۲-۴-۴- پژوهشهای انجام شده در در زمینهی تعهد زناشویی خارج از کشور
برایان، جک (۱۹۸۸) در تحقیقی که با عنوان بررسی استقلال ۳ تعهد صورت گرفت. ۳ تعهد سازمانی، شغلی و اجتماعی و متغیرهای کار، برنامهریزی شغلی، ثبات زناشویی، رفتارهای مقابلهای و وضعیت مالی در هر کدام از انواع تعهد سنجیده شد. نمونه شامل ۱۸ زن ازدواج کرده شاغل بود. یافته ها نشان دادند که کار اضافه عامل رشد تعهد شغلی و نفوذ سازمانی و تعهد ضعیف اجتماعی است. امنیت مالی، مقابله با رفتار و رضایت زناشویی پیشبینی مثبت تعهد حرفهای است. تعهد سازمانی در زنانی که احساس ناامنی مالی و مشارکت در برنامهریزی کارهای شخصی دارند، بالاتر بود. خانمی که درآمدی بیشتر از همسرش داشت به سازمان متعهدتر و به جامعه تعهد کمتری داشت.
گائو (۲۰۰۰) در پژوهشی با عنوان صمیمیت، شهوت و تعهد در روابط رومانتیک در چین و آمریکا، نظریه مثلثی عشق را در دو کشور بررسی کردهاست. اطلاعات از ۹۰ زوج چینی در چین و ۷۷ زوج آمریکایی در ایالات متحده جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با بهره گرفتن از واریانس چند متغیره و جمع نمرات انجام شد، نتایج نشان داد که تعهد، عشق و صمیمیت باعث افزایش رابطه عاشقانه به طور جدی شد. همچنین شهوت به طور معنیداری در زوجین ایالات متحده آمریکایی بالاتر از زوجین چینی است، اما میزان تعهد و صمیمیت در دو فرهنگ تفاوتی نداشت.
ریویز (۲۰۰۶) در تحقیقی با موضوع تعهد زناشویی به این نتیجه رسید که در روابط زناشویی پستی و بلندیهایی وجود دارد که برای حفظ یک رابطه متعهدانه، لازم است زوجین با کمک یکدیگر روی مشکلات و حل آن ها کار کنند. وی کلید ساخت یک ازدواج موفق را در تعهد و وفاداری، تفکرمثبت، ارتباط مناسب، مهربانی، درک واحترام و اهداف مشترک میداند.
گالنا و استنلی (۲۰۰۶) تحقیقی با عنوان تعامل فبل از ازدواج و تعهد در افراد متاهل پرداختند. نویسندگان به بررسی طولی سطح تعهد فردی ۱۹۷ فرد متاهل بر اساس تعاملات قبل از ازدواج پرداختند. نتایج نشان داد مردانی که قبل ازدواج با همسر خود تعامل و همزیستی داشتهاند، سطح تعهد کمتری را نشان دادند و مردان نسبت به همسرانشان این گونه بودند. همچنین بین تعهد و دینداری نیز رابطه وجود داشت.
سارا، اسکات واستنلی (۲۰۰۸) تحقیقی با عنوان اثرات طلاق بر اعتماد به نفس و تعهد زناشویی انجام دادند. تحقیق بر روی کسانی که والدین شان طلاق گرفته بودند و کسانی که تجربه طلاق والدین نداشتند، نشان داد کسانی که والدین طلاق گرفته داشتند، نگرش منفی به ازدواج دارند. همچنین کسانی که والدینشان طلاق گرفتهاند، هنگام ورود به ازدواج تعهد شخصی کمتری داشتهاند واعتماد به نفس کمتری نسبت به توانایی خود برای حفظ یک ازدواج شاد و سالم دارند. و احتمال خطر بالقوه بالایی برای طلاق دارند.
برنان و همکاران (۲۰۰۹) در پژوهشی با عنوان کاربرد مقبولیت و تعهد درمانی در رفتار اضطرابی زوجین، مطالعه موردی با دو زوج، به این نتیجه رسیدند که تعهد درمانی در افزایش سازگاری و رضایت زناشویی مؤثر بوده و اضطراب فردی و روانی در زن و شوهر را کاهش میدهد.
اسکات و هریس (۲۰۰۹) تحقیقی با عنوان دینداری و تعهد مذهبی در جمعیت مذهبی همگن در ایالات اوکلاهاما انجام دادند. نتایج نشان داد که بین تعهد زناشویی و داشتن ارزشهای مشترک رابطه مثبت وجود دارد.
