همیشه رویدادهای گوناگونی به وجود میآید که بر حجم معاملات، بر روی سهام و قیمت آن اثر میگذارد. این بدان معنی است که نمی توان، به راحتی از واکنش بازار نسبت به سود خالص اعلام شده، آگاه گردید. برای مثال فرض کنید شرکتی سود خالص سال جاری اعلام کردهاست، این گزارش دارای خبرهای خوب است و در همان روز دولت مرکزی امریکا برای نخستین بار اعلام میکند که کسری بودجه به مقدار زیادی کاهش یافته است. احتمال زیادی وجود دارد که یک چنین اعلامیه همگانی بر قیمت همه یا بیشتر اوراق بهادار موجود در بازاراوراق بهادار اثر بگذاردو آن هم، به نوبه خود، اثر ناشی از قیمت مربوط به خبر اعلام سود خالص شرکت را تحت الشعاع قرارخواهد داد. از این رو، روش مطلوب این است که اثر عوامل موجود در کل بازار بر بازده سهام را از یکدیگر تفکیک کرد (مک نیکول، ۲۰۰۹).
۲-۲-۶-۲) دلایل واکنش های متفاوت بازار
در مورد واکنش های متفاوت بازار در برابر سود خالص مبتنی بر هزینه های تاریخی چندین دلیل ارائه شده است ما به ترتیب، برخی از این ها را بررسی می نماییم.
۱) بتا
هر قدر ترتیب یا توالی بازدهی های مورد انتظار آینده شرکت پر ریسک تر باشد، در صورت ثابت ماندن سایر عوامل، از نظر سرمایه گذار ریسک گریز آن ارزش کمتری خواهد داشت. برای سرمایه گذاری که در انواع گوناگون دارایی ها سرمایه گذاری می کند بتا معیاری است برای محاسبه ریسک. از آنجا که سرمایه گذاران سود خالص جاری را شاخص قدرت سودآوری و بازدهی های آینده می دانند، هر قدر این بازدهی های آینده پر ریسک تر باشد، واکنش سرمایه گذاران در برابر مبلغ مشخصی از سود خالص غیر منتظره کمتر خواهد بود. برای مثال، سرمایه گذاری را در نظر آورید که تصمیمات بخردانه میگیرد، ریسک گریز است و تابع مطلوبیت وی با توجه به ارزش مورد انتظار افزایش و با توجه به ریسک بازده پرتفوی وی کاهش مییابد. فرض کنید، این سرمایه گذار از این موضوع آگاه می شود که یک پرتفوی متشکل ازسهام به تازگی خبر خوبی در باره سود خالص اعلام کردهاست، او در نرخ بازده مورد انتظار این دسته از اوراق بهادار تجدید نظر (در جهت مثبت) می کند و تصمیم میگیرد مقدار بیشتری از این سهام را خریداری نماید. ولی اگر این دسته از اوراق بهادار دارای بتای بالایی باشد، ریسک این پرتفوی افزایش خواهد یافت. در نتیجه این سرمایه گذار مقدار زیادی از این اوراق بهادار نخواهد خرید(در مقایسه با زمانی که بتای آن پایین باشد). در واقع، با توجه به تقاضای سرمایه گذار در مورد اوراق بهاداری که خبر خوب اعلام کند، بتا همانند یک ترمز عمل می کند. از آنجا که همه سرمایه گذاران آگاه که تصمیمات را به روش بخردانه اتخاذ می نمایند و ریسک گریز هستند بدین گونه می اندیشند، در صورتی که سایر عوامل ثابت بمانند، هر قدر بتای اوراق بهادار بالاتر باشد، تقاضا برای سهام شرکتی که خبر خوب اعلام نماید، کمتر خواهد بود. بدیهی است، تقاضای پایین به معنی کند شدن آهنگ افزایش قیمت بازار و بازده سهم (در واکنش به خبر خوب) است، که در نتیجه ضریب واکنش نسبت به سود خالص کاهش مییابد. (فان و همکاران[۵۱]،۲۰۱۰)
۲) ساختار سرمایه
