-
- متغیر بودن تواناییهای مورد نیاز برای هریک از مشاغل در زمانهای مختلف
( شبلی , ۱۳۷۶ , ۷۷)
- متغیر بودن تواناییهای مورد نیاز برای هریک از مشاغل در زمانهای مختلف
ماهیت این مدل مطابق شکل زیر است :
۱- تعیین اهداف رسمی مؤسسه
۲- تعیین اهداف عملیاتی مؤسسه
۳- تعیین زمینههای تحول
۸- ارزشیابی تحقق تحول سازمان
۴- تعیین اهداف واحدها
۷- اجرای آموزش
۶- برنامه ریزی آموزش
۵- تعیین نیازهای آموزش
(نمودار ۲-۹ مدل مبتنی بر تحول(شبلی ،۱۳۷۶،ص۷۷))
بنابرین،با توجه به مدل های گوناگون ارائه شده درباره مراحل و فرایند های آموزش درسازمان، فرایندی را که در سازمان های مختلف تقریباَ همه گیر است و جامعیت دارد واجرا می شود به قرار ذیل است :
الف : تشخیص نیاز آموزشی
ب : تدوین اهداف برنامه آموزشی
ج : تعیین محتوای مورد نیاز برنامه آموزشی
د : انتخاب روش های آموزش
ذ : اجرای برنامه آموزشی
ه : ارزشیابی برنامه آموزشی
۲-۱-۱۳- نیاز سنجی آموزشی:
آموزش در هر سازمانی بر حسب داده های نیازسنجی صورت میگیرد .
نیاز آموزشی عبارت است از تغییرات مطلوبی که در فرد یا افراد یک سازمان از نظر دانش، مهارت یا رفتار باید به وجود آید تا فرد یا افراد مذبور بتوانند وظایف و مسئولیت های مربوط به شغل خود را در حد مطلوب، قابل قبول و منطبق با استانداردهای کاری ، انجام داده و در صورت امکان زمینههای رشد و تعالی کارکنان را در ابعاد مختلف به وجود آورد . ( ابطحی ، ۱۳۶۸ ، صص ۲۳ و ۲۴ )
نیاز آموزشی به نیازهایی اطلاق می شود که از طریق آموزش قابل رفع است.این گونه نیازها تنها در حوزه های دانشی، مهارتی و نگرش مطرح می شود.اغلب صاحب نظران نیاز آموزشی کارکنان را به عنوان فاصله یا شکاف بین وضع مطلوب و موجود در زمینه عملکرد و سایر الزامات شغلی کارکنان تعریف کردهاند . پاره ای نیز آن را به مفهوم نقصان تعریف کردهاند.بر اساس این تعاریف، شناسایی نیازهای آموزشی معادل شناخت فقدان،کاستی یا زمینههای گسترش دانش، مهارت و نگرش های مرتبط با عملکرد رضایت بخش شغلی است. ( سلیمان پور ، ۱۳۸۱ ، ص ۹۴ )
در برنامه ریزی آموزش کارکنان،تعیین نیاز آموزشی، بعد از شناخت دقیق سازمان با توجه به واحدها و نمودار سازمانی و همچنین شناخت سازمان از نظر نیروی انسانی،از طریق تجزیه وتحلیل شغل میباشد. یکی از فعالیت های فنی در برنامه ریزی تجزیه شغل به اجزا و مراحل تشکیل دهنده آن و تحلیل چگونگی انجام کار در هر یک از مراحل میباشد. هدف از تجزیه وتحلیل شغل ، شناسایی رفتار موجود ، شناسایی رفتار مطلوب و بررسی تفاوت ها و تشابهات به طوری که به نیازهای فعلی برسیم. مقصود از تجزیه و تحلیل شغل، شناسایی دقیق نیازهای فعلی میباشد و در این راستا « نیاز » عبارت است از حد فاصل بین وضع موجود تا وضع مطلوب .و محقق لازم است از فنون مختلف نیاز شناسی در این فعالیت کارشناسانه استفاده کند. در تعیین نیازها،از نظریه ها و تجارب متخصصان نیز استفاده می شود و نیازها با توجه به اهمیت و فوریت آن ها اولویت بندی میشوند و در مرحله بعد ، اهداف برنامه با توجه به نیازهای اولویت بندی شده ، تنظیم می شود به گونه ای که قابل فهم ، تجزیه شده ، روشن و قابل وصول و طبقه بندی شده باشد.اولین قدم برای آماده نمودن برنامه های آموزش و توسعه منابع انسانی عبارت است از تعیین نیازهای آموزشی کارکنانی که باید در برنامه آموزشی شرکت کنند .
۲-۱-۱۴- تعیین اهداف:
هدف ها عمدتاًَ از طریق نیاز سنجی آموزشی به دست میآیند. معمولاَ انتظار می رود که نتیجه و ماحصل فرایند نیاز سنجی آموزشی ، مجموعه ای از مهارت ها و دانش ها و نگرش های جدید باشد که کارکنان برای مسئولیت های حرفه ای خود بدانها نیاز دارند. بنابرین می توان گفت که منظور اصلی از مطالعات نیازسنجی، دستیابی به هدف های دقیق و واقعی در فرایند برنامه ریزی آموزش کارکنان است .
هدف ها از اهمیت و نقش محوری در برنامه ریزی آموزش کارکنان برخوردارند. مهمترین دلایلی که ضرورت تدوین اهداف آموزشی در برنامه ریزی آموزش کارکنان را توجیه میکنند ، عبارتند از :
الف : هدف ها ، منظور و مقصد روشنی برای آموزش کارکنان ترسیم میکنند .
ب : هدف ها ، به طراحان برنامه های آموزشی کمک میکنند تا در خصوص محتوا ، روش ها ، فعالیت ها و ساختار برنامه آموزشی تصمیم گیری نمایند .
ج : کارکنان و افراد متقاضی شرکت در دوره های آموزشی نیاز دارند که بدانند که آیا آموزش چیز جدیدی به آن ها خواهد آموخت یا خیر ؟
د : هدف ها این امکان را فراهم میکنند تا مدیران در خصوص تناسب دوره های آموزشی با نیازهای کارکنان تصمیم گیری کنند .
ه : هدف ها برای مدرسان و کارآموزان جهت وسیر مشخصی را تعریف میکند، به نحوی که آنان میتوانند در طی فرایند اجرای دوره آموزشی در چارچوب هدف ها فعالیت نمایند .
و سرانجام هدف ها به ارزشیابان دوره های آموزش کارکنان کمک میکند از اثر بخشی دوره های آموزشی و میزان تحقق مورد انتظار، ارزیابی واقع گرایانه ای به عمل آورد. ( فتحی واجارگاه ، ۱۳۸۳ ، صص ۱۴۴-۱۴۳)
صاحبنظران تربیت نیروی انسانی هدف های متنوعی را برای آموزش ذکر کردهاند، در یک جمع بندی کلی این اهداف را می توان به صورت زیر نام برد : هماهنگی با تغییرات و پیشرفت های علمی و تکنولوژیک – هماهنگی با تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی جامعه – هماهنگی با نیازهای جدید جامعه و ارباب رجوع – توسعه مهارت های ادراکی ، روابط انسانی و فنی– کسب نگرش درست و آمادگی برای ایجاد تغییر در سازمان – توسعه شناختی، نگرش و دید کلی افراد نسبت به سازمان – تأمین نیروی انسانی به منظور جایگزین کردن افراد جدید به جای افراد خارج شده از خدمت– هماهنگی سیستم ها و فرا سیستم های سازمان– فراهم آوردن زمینههای ارتقاء ، ترفیعات و چرخش شغلی نیروی انسانی – بروز استعداد و توان بالقوه نیروی انسانی– رشد کمی وکیفی تولید– اثر بخشی و کارآمد ساختن نیروی انسانی با افزایش نگرش ، رضایت شغلی و بهره وری کارکنان – بهره گیری مناسب از امکانات و پرهیز از ضایعات کاری . (میر کمالی ، ۱۳۷۷ ، ۲۲)
۲-۱-۱۵- محتوای برنامه درسی آموزش کارکنان :
نخستین گام برای تحقق اهداف در برنامه درسی انتخاب محتوای آموزشی مناسب است . از مباحثی که امروز به شدت روی آن تأکید می شود ، یادگیری « چگونه فکر کردن و چگونه یاد گرفتن است » و به اینکه « چه باید یاد گرفته شود » کمتر اهمیت داده می شود . در حالی که در جهان یادگیری چگونه یاد گرفتن مهم است و به صلاح نیست که چگونه یاد گرفتن از چه یاد گرفتن جدا گردد و فاصله بگیرد . هر چند می توان گفت همان چیزی که به قصد یاد دادن یا چگونه یاد گرفتن تهیه میکنیم محتوای برنامه درسی است.اصول انتخاب محتوا در آموزش ضمن خدمت اولاَ تابع معیارهای علمی است و ثانیاًَ بر اساس نتایج تحقیقات حاصل از تجزیه وتحلیل شغل و نیازسنجی میباشد . ضمناَ با شناختی که از رفتارهای ورودی فراگیران حاصل میگردد می توان محتوا و فعالیت های یادگیری متناسب گروه را جهت وصول به هدف های تعیین شده ارائه نمود . ( سلیمان پور ، ۱۳۸۱ ، ص ۸۵)