کرباسی ور و همکاران(۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان “بررسی ارتباط بین آمیخته بازاریابی منتخب و عوامل ایجاد ارزش ویژه برند با بهره گرفتن از روش آکر در جهت افزایش سهم بازار در صنعت لوازم خانگی(مطالعه موردی شرکت اسنوا)” به بررسی ارتباط بین آمیخته بازاریابی منتخب و ارزش ویژه برند پرداخته و در صدد آن است تا دریابد که این اقدامات بازاریابی چگونه ارزش ویژه برند را افزایش یا کاهش میدهند. روش این تحقیق بر مبنای هدف کاربردی است و در زمره تحقیقات همبستگی، با بهره گرفتن از الگوی علی قرار میگیرد و روش تحقیق علی-تطبیقی است.متغیرهای وابسته در این تحقیق عبارتند از کیفیت درک شده برند-وفاداری به برند-آگاهی از برند و تداعی برند. متغیرهای مستقل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند در این تحقیق عبارتند از (عناصر آمیخته بازاریابی منتخب) که شامل:قیمت درک شده از برند-محصول_تصویر ذهنی از کالا-توزیع یا پوشش توزیعی-تبلیغات-ترفیع یا ارتقا مبتنی بر قیمت میباشند.جامعه آماری در این تحقیق مصرف کنندگان لوازم خانگی در شهر تهران میباشند. برای تعیین حجم نمونه از نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. روش انتخاب افراد پاسخگو به پرسشنامه به صورت تصادفی ساده میباشد.ابزار جمع اوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه استاندارد آکر با مقیاس لیکرت ۷ تایی است. با توجه به فرمول حجم نمونه موردنظر تعداد ۳۸۴ پرسشنامه و با توجه به عوامل در مدل ۴۷۰ پرسشنامه در بین فروشگاه های مشتریان لوازم خانگی منتخب در سطح شهر تهران جمع آوری شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل مسیر مدل حاکی از آن است که ارزش برند از کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند اثر می پذیرد. بررس این عوامل نشان میدهد که وفاداری به برند اثر بیشتری از کیفیت درک شده دارد. لازم به ذکر است در این تحقیق برای آگاهی از (تداعی )برند اثر معناداری یافت نشد این موضوع به معنای آن است که می توان با بهبود کیفیت درک شده از برند و وفاداری به برند، ارزش ویژه برند را بهبود بخشید.
محمدزاده و همکاران (۱۳۹۱) به پژوهشی تحت عنوان” بررسی رابطه عناصر آمیخته بازاریابی خدمات با ارزش ویژه برند آموزشگاه های فنی و حرفه ای شرق گیلان ” پرداختند.هدف این تحقیق بررسی رابطه بین عناصر آمیخته بازاریابی خدمات و ارزش ویژه برند مؤسسات آموزشی میباشد. جامعه آماری پژوهش، کارآموزان آموزشگاه های فنی و حرفه ای دارای برند قوی در شرق گیلان میباشد. حجم نمونه مورد مطالعه در این تحقیق ۲۶۰ نفر است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام از نوع توصیفی-پیمایشی و همبستگی است. نمونه به روش تصادفی انتخاب شده و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه میباشد. با توجه به نرمال نبودن توزیع متغیر ها، از ضریب همبستگی اسپیرمن برای آزمون فرضیات استفاده شده است و نتایج نشان میدهد که عناصر آمیخته بازاریابی خدمات رابطه معناداری با ارزش ویژه برند و ابعاد آن دارند.
جلالی فراهانی (۱۳۹۲) به پژوهشی تحت عنوان”تاثیر عناصر منتخب آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند در خدمات ورزشی” پرداخت. هدف این پژوهش بررسی تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی منتخب بر ارزش ویژه برند بود.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، مشتریان مرکز موج های آبی بودند که تعداد ۲۶۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های قیمت، تصویر مرکز خدماتی تبلیغات و ترویج فروش یو، دانتو و لی(۲۰۰۰) و ارزش ویژه برند هنسلر، ویلسون و وستبرگ(۲۰۱۱) استفاده شد و پایایی آن ها با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ به دست آمد.نتایج نشان دادکه ترویج فروش بر ارزش ویژه برند تاثیر دارد همچنین نتایج نشان داد که قیمت و تبلیغات بر ارزش ویژه برند تاثیر ندارند.
