مقاله های علمی- دانشگاهی | پیشینه خارجی: – پایان نامه های کارشناسی ارشد
-
-
- فخرالدینی و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیقی تحت عنوان به کارگیری مدل EFQM در تحلیل ابعاد فرهنگ سازمانی مراکز خدمات درمانی در بیمارستانهای یزد به این نتیجه رسید که سازمانها برای حرکت به سمت تعالی، ناگریز از استقرار سیستمهای نوین مدیریتی هستند. رهبری سازمان، برنامهریزی استراتژیک ارتقا و رضایت کارکنان، استفاده بهینه از منابع و تدوین و به کارگیری فرایندها از جمله عواملی هستند که طراحی و استقرار برنامه های بهبود مرتبط با آن ها میتواند سازمانها را در جهت رشد و تکامل به پیش ببرد. بیشک تلاش برای حصول به نتایج و ارزیابی های دورهای و بازنگری در برنامه ها نیز برای دستیابی تعالی بسیار ضروری است. در این راستا فراهم کردن شرایط و امکانات لازم به منظور بهبود ابعاد فرهنگ سازمانی در نظر گرفته شده در این پژوهش، علاوه بر این که باعث ایجاد شرایط مطلوب برای سازمان و کارکنان میگردد، میتواند زمینههای لازم جهت رشد و تعالی سازمانی را نیز در بر گیرد.
-
-
- ابزری و دلوی (۱۳۸۸) در تحقیقی به عنوان نیل به تعالی ( سرآمدی) از طریق تقویت فرهنگ سازمانی در صنعتی که ۴۱۴ نفر جامعه آماری بودند با ۱۱۶ نمونه که ترکیبی از مدیران و سایر کارکنان بودند ، که مقایسه میان فرهنگ سازمانی در وضعیت موجود و مطلوب از نظر از نظر کارکنان و مدیران انجام شد به این نتیجه رسیدند که فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل اصلی، نیل به تعالی و موفقیت در جهت اثربخشی سازمانی را تسهیل میکند. در این راستا، به یک مدل بومی- کاربردی برای نیل به تعالی از طریق تقویت فرهنگ سازمانی میسر میگردد.
- تحقیقات اسلامی نسب در سال ۱۳۸۸ نشان داده است که: نتایج نشان میدهد که سازمان های متعالی در ارتباط با جاری سازی موفق استراتژیها و خطمشیهای پشتیبان و همچنین در اجرای سامانهها و فرآیندها در جهت پاسخگوئی به نیازها و انتظارات ذینفعان کلیدی به چه دستاوردها و نتایجی( مالی و غیرمالی ) دست یافتهاند. آن ها به منظور تحقق اهداف و بهبود دستاوردهای کلیدی استراتژیک، شاخص های کلیدی عملکرد(مالی و غیرمالی) مرتبط با رویکردها و فرآیندها و همچنین دستاوردهای کلیدی استراتژیک را در دوره های زمانی متناسب اندازه گیری و تحلیل میکند. این معیار ها شامل:۱- دستاوردهای کلیدی استراتژیک :شاخصهای کلیدی مالی و غیر مالی هستند که برای اندازهگیری میزان موفقیت سازمان در تحقق اهداف استراتژیک و تامین نیازها و انتظارات ذینفعان کلیدی استفاده میشوند.۲- شاخصهای کلیدی عملکرد :شاخصهای کلیدی مالی و غیر مالی هستند که برای اندازهگیری عملکرد عملیاتی سازمان استفاده میشوند و به درک، پیشبینی و بهبود دستاوردهای کلیدی استراتژیک مورد انتظار کمک میکنند.
پیشینه خارجی:
-
- مارتا و ام جز (۲۰۱۳) در تحقیقی تحت عنوان بررسی تاثیر کیفیت اطلاعات بر کیفیت تعالی سازمانی به این نتیجه رسیدند برای پیادهسازی مدل تعالی باید اطلاعات مؤثر فراهم شود تا به سازمان در دستیابی به نتایج بهتر و افزایش رقابت در سازمان کمک کند.
-
- آنتونی و باتاچاریا[۳۵] (۲۰۱۰) تعالی سازمانی را به عنوان توانایی یا ظرفیت یکی از متغیرهای عملکرد بر روی دیگر متغیرهای عملکرد سازمانی در سازمانها تاثیرگذار دانستهاند.
-
- فتمن[۳۶] (۲۰۱۱) در مطالعات خود با عنوان ((بررسی ارتباط بین فضای سازمانی و بهرهوری با بهره گرفتن از روش آماری رگرسیون دریافت فضاهای سازمانی (اصول انسانی حاکم در سازمان) که در آن ها تصمیمگیری متمرکز است و رفتار کارکنان، تحت نظارت قوانین و رویههای زیادی قرار دارد، بهرهوری، رضایت شغلی و خلاقیت کاهش یافته و نگرش منفی درباره گروه کاری افزایش مییابد.