شرکت هایی که دارای اهرم مالی(وام) زیاد هستند، افزایش در سود خالص (پیش از بهره) موجب تقویت و افزایش ایمنی اوراق قرضه و سایر بدهی های شرکت می شود، به گونه ای که خبرهای خوب مربوط به سود خالص مورد استقبال دارندگان اوراق قرضه (و نه سهامداران) قرار میگیرد؛ از این رو، ضریب واکنش در برابر سود خالص برای شرکت هایی که وام های سنگین دارند در مقایسه با شرکت هایی که بدون بدهی میباشند (در صورت ثابت ماندن سایر عوامل) کمتر است. همچنین دالی وال، لیو فارگر (۱۹۹۱) و بیلینگز (۱۹۹۹) در پژوهش های خود به این نتیجه رسیدند که شرکت هایی با وام سنگین تر دارای ضریب واکنش در برابر سود خالص پایین ترو همچنین در شرکت هایی که نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام بالاتر بود ضریب واکنش در برابر سود خالص پایین تر بود. هنگام بحث درباره اثر بالا رفتن فرصت مربوط به ضریب واکنش در برابر سود خالص یادآور میشویم؛ شرکت هایی که دارای رشد بالای سود خالص هستند، مشاهده خواهند کرد که نگرانی بازار نسبت به ریسک ورشکستگی کاهش مییابد، زیرا رشدسود خالص موجب افزایش ایمنی اوراق قرضه منتشر شده خواهد شد. اگروضع بدین گونه باشد رشد بالای سود خالص (ونه وام اندک) موجب می شود شرکت هایی که دارای وام اندک هستند یا هیچ بدهی ندارند شاهد بالا رفتن ضریب واکنش در برابرسود خالص باشند. با وجود این، بیلینگز به این نتیجه رسید، هنگامی که رشد سود خالص کنترل شود، ضریب واکنش در برابر سود خالص، کماکان با اهرم مالی (وام) رابطه معکوس دارد (کاسنیک و مک نیکول[۵۲]، ۲۰۰۹)
۳) تداوم اخبار
هر قدرخبرهای خوب یا بددر مورد سود خالص جاری تداوم[۵۳] بیشتری در آینده داشته باشد، ضریب واکنش در برابر سود خالص بیشترمی شود. بنابرین، اگر خبر خوب دوره جاری به سبب عرضه موفقیت آمیز یک محصول جدید یا اقدام شدید مدیر در کاستن از هزینه ها باشد در مقایسه با حالتی که خبر خوب ناشی از سودغیرعملیاتی غیرمنتظره حاصل از فروش یک قلم دارایی ثابت باشد، بازار واکنش شدیدتری نشان خواهد داد. در حالت اخیر، ارزش بازار شرکت بر حسب دلار در ازای هر دلار سود غیر عملیاتی افزایش خواهد یافت. زیرا هیچ دلیلی ندارد که سرمایه گذاران انتظار داشته باشند سود غیر عملیاتی غیر عادی در آینده تکرار شود. این بدان معنی است که ضریب واکنش در برابر سود خالص در سطح نسبتاً پایینی قرار دارد. در مورد عرضه محصول جدید یا کاهش دادن هزینه ها ضریب واکنش در برابر سود خالص باید بالا رود، زیرا در آمد افزایش مییابد یا صرفه جویی در هزینه ها تداوم پیدا میکند که در نتیجه صورت سود و زیان آینده بهتر خواهد شد (کاسنیک و کک نیکول، ۲۰۰۹).
نتیجه پژوهش کرمندی و لیپ (۱۹۸۷) در مورد اجزای مختلف تشکیل دهنده سود خالص و اثر هر جز بر پدیده تداوم پژوهش کردند. برای مثال، فرض کنید در یک سال شرکتی محصولی جدید و موفق به بازار عرضه میکند، همچنین در همان سال شرکت از محل فروش دارایی های ثابت به سود غیر عملیاتی دست مییابد. در چنان حالتی تداوم سود خالص به صورت میانگین تداوم اجزای مختلف تشکیل دهنده سود خالص در میآید. راما کریشنان و توماس(۱۹۹۳) سه رویداد مربوط به سود خالص را شناسایی کردند:
-
- دائمی و انتظار بر این است که به صورت نامحدود تداوم یابد.
-
- موقت، بر سود خالص سال جاری اثر بگذارد ولی بر سال های آینده اثر نخواهد گذاشت.