۳-ارتباط یک تبادل است
نظریهپردازان قدیمی- همچون شنون و ویور (۱۹۴۹)- ارتباط را فرآیندی خطی میدانستند که طی آن منبع پیام را فرمولبندی و به گیرنده منتقل میکند؛ اما اکنون دیدگاههای تبادلی جای این نظریه را گرفتهاند. در این دیدگاه ماهیت پویا و متغیر این فرایند موردتوجه است و بر تأثیر و اثر ارتباط برقرارکنندگان بر یکدیگر در یک سیستم دوسویه تأکید میشود (هارجی و ساندرز و دیکسون،۱۳۸۷).
۴-ارتباط اجتنابناپذیر است
به نظر طرفداران دیدگاههای فراگیر در مورد اجزای ارتباط (مثلاً واتزلاویک و دیگران، ۱۹۶۷، شفلین،۱۹۷۴) در موقعیتهای اجتماعی که افراد از حضور هم آگاهاند و تحت تأثیر کارهای یکدیگر هستند گریزی از ارتباط نیست. به نظر کارسن (۱۹۶۹)«هرگاه رفتار طرفین وابسته به یکدیگر باشد- و حتی اندکی نفوذ میان فردی وجود داشته باشد- میتوان گفت که دو طرف باهم ارتباط دارند.» در اینجا یادآوری جمله معروف واتز لاویک و دیگران ضروری میکند: «ما چارهای جز ارتباط نداریم».
۵- ارتباط هدفمند است
یکی دیگر از ویژگیهای ارتباط، هدفمندی آن است: طرفین ارتباط هدفهایی دارند، آن ها میخواهند از ارتباط خود نتیجه مطلوب بگیرند (برگر،۱۹۸۹). به نظر کلرمن (۱۹۹۲) یکی از نشانه های هدفمندی ارتباط این است که ارتباط به فعالیتی «تنظیم شده» تبدیل شود. یعنی ارتباط برقرار کنندگان صحبتها و اعمال خود را متناسب با اهداف خود و الزامات موجود پیریزی کنند. این نکته با نظر وینوگراد (۱۹۸۱) مبنی بر اینکه «تمامی چیزهایی که طرفین در برخوردهای اجتماعی خود ابراز میکنند ماحصل طرحی است برای تحقق یک هدف» هماهنگی کامل دارد. لنگر و دیگران (۱۹۷۸) معتقدند که بخش اعظمی از ارتباط «بیفکر» صورت میگیرد. آن ها بین فعالیت آگاهانهای که در آن «افراد به دنیای خود توجه دارند و استراتژیهای رفتاری خود را بر اساس اطلاعات دریافتی تدوین میکنند» و فعالیت ناآگاهانه که در آن «اطلاعات جدید عملاً پردازش نمیشود بلکه سناریوهای قدیمی که زمانی جدید بودهاند به طور قالبی احیاء میشوند» تمایز قائلند. کلرمن (۱۹۹۲) قاطعانه میگوید: ارتباط هم هدفمند استراتژیک است و هم خودکار. او معتقد است که میتوان بدون هر گونه آگاهی هوشیارانهای به بازبینی رفتار هدفمند پرداخت. خلاصه هدفمندی ارتباط به این معنی نیست که الزاماًً هوشیاری کاملی بر جریان ارتباط حاکم باشد. علیرغم اینکه تعهد، کنترل و آگاهی ازجمله بخشهای بسیار مهم مفهوم ارتباط، به عنوان فعالیتی ماهرانه، هستند؛ اما ظاهراًً بسیاری از زنجیرههای قبلاً تمرین شده را میتوان در پس ذهن نیز انجام داد. ما پس از کسب مهارتها میتوانیم آن ها را بدون تفکر هوشیارانه انجام دهیم؛ اما گاهی این عدم آگاهی میتواند موجب عدم توفیق برخوردها شود لنگر (۱۹۹۲) تأکید میکند که: عدم آگاهی از انتخاب کلمات در هنگام صحبت ما را از فرآیندی که به نفع ماست محروم میسازد. عدم آگاهی از این انتخابها در هنگام گوش دادن به هنگام حرفهای دیگران نیز برای ما گران تمام میشود…اگر رویکرد آگاهانهای داشته باشیم که در آن از سایر چشماندازها و باورها نیز مطلع گردیم آنگاه میزان کنترل ما بر ارتباط افزایش خواهد یافت (برشیلد،۱۹۸۳، به نقل از هارجی و ساندرز و دیکسون، ۱۳۸۷).
