر علم پزشکی در زمینه جراحی پزشکی و شیوع چشمگیر آن در جامعه که در مقایسه با کشورهای دیگر همواره نگران کننده است و مبنای عقد ازدواج که عقدی شخصی است و مانند سایر عقود و شاید بیشتر از آن ها اتکا طرفین بر اعتماد به طرف مقابل است. در این زمینه ۲ نکته حائز اهمیت است : ۱- لزوم بررسی این نوع خاص از تدلیس بر عقد ازدواج ۲- فقدان اثر حقوقی متناسب با موضوع تحقیق، ایجاب می نمایند که در این باره تحقیقی شایسته صورت گیرد. موضوعی که تاکنون به شکل جامع صورت نگرفته و نتیجه آن میتواند در رفتار اشخاص قبل از اقدام به جراحی، قبل از مذاکره راجع به ازدواج و بعد از ازدواج مؤثر باشد.
ج- سوالات تحقیق
سؤالهای اصلی:
۱- آیا جراحی پلاستیک ابزار درمانی است یا راه پنهانکاری و فریب؟ آیا تدلیس در ازدواج از طریق جراحی پلاستیک ممکن است؟
۲- مسئولیت ناشی از تدلیس مشروط به عمد و اطلاع است یا کتمان جراحی زیبایی قبل از ازدواج از مصادیق تدلیس است؟ نحوه برخورد با انکار این قضیه چیست؟
۳- در صورت رابطه بین جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح سرنوشت نکاح و خسارات طرف مقابل چگونه خواهد بود؟
سؤالهای فرعی:
۱- تفاوت نوع درمانی جراحی پلاستیک از انواع دیگر آن کدام است؟
۲- آیا طرفین عقد ازدواج ملزم به دادن اطلاعات به طرف مقابل هستند یا طرف مقابل خودش مسئول عدم به موضوع است؟
د- اهداف تحقیق
اهدافی را که در انجام این پژوهش دنبال میکنیم می توان در دو دسته تقسیم بندی مود که عبارت انداز:
۱- اهداف کلّی: تبیین چگونی ارتباط جراحی زیبایی و تدلیس در نکاح
۲- اهداف جزیی:
الف- شناسایی حقوق طرفین به ویژه زیان دیده در فرض تدلیس به واسطه جراحی زیبایی
ب- شناسایی مسئولیت یا عدم مسئولیت پزشک به عنوان مباشر در فرض تدلیس به واسطه جراحی زیبایی
ت- شناسایی مسئولیت اشخاص دیگر (معرف) در صورتی که در تدلیس نقش داشته باشند.
ر- فرضیات تحقیق
فرضیه های این پژوهش در قالب موارد ذیل ارائه میگردد:
۱- جراحی زیبایی به طور مطلق موجب وقوع تدلیس در نکاح نیست و نوعی که برای درمان است همواره مشمول عنوان تدلیس نمی شود. در صورتی جراحی پلاستیک منجر به تدلیس در ازدواج می شود که باعث فریب طرف مقابل شود.
۲- در مواردی که طرف عقد، یا شخص دیگر با علم و عمده اطلاع و کتمان حقیقت و انکار باعث به اشتباه افتاده طرف مقابل شود تدلیس محقق خواهد شد.
ز- پیشینه تحقیق
در خصوص این موضوع تاکنون کارهایی صورت گرفته که اکنون به چندی از آن ها اشاره ای خواهیم کرد:
۱٫ مقاله بررسی آثار تدلیس در ازدواج از منظر فقه شیعه و حقوق ایران توسط عباسعلی سلطانی در مجله الهیات و معارف اسلامی به چاپ رسید.چکیده این مقاله به شرح زیر است.
ازدواج یکی از مقدس ترین امور محسوب میگردد. کتمان واقعیت میتواند برای مخفی کنندگان آن مسئولیت قانونی به دنبال داشته باشد. مسئله تدلیس در ازدواج یکی از این موضوعات است.واقع شدن تدلیس در ازدواج از دو جهت قابل بررسی است:یکی اینکه چه حقی ممکن است با لحاظ قانونی برای طرف مقابل تدلیس ایجاد گرددو دیگری اینکه آیا تدلیس متضمن مسئولیت کیفری برای تدلیس کننده میباشد.
