فرضیه پژوهش : مشاوره بر اساس رویکرد شناختی – اجتماعی بر افزایش باورهای خودکارآمدی جانبازان مؤثر است .
اهداف پژوهش :
اهداف علمی عبارتند از : تعیین اثر بخشی مشاوره شغلی با رویکرد شناختی – اجتماعی بندورا بر افزایش
باورهای خودکارآمدی جانبازان .
از اهداف کاربردی این تحقیق می توان به موارد زیر اشاره کرد :
– تدوین برنامه مدون آموزشی بر اساس نظریه شناختی – اجتماعی که بر اساس آن در انواع مختلف مشاوره تحصیلی ٬ شغلی ٬ مشاوره فردی و خانواده ٬ مراکز توان بخشی ٬ و کاریابی استفاده کرد.
– مراکز خدمات رسانی جانبازان ، مشاوران و دست اندرکاران درجهت ایجاد توانمندی وباورهای خودکارآمدی و و بازیابی اعتماد به نفس آن ها، میتوانند از یافته های تحقیق استفاده کنند .
تعریف مفاهیم و واژگان اختصاصی پژوهش :
باورهای خودکارآمدی :
تعریف نظری :
خودکارآمدی عبارت است از باور فرد درباره قابلیت هایش برای انجام سطوح طرح ریزی شده عملکرد ، پیشرفت و مهار رویدادهایی که در زندگی اش تأثیر بسزایی دارند (بندورا، ۱۹۹۸).
خودکارآمدی اطمینان به تواناییهای خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیّت هاست . بنابرین بر عملکرد واقعی افراد ، هیجانات و انتخاب افراد و سرانجام میزان تلاشی که شخص صرف یک فعالیت میکند، مؤثر است ( میلتیادو[۱] و سیونی[۲]، ۲۰۰۳؛ نقل از آبنیکی ، ۱۳۸۵) .
تعریف عملیاتی :
در پژوهش حاضر منظور از باورهای خود کارآمدی نمره ای است که فرد از طریق اجرای مقیاس خود کارآمدی شرر[۳] (۱۹۹۲) کسب کردهاست .
جانباز:
تعریف نظری :
تا پیش از تصویب قانون مربوط به تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان ، تعریف حقوقی مشخصی از مفهوم جانباز وجود نداشت و قانونگذار با تعابیری چون معلولین انقلاب ، از کارافتاده و دارای نفص عضو ، مجروحین و ایثارگران از ایشان نام میبرد تا اینکه در تاریخ ۱۸/ ۲/ ۱۳۶۹ قانونگذار در ماده ۲ قانون تسهیلات استخدامی واجتماعی جانبازان، جانباز را تعریف وجایگزین سایر تعابیر میکند در این تعریف آمده :
ایثارگرانی که در جریان تکوین و شکوفایی انقلاب اسلامی، در طول جنگ و حفظ و حراست از دستاوردهای ارزشمند آن از تعرض و تجاوز عوامل داخلی و خارجی و یا هر گونه حوادث مستقیم ناشی از آن به اختلالات و نقصانهای عارضی جسمی و روانی دچار شده و در نتیجه در روند زندگی فردی و اجتماعی با محدودیتهایی مواجه باشند و به منظور حمایت از استمرار حرکت حماسی، فرهنگی وعقیدتی وجبران محدودیتهای ناشی از نقصانها و اختلالات عارضی تحت پوشش بنیاد قرار گرفته یا می گیرند[۴].
تعریف عملیاتی :
اصطلاح جانباز در این تحقیق به افرادی اطلاق میگردد که درصد از کارافتادگی آن ها به تشخیص کمسیون پزشکی بیش از ۲۵ درصد تا ۷۰ درصد بوده است .
درصد جانبازی : ” عبارت است از میزان عدم توانایی جسمی و روانی جانباز که” توسط کمسیون پزشکی تعیین درصد بنیاد “، مشخص و برحسب مورد تجدید نظر خواهد شد و در ” بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی ” پرونده دارد .[۵]
لازم به ذکر است که در تحقیق حاضر هرجا صحبت از معلول و جانباز می شود منظور جانباز جسمی است .
مقدمه
این فصل شامل سه بخش با عنوان مبانی نظری پژوهش علاوه برتوضیحاتی درباره جانبازان و بیان مسائل و مشکلات آنان به ذکرمختصر اقداماتی که در ایران درراستای کمک به آن ها ارائه شده ، می پردازد. بخش دوم به معرفی نظریه شناختی – اجتماعی بندورا[۶] و ساختار آن ، تشریح مفهوم باورهای خودکارآمدی[۷] و ابعاد روان شناختی آن پرداخته است . پس از تبیین زیربنای نظری پژوهش ، ادبیات تحقیق دربارۀ هر یک از متغیرها بیان شده است . در بخش سوم، سوابق پژوهشی و مهمترین تحقیقات انجام شده ای که از روابط مفروض در این پژوهش حمایت میکند ارائه میگردد .
جنگ
آرامش ، امنیت و رفاه اجتماعی از نیازهای ذاتی انسان و ارمغانی ارزنده برای بشریت است . اما همواره زیاده خواهی بشرموجب شده که این آرامش به نزاع منتهی شود . لذا جنگ یