۱-۶-۲- نوجویی:
نوجویی که تنوع طلبی یا محرک خواهی هم نامیده می شود، نمایانگر پاسخ به چیزهای تازه و نو (جدید) است. این خصوصیت باعث جستجوی مشتاقانه برای محرکهای تازه و ناآشنا شده، بالقوه باعث خلاقیت و کشفیات می شود. این ویژگی، مواردی مانند تکانشگری، برونریزی خشم، بیثباتی در روابط و خودمحوری را به دنبال دارد. نوجویی شامل چهار صفت است که عبارتند از تحریکپذیری کنجکاوانه در مقابل انعطافناپذیری، اسرافکاری در مقابل صرفهجویی، تکانشگری در مقابل تأمل و بینظمی در مقابل انضباط خشک. افرادی که نوجویی بالا دارند بسیار سریع هیجانزده می شوند، کنجکاو، مشتاق، پرشور، تکانشی و نامرتب هستند و خیلی زود کسل می شوند (کاپلان وسادوک، ۲۰۰۳).
۱-۶-۳- اجتناب از آسیب:
به عنوان ترس از شرایط نامطمئن تعریف می شود و عبارت است از بازداری اجتماعی، شرم در برابر غریبهها، آستانه تحریکپذیری پایین، نگرانی بدبینانه نسبت به مشکلات، حتی در شرایطی که برای اکثر مردم نگران کننده نیست (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
۱-۶-۴- پاداش- وابستگی:
رفتاری که درگذشته تقویت دریافت کردهاست، حتی در شرایطی که تقویت ادامه نداشته باشد نیز تکرار می شود و افراد در میزان این تداوم رفتاری که پس از قطع تقویت وجود دارد با هم فرق می کنند که پاداش-وابستگی نامیده می شود (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
۱-۶-۵- پشتکار:
راهبرد سازکارآنهای است برای مواقعی که تقویت به صورت متناوب و سهمی ارائه می شود و پیامد کار همواره ثابت میماند. اما زمانی که پیامدها به سرعت تغییر می کنند پشتکار به یک ویژگی ناکارآمد تبدیل می شود. افراد با پشتکار بالا، ناکامی و خستگی را به عنوان یک چالش مینگرند و حتی زمانی که با نقص و یا انتقاد مواجه می شوند، به راحتی کارها را رها نکرده و در واقع سعی می کنند با کار اضافی آن کار را جبران کنند. این افراد به دنبال موفقیتهای بیش از اندازه هستند. برعکس افرادی که پشتکار پایینی دارند به صورت سست، غیرفعال، غیرقابل اطمینان، ناپایدار و سرگردان عمل می کنند. این افراد در زمانی که احتمال دادن تقویت ثابت باقی میماند (مثل حقوق ماهانه ثابت برای کارکنان یک مجموعه)، معمولا در اقدام به کارها بسیار کند عمل می کنند و داوطلب انجام کاری نمیشوند.
۱-۶-۶-همکاری: : برپایه پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق می شود. واژه همکاری در برگیرنده تفاوتهای فردی در میزان هویتیابی جمعی و پذیرش دیگران است. افرادی که حس همکاری بالایی دارند، افرادی همدل، صبور، مهربان، حمایتکننده و با انصاف هستند و از کم کردن به دیگران لذت میبرند.
۱-۶-۷- خودراهبری:
خودراهبری بر پایه پنداشت از خویشتن به عنوان یک فرد مستقل استوار است. احساساتی نظیر وحدت، احترام، عزت نفس، کارآمدی، رهبری و امیدواری، از این خود انگاره نشأت می گیرند.
۱-۶-۸- خودفرآوری:
خودفرآوری بر پایه مفهوم از خویشتن به عنوان بخش وحدت یافتهای از جهان و منابع پیرامون آن است که از این خود انگاره احساساتی چون مشارکت عارفانه در امور، ایمان مذهبی و متانت و صبوری غیر مشروط نشأت می گیرد. افرادی که در این خرده آزمون نمرات بالا به دست می آورند، زمانی که درگیر روابط اجتماعی بوده و یا در حال انجام کاری هستند، از مرزهای فردی خود فراتر می روند. به نظر میرسد که آنها در دنیای دیگری سیر می کنند و دارای تجربیات اوج هستند و اکثراً افرادی خلاق هستند. بر عکس افرادی که سطح خودفرآوری پایینی دارند در روابط خود و یا در هنگام تمرکز بر کارها خودآگاه باقی میمانند و به ندرت تحت تأثیر هنر و زیبایی قرار می گیرند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
-
- تعریف عملیاتی متغیرها
۱-۷-۱- سرشت و منش
ویژگیهای سرشت و منش شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۲- نوجویی
بعد نوجویی شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۳- اجتناب از آسیب
بعد اجتناب از آسیب شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۴- پاداش- وابستگی
بعد پاداش-وابستگی شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۵- پشتکار
بعد پشتکار شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۶- همکاری
بعد همکاری شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۷- خودراهبری
بعد خودراهبری شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
۱-۷-۸- خود فرآوری
بعد خود فرآوری شخصیت، نمرهای است که توسط آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامۀ ۱۲۵ سؤالی سرشت و منش کلونینجر (۱۹۹۴) کسب شده است.
.
فصل دوم
مباحث نظری و پیشینه پژوهش
در این فصل از پژوهش ابتدا مباحث نظری در ارتباط با شخصیت، سرشت و منش و خودکشی و سپس مروری بر پیشینه تحقیقاتی متغیرها ارائه شده است.
-
- چارچوب نظری متغیرها :
۲-۱-۱- سرشت و منش
۲-۱-۱-۱- شخصیت
به نظر اتکنسیون[۱۵] و هیلگارد[۱۶] (۲۰۰۱) شخصیت عبارت است از الگوهای معینی از شیوه های تفکر که نحوه سازگاری شخص را به محیط تعیین می کند.
در فرهنگ توصیفی علوم تربیت، شخصیت اینگونه تعریف شده است: مجموعه صفاتی که با ثبات نسبی در یک فرد وجود دارد و به دیگران اجازه می دهد تا بتواند رفتار او را از دیگران متمایز سازد (فراهانی و همکاران، ۱۳۸۳).شخصیت، مجموعهای از جنبه های بدنی، عادات، تمایلات، حالات، افکار و رفتارهایی است که در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتا پایدار در آمده است و به صورت یک کل واحد عمل می کند (حسینی، ۱۳۸۷).
پروین (۲۰۰۱) ضمن برشماری چند فرض مشخص درباره ماهیت شخصیت، شخصیت را آن دسته از ویژگیهای فرد یا افرادی میداند که الگوهای ثابت رفتاری آنها را نشان می دهد.این فرضها عبارت است از:
-
- ارگانیسم انسان خصوصیاتی متفاوت از سایرگونه ها دارد و این تفاوتها در مطالعه شخصیت، اهمیت خاصی دارد.
-
- رفتار انسانی پیچیده است و درک شخصیت انسان ایجاب می کند که به این پیچیدگیهای رفتاری توجه شود.