-
- دالگارد[۳۷] (۲۰۰۹)، در یک مطالعه موردی تحت عنوان ” به سوی مقیاس انسانمحور در بهبود و تغییر” با هدف درک اهمیت بعد ناملموس سازمان یعنی بعد انسانی مدیریت کیفیت جامع و مدیریت تغییر با به کارگیری مدل تعالی EFQM به این نتیجه رسید که توجه به بعد انسانی در TQM و تغییر سازمانی فرصتهای جدیدی را برای بسترسازی جهت نیل به تعالی فراهم میسازد.
-
- پرمیلا[۳۸] (۲۰۰۹) در پژوهشی در هندوستان درباره کاربرد اصول مدیریت کیفیت جامع در نهادهای تربیت معلم نشان داد که کاربرد TQM میتواند باعث افزایش شاخصهای کیفی نهادهای تربیت و معلم و بهبود مهارتهای معلمان گردد.
-
- کلفسیو و همکاران[۳۹] در پژوهش خود در سال ۲۰۰۸ با مطالعه ادبیات و تحلیل روندهای موجود به بررسی توسعه مدیریت کیفیت پرداختند و بر مفاهیم مدیریت ذینفعان به عناون مفاهیم اصلی سیستمهای مدیریت کیفیت تأکید کردهاند و بیان داشتهاند تعالی باید بر اولویت مشتریان و ذینفعان باشد. مفاهیمی مانند حقوق انسانی، توسعه جهانی و حفظ محیط میتواند در راستای همین انتظارات ذینفعان در نظر گرفته شود.
-
- پدبنیک و دالینسک[۴۰] (۲۰۰۸) در پزوهش خود با عنوان رقابتی بودن و بهبود عملکرد: مدل یکپارچه مدیریتی، در یک شرکت بینالمللی در اسلونی و با هدف بهبود رقابتپذیری و توسعه سازمان، به بیان فایده ترکیب برخی از مدلها از جمله EFQM و کارت امتیاز متوازن[۴۱] پرداختند و مدل جدیدی را برای رقابتی بودن سازمان ارائه دادند. این دو پژوهشگر با ارائه مدلی تجویزی که ترکیبی از دو مدل EFQM و BSC بود، به بررسی مزایا و معایب هر مدل و فایده ترکیب دو مدل برای رفع معایب آن ها پرداختند.
-
- ونکاترامان[۴۲] (۲۰۰۷) نیز در پژوهشی با عنوان ” چارچوبی برای کاربرد TQM در برنامه های آموزش عالی” نشان داد که برخلاف صنایع برای کاربرد فلسفه TQM در برنامه ها و نهادهای آموزشی و بویژه ـآموزش عالی باید چارچوبی ویژه را ایجاد کرد. وی چارچوبی را برای این امر ارائه کرده که مبتنی بر فرایند ارزشیابی مداوم برنامههای آموزشی میباشد.
-
- جاکوبس و ساکلینگ[۴۳] (۲۰۰۷) نشان دادند که چگونه مدل تعالی مدیران را به طور مؤثر بر خود ارزیابی از معیارهای عملکردی در ارتباط با مشتری مداری قادر میسازد و همچنین، دریافتند که چگونه ارزیابان با بهره گرفتن از مفاهیم بنیادین مدیریت کیفیت خدمات میتوانند عوامل تاثیرگذار بر روی مشتریان را شناسایی و رتبهبندی کنند.
-
- مارورویدیس و همکاران[۴۴] در سال ۲۰۰۷ بر مبنای اطلاعات جمع آوری شده به وسیله سوالات ساختار یافته و مصاحبه تلفنی با سازمانهای نماینده جایزه ملی دریافتند که سیستمهای تعالی سازمانی متفاوتی بر مبنای تفاوتهای فرهنگی کشورهای اروپایی وجود دارند و گرایش خاصی به توسعه مدل تعالی سازمانی در دهه های جدید توسط مشارکت احزاب و تشکلهای تجاری و اجتماعی برای تعالی سازمانی وجود دارد.
-
- تاری[۴۵] (۲۰۰۶) در پژوهش خود، فرایندی را که در یک خود ارزیابی بر اساس مدل EFQM باید طی کرد، در یک دانشگاه اسپانیایی نشان داد. این مراحل عبارتند از: توسعه تعهد مدیریت، برنامهریزی برای خودارزیابی، تشکیل تیمهایی برای آموزش و انجام خودارزیابی، تعیین اقدامات اصلاحی، اجرای اقدامات اصلاحی و بازنگری.