صحت و همکاران(۱۳۹۱) به پژوهش “تاثیر آمیخته های بازاریابی بر ارزش نام و نشان تجاری شرکت بیمه کارآفرین” پرداختند. هدف این تحقیق تعیین عناصر آمیخته بازاریابی از نگاه مشتریان بر ارزش نام و نشان تجاری شرکت بیمه کارآفرین و اولویت بندی اهمیت هریک از این عناصر با توجه به میزان اثرگذاری آنان میباشد.جامعه هدف تحقیق حاضر مشتریان شرکت بیمه کارآفرین بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است.
کجوری (۱۳۸۹) به پژوهشی در راستای” ارزیابی عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه “می پردازد. روش تحقیق وی از نوع توصیفی است که بدین منظور ۲۰۰ نفر از خریداران بیمه نامه بدنه اتومبیل چهار شرکت خصوصی بیمه که بیشترین سهم از بازاربیمه بدنه اتومبیل را دارا هستند به عنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب گردید، نتایج این تحقیق نشان داد کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند و تداعی گرها بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه ای به طور مستقیم تاثیر گذار است و آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند به طور مستقیم مؤثر نیست.
دهقان و همکاران(۱۳۹۰) در مقاله ای تحت عنوان “بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت توسعه محصول جدید(NDP) در صنعت نساجی” به تعیین شاخصه های مهم و اصلی و کاربردی در توسعه محصول جدید پرداختند. سپس با بهره گرفتن از روش تکنیک دلفی فازی شاخصه های مهم در این رابطه را تعیین کرده و عوامل کلیدی که منجر به افزایش احتمال موفقیت توسعه محصول جدید میشوند بیان نمودند، نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که مهم ترین این عوامل :تعهد مدیریت ارشد، استراتژی اجرای ایده های مناسب و نیز تخصص مدیریت ارشد در بخش مدیریت و سیاست های قیمت گذاری، تبلیغات و همچنین نام تجاری مناسب در بخش بازاریابی و در بخش فرایند بهره گیری از تجربیات موفق محصول در دنیا در کنار دسترسی به منابع مالی و سرمایه ای لازم میباشد.
۲-۷-۲- پژوهشهای خارجی
لو و همکاران[۵۶] (۲۰۱۲)در پژوهشی تحت عنوان” مطالعه تجربی از عملکرد تجاری بر روی محصولات نانو” مطالعه تجربی را به منظور مطالعه عملکرد تجاری سازی محصولات نانو انجام دادند.هدف آن ها مطالعه بررسی عملکرد تجاری سازی محصولات نانو از دیدگاه مصرف کننده بود.روش تجزیه و تحلیل اهمیت عملکرد( IPA) برای ایجاد یک سری از ویژگی های با اهمیت محصولات نانو و راهنمای ارزیابی عملکرد برای شناسایی مناطقی که به بهبود نیاز دارند مورد استفاده قرار گرفت.IPA تکنیکی برای بررسی جنبههای مختلف آمیخته بازاریابی است که مدیران را در اختصاص دادن منابع بر طبق مناطق شناسایی شده یاری میکند.آن ها داده های تجربی خود را از طریق پیمایش و ابزار پرسش نامه در بازار تایوان که بر مبنای دیدگاه مصرف کننده درباره محصولات مختلف نانو بود،گردآوری کرده و همچنین پاسخ دهندگان از ویژگی های نوآورانه محصولات نانو و عملکرد متفاوت محصولات نانو آشنا بودند.نتایج حاکی از آن بود که برای تجاری سازی موفق محصولات نانو نه تنها تحقیق و توسعه بلکه در نظر گرفتن تقاضای مصرف کننده در ویژگی های محصول بسیار با اهمیت است.