مؤلفه های خویشتن شناسی
الف- خودآگاهی عمومی: در پژوهش حاضر منظور از خودآگاهی عمومی، میزان نمرهای است که افراد از سوالات مختص خودآگاهی عمومی، در پرسشنامه خویشتن شناسی کسب میکنند.
ب- خودآگاهی خصوصی: در این پژوهش منظور از خودآگاهی خصوصی میزان نمرهای است که افراد از سوالات مختص خودآگاهی خصوصی، در پرسشنامه خویشتن شناسی کسب میکنند.
ج-اضطراب اجتماعی: در این پژوهش منظور از اضطراب اجتماعی، میزان نمرهای است که افراد از سوالات مختص اضطراب اجتماعی، در پرسشنامه خویشتن شناسی کسب میکنند.
ترفندهای مدیریت تعارض: در این پژوهش منظور از ترفندهای مدیریت تعارض میزان نمره کسب شده توسط آزمودنیها از پرسشنامه ترفندهای مدیریت تعارض پوتنام و ویلسون[۲] میباشد.
مؤلفه های (ترفند) مدیریت تعارض
الف) ترفند عدم مقابله: در این پژوهش، منظور از این ترفند، نمره کسب شده توسط افراد در سوالهای مربوط به ترفند مقابله، در پرسشنامه ترفندهای مدیریت تعارض میباشد.
ب) ترفند راه حل گرایی: در این پژوهش، منظور از این ترفند، نمره کسب شده توسط افراد در سوالهای مربوط به ترفند راه حل گرایی، در پرسشنامه ترفندهای مدیریت تعارض میباشد.
ج) ترفند کنترل: در این پژوهش، عبارت است از میزان نمرهای که افراد در سوالهای مربوط به ترفند کنترل، در پرسشنامه ترفندهای مدیریت تعارض کسب میکنند.
۱-۸٫ قلمرو تحقیق
۱-۸-۱٫ قلمرو موضوعی تحقیق
در این پژوهش به موضوع ترفندهای مدیریت تعارض و خویشتن شناسی در بین مدیران پرداخته شده است. همچنین رابطه بین دو متغیر بالا مورد تأکید این پژوهش است.
۱-۸-۲٫ قلمرو زمانی تحقیق
فرایند انجام این پژوهش از فروردین ماه ۱۳۹۳ آغاز، و در آبانماه ۱۳۹۳ به پایان رسیده است.
۱-۸-۳٫ قلمرو مکانی تحقیق
پژوهش حاضر در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران انجام شده است.
ادبیات و پیشینه پژوهش
۲-۱٫ مقدمه
این فصل در دو بخش به بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش می پردازد: الف: مبانی نظری مربوط به متغیرهای پژوهش(خویشتن شناسی و ترفندهای مدیریت تعارض). ب: پیشینه تجربی مربوط به موضوع پژوهش. در بخش اول این فصل به مفهوم خویشتن شناسی، تاریخچه، مراحل خویشتن شناسی، جنبههای خویشتن شناسی، خویشتن شناسی در عرصه مدیریت و…در موضوع مدیریت تعارض، به مفهوم تعارض، ترفندهای مدیریت تعارض، انواع تعارض، راهکارهای ایجاد تعارض سازنده در سازمان و…می پردازیم. بخش دوم این فصل نیز مختص پژوهش های تجربی است که در زمینه خویشتن شناسی و سبکهای مدیریت تعارض توسط محققان داخلی و خارجی انجام پذیرفته است. در انتهای این فصل به جمع بندی پیشینه تجربی موضوع پژوهش پرداخته می شود.
۲-۲٫ بخش اول: خویشتن شناسی
۲-۲-۱٫ تعریف مفهوم خویشتن شناسی
خویشتن شناسی عبارت است از “من کیستم، به کجا میروم، چه میکنم”. خویشتن شناسی بخش اساسی هویت ما را تشکیل میدهد. تا مادامی که ندانیم چه میکنیم و به کجا میرویم و از زندگی چه میخواهیم ، نمیتوانیم هویت واقعی خود را تشکیل دهیم. به عبارت دیگر به این درجه از خودآگاهی برسیم که به این سئوالات بدرستی جواب دهیم و گرنه نمیتوانیم هویت واقعی خود را شکل دهیم. مفهوم خود با مفاهیم اجتماعی و هویتی که شخص با آن درگیر است ، همراه است. حقیقت وجود ما همانی نیست که هستیم بلکه چیزی است که از خویشتن میسازیم. آنچه فرد را میسازد، وابسته به اعمال و رفتارهای سازنده ای است که فرد در پیش میگیرد. (جنکینز[۳]، ۱۳۸۰).