آوریل (۲۰۱۰) در تحقیقی با عنوان گرایش به تعهد و مراسم مذهبی در زوجین، ۵۵ زوج برای اندازهگیری مشارکت در آیینها و میزان تعهد انتخاب کرد. این مطالعه دو تعهد شخصی و اخلاقی را سنجید و این بررسی مشخص کرد که برای مردان بین تمایل مراسم مذهبی و تعهد رابطه وجود دارد، در حالی که برای زنان رابطه خاصی دیده نشد.
شلی و جوهان (۲۰۱۱) تحقیقی با عنوان تعهد مذهبی، دلبستگی و سازگاری زناشویی در زوجهای تازه ازدواج کرده انجام داد. به دلیل استفاده مکرر از نمونه دردسترس و عدم وجود یک چارچوب نظری تعیین نقش دینداری در عملکرد زناشویی اغلب دشوار است. مطالعه حاضر به بررسی اثر تعهد مذهبی و وابستگی بر سازگاری زناشویی میپردازد. جامعه این تحقیق ۹۲ زوج بدون فرزند هستند. ارتباط مثبتی بین تعهد مذهبی و تعهد زناشویی وجود داشت و همچنین ارتباط منفی بین اجتناب از دلبستگی و تعهد و سازگاری زناشویی وجود داشت.
۲-۴-۵- نتایج حاصل از پژوهشهای انجام شده در زمینهی تعهد زناشویی در داخل کشور
تبعه امامی (۱۳۸۲) در پژوهشی با عنوان تعیین و بررسی رابطه بین ویژگیهای مرکزی و پیرامونی عشق و تعهد در بزرگسالان جوان متاهل شهر اصفهان، به این نتیجه رسید که نمرات میانگین درجهبندی ویژگیهای مرکزی عشق و تعهد، همچنین نمرات میانگین درجهبندی ویژگیهای پیرامونی عشق و تعهد در حد بالایی رابطه داشتند. میانگین درجهبندی زنان و مردان از طریق تحلیل واریانس مقایسه شد. هر چند در مورد ویژگیهای مرکزی عشق و تعهد در بین زنان و مردان تفاوت دیده شد، ولی در ویژگیهای پیرامونی عشق و تعهد تفاوت معنیداری بین دو جنس دیده نشد. نتیجه قابل توجه از این داده ها این شد که آزمودنیها برخی ویژگیها را بیشتر معرف هر مفهوم دانسته و بر آن توافق داشتند. بر اساس این فرضیهها، سازماندهی عشق و تعهد بر مبنای پیش نمونه ها اعتبار مییابد.
دانشپور و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان پیشبینی صمیمیت اجتماعی بر اساس سبکهای هویت، تعهد هویت و جنسیت، به این نتایج رسیدند که سبک هویت اطلاعاتی بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثر مستقیم وثبت و معنادار؛ سبک هویت هنجاری بر تعهد و صمیمیت اجتماعی اثرمستقیم مثبت و معنادار؛ جنس و سبک هویت سردرگم- اجتنابی بر تعهد و
-
- – Marital commitment ↑
-
- – MacCarthey ↑
-
- – Harris ↑
-
- – Resilience ↑
-
- – Garmezy&Mosten ↑
-
- – Letzring&Funder ↑
-
- – Verner ↑
-
- – Marriage Enrichment Programs ↑
-
- – Sternberg ↑
-
- – Amator ↑
-
- – Goud ↑
-
- – Dean&Spanier ↑
-
- – Young ↑
-
- – Conner & Davison ↑
-
- – Esacson ↑
-
- – Marriage Enrichment Programs ↑
-
- – Olson ↑
-
- – Olson ↑
-
- – Reynold&Mansfield ↑
-
- – Kumpfer ↑
-
- – Werner&Smit ↑
-
- – Marital Commitment ↑
-
- – Kelark ↑
-
- – Resilience ↑
-
- – Canner&Davidson ↑
-
- – Marriage Enrichment Programs ↑
-
- – Scuka ↑
-
- – Marital Commitment ↑
-
- – Kelley ↑
-
- – Amato ↑
-
- – Kelark ↑
-
- – Berzonsky ↑
-
- – Johnson ↑
-
- – Kayser ↑