۲٫ مقاله فریب در ازدواج از نگاه روانشناسی اجتماعی توسط سید حسین شرف الدین بیان گردید.وی بیان اینکه تدلیس در نکاح به معنی توسل به اعمال و شیوه های متقلبانه و فریبکارانه برای پوشاندن یا کتمان نقص و عیب موجود در یکی از زوجین یا انتساب اوصاف کمالی و ویژگی های مرجّح به یکی از آن دو که فی الواقع فاقد آن است. این نکته را ارائه داد که این پنهانکاری و خلاف واقع نمایی، اعم از اینکه از سوی یکی از طرفین یا هر دو، از ناحیه شخص آن ها یا افراد واسط واقع شده باشد، باید به گونهای خلاف انتظار، غیرمتعارف و مسامحه ناپذیر و در جهتگیری ارادی فرد به ازدواج تأثیرگذار باشد. به عبارت دیگر، فضای کنش را آن چنان غبارآلود و مشتبه سازد که عادتاً امکان تشخیص واقع از غیر آن میسور نباشد. تدلیس از نظر برخی فقها مطلق فریبکاری نیست، بلکه همان تخلف از شرط صفت مصطلح در فقه و حقوق است؛ یعنی تدلیس در مورد اوصافی صادق است که بنا و رویه عرف، اقتضای عادی قرارداد مورد انعقاد، خواست و تمایل طبیعی و متعارف طرفین بر ملاحظه وجود یا عدم آن استقرار یافته باشد. از اینرو، مطلق پنهان کاری یا خلافگویی از هر طریق، با هر انگیزه، در هر سطح و به هر شکل تدلیس محرّم شمرده نمی شود. برای تدلیس مانند جرایم سه عنصر معنوی،مادی و قانونی لازم است.
۳٫ مقاله جرم فریب در ازدواج توسط محمد نبی پور در علوم انسانی و اجتماعی به چاپ رسید. وی در این مقاله بیان داشت که قانون گذار در ماده ۶۴۷ قانون مجازات اسلامی جرم فریب در ازدواج را مدنظر قرار داده است تا این ماده ضمانت اجرایی برای جلوگیری از تدلیس باشد.
۴٫ مقاله تدلیس در ازدواج توسط علی بیگدلی ارائه گردید. وی در این مقاله این نکته را بیان داشت که عدم صداقت هنگام انتخاب همسرکه منجربه فریب طرف مقابل در ازدواج می شود،آثاروپیامدهای حقوقی ویژه ای داردکه باعنوان قانونی«تخلف از شرط صفت» درقانون مدنی مطرح است. م اده ۱۱۲۸ قانون مدنی بیان میدارد« هرگاه در یکی از طرفین صفت شرط شده و بعد از عقد معلوم شودکه طرف مذکورفاقد وصف مقصود بوده،برای طرف مقابل حق فسخ خواهدبود،خواه وصف مذکوردرعقد تصریح شده یا عقد متباینا برآن واقع شده باشد». تمام خیارات درعقدازدواج وجودندارد چون تمام قواعدعمومی معاملات را نمی توان درعقدازدواج اعمال کرد وبا طبیعت آن نیزسازگاری ندارد. اما برخی خیارات مثل خیارعیب و تخلف ازشرط صفت وخیارتدلیس درعقد نکاح نیز پذیرفته شده است و با طبیعت این عقد نیز سازگاراست. گرچه قانونگذار کشورما برای حفظ سلامت رابطه زوجیت و دوامواستمرارآن درایجادعقد وآثارناشی ازازدواج دخالت کرده و اراده زوجین را محدود نموده است و اراده زوجین درایجاد آثارناشی ازعقدازدواج در متون قانونی ما نقش چندانی ندارد؛ اما اسلامی ازدواج به عنوان یک عقدپذیرفته شده است وقتی ازدواج یک عقداست باید آثارآن نیزبه اراده طرفین باشد. محدودیتی که قانونگذار ما ایجادکرده است با فلسفه ازدواج سازگارنیست .هدف ازازدواج ایجادآرامش وسکینه است. این ایجاد محدودیت بااین هدف و با اصل قرارد ادی بودن ازدواج نیز سازگار نیست درفقه اسلامی ازدواج به عنوان یک عقدپذیرفته شده است وقتی ازدواج یک عقداست باید آثارآن نیزبه اراده طرفین باشد.
فصل نخست: بررسی جراحی زیبایی در ایران