۶- ارتباط چند بعدی است
یکی دیگر از ویژگیهای مهم ارتباط، چند بعدی بودن آنهاست، چون پیامها بندرت به صورت جداگانه و مجزا مبادله میشوند. واتز لاویک و دیگران (۱۹۶۷) متوجه شدهاند که فرایند ارتباط در دو سطح مجزا اما مرتبط با هم روی میدهد. سطح اول مربوط به محتوا است و با موضوع اصلی مرتبط است. مثلاً صحبت درباره فیلم دیشب، انتخاب رستوران، تشریح نظریه نسبیت و موضوعات دیگر. این مسئله موضوع گفتگو را تشکیل میدهند و وقتی به آنچه در هنگام ارتباط روی داده فکر میکنیم، معمولاً همین مسئله به ذهن ما خطور میکنند.
اما این کل ماجرا نیست. ارتباط جنبههای دیگری هم دارد که کمتر مشهودند. مثلاً فرافکنی هویت در حین مذاکره درباره رابطه و یا تعریف ارتباط از سوی تعامل کنندگان. تعامل کنندگان با انتخاب موضوع بحث (و موضوعاتی که باید از آن ها اجتناب کرد)، بخصوص با انتخاب کلمات و شکلهای ابراز، لهجهها، سرعت گفتار و کل ویژگیها و رفتارهای غیر کلامی، به ارائه خود یا کنترل برداشت میپردازند. منظور تعامل کننده، ارائه مثبت خود در نظر عموم و اصولاً ارائه خود به شکلی خوشایند است.
ایجاد برداشتی صحیح و مطلوب در اذهان، چند فایده مهم دارد، ازجمله اینکه علاوه بر پاداشهای مادی، منافع اجتماعی همچون تأیید، دوستی و اقتدار را هم در پی دارد. گافمن (۱۹۵۹) بر اهمیت حفظ صورتکها- که در واقع ابزار ارزشمندی شخص هستند- توسط بازگران اجتماعی تأکید میورزد- صورتک عبارت است از ابزار ارزشمندی خودمان در حضور دیگران- گافمن متوجه شد که بازیگران اجتماعی نه تنها سعی میکنند صورتک خود را حفظ کنند، بلکه مراقب هستند تا صورتک طرف مقابل را نیز بیاعتبار نسازند. براون و لوینسون (۱۹۷۸) در یکی از فصول ارزشمند کتاب خود به این نکته اشاره میکنند که مودب بودن، شیوهای برای کاهش احتمال لو رفتن صورتک است (همان منبع،۱۳۸۷).
۷- ارتباط برگشت ناپذیر است
به بیان ساده میتوان گفت که وقتی چیزی را گفتیم نمیتوانیم آن را «پس بگیریم» گاهی با فاش کردن یک راز، اعتماد دیگران را از خودمان سلب میکنیم اما دیگر کار از کار گذشته است و گفته ما برگشتناپذیر است.
البته منظور این نیست که نمیتوان پیامدهای شخصی و رابطهای این عمل را اصلاح کرد. ما برای اصلاح وقایع و برای آنکه کمتر سرزنش شویم باید ماجرا را دوباره تعریف کنیم، به همین خاطر به مکانیسم شرح متوسل میشویم. منظور ما از شرح، توضیح دادن اعمال مبهم و مشکل آفرین است (همان منبع، ۱۳۸۷).
۲-۲-۳ عناصر و اجزای ارتباط
در هر ارتباط عناصر گوناگونی وجود دارند که با توجه به ترکیب آن ها طرز برقراری جریان ارتباط روشن میشود. این عناصر با توجه به نوع ارتباط متفاوتاند:
۱- ارتباط مستقیم: این ارتباط ساده ترین جریان ارتباطی را دارا است و شامل سه عنصر: گیرنده پیام، فرستنده پیام و پیام میباشد.
۲- ارتباط غیرمستقیم: در این نوع ارتباط عنصر جدیدی به نام وسیله ارتباطی به ۳ عنصر ارتباط مستقیم افزوده میشود.