چنین به نظر میرسد هرچه انسان بیشتر خود را بشناسد و دید بهتری از ویژگیهای خود داشته باشد، احتمال رشد استقلال و اعتماد به نفس را در خود افزایش داده و زمینه را برای پذیرش بهتر دیگران تقویت کردهاست. بنابرین خویشتن شناسی در تصمیم گیری های مهم و سرنوشت ساز زندگی و سازگاری فرد، نقش بسیار مهمی ایفا می کند و در کنترل هیجانها و روش های مقابله با استرس، تاثیر چشمگیری دارد (آلبرتین و همکاران[۴]،۲۰۰۱).
در ادبیات مربوط به خویشتن شناسی تعریفهای گوناگونی از سوی صاحبنظران ارائه شده است. در زیر به برخی از تعاریف میپردازیم:
خویشتن شناسی، بررسی واقع گرایانه باروها، ارزش ها، احساس ها و تواناییهای بالقوه و بالفعل خود و استفاده از آن ها در تصمیم گیری ها است، به گونه ای که به نفع خود و روابطمان با دیگران باشد. در واقع مهارتی است که به حس پرورشیافته ای از عزت نفس منجر خواهد شد. افرادی که شناخت وسیعی از خود دارند، دیگران را بهتر می توانند درک کنند و پیش بینی دقیقتری از رفتار سایرین خواهند داشت و بدین ترتیب مشکلات کمتری را در روابط بین فردی با دیگران تجربه خواهند نمود (برنان و همکاران[۵]، ۲۰۰۷).
خویشتن شناسی، توسط برخی صاحب نظران تحت عنوان خودآگاهی نیز مورد توجه قرار گرفته است و عبارت است از اینکه فرد چه برداشتی از خود دارد و بر اساس این برداشت چه احساسی پیدا می کند. خودآگاهی ما، پیشبینی کننده احساس رضایت ما از خود و زندگی ما است. به نظر میرسد احساس رضایت، نیازی است که تقریباً تمامی فعالیتهای ما معطوف به آن است. احساس راضی نبودن از خود، به فرد هشدار میدهد که نیازمند تغییر است. اصلیترین و اساسیترین بخش این تغییر، با اهتمام به خودشناسی شکل میگیرد (اشرفی و همکاران، ۱۳۹۳).
خویشتن شناسی، توانایی شناخت خود، نقاط ضعف و قوت، خواسته ها، ترس ها و انزجارها است. افرادی که دارای خودآگاهی هستند احساسات خود را شناسایی میکنند و نسبت به آن ها آگاهی کسب کرده و این احساسات را کنترل میکنند، از نقاط ضعف و نقاط قوت خود آگاه میشوند و با تکیه بر نقاط قوت، نقاط ضعف خود را کاهش میدهند (براد و همکاران[۶]، ۲۰۰۹ ).
به زعم یونگ، انسان در اثر ارتباط متقابل با محیط و دیگران به یک ذهنیت و تصور از خویشتن میرسد که روان شناسان به آن مفهوم خود یا خویشتن شناسی میگویند. خودشناسی، آگاهی داشتن، درک کردن و شناخت دنیای بیرون و همچنین شناخت خود در رابطه با دنیای بیرون است(یونگ، ترجمه بفروزی، ۱۳۸۰).
۲-۲-۲٫ ابعاد خویشتن شناسی
در فرایند رشد و تحول شخصیت، انسان نه تنها نسبت به ویژگی ها و حالات خود، آگاهی به دست می آورند، بلکه به طور همزمان قادر به درک آن میگردد که دیگران نیز نسبت به او آگاهند و این آگاهی دو جانبه، اندیشه ها و عواطفی هستند که می توانند خوشایند یا نا خوشایند باشند. یافته های پژوهشی نیز مؤید این موضوع هستند که سازه خویشتن شناسی یا خودآگاهی، مشتمل بر سه جزء است:
الف- خودآگاهی عمومی: آگاهی کلی در مورد خود، به عنوان فردی اجتماعی و آن گونه که دیگران او را در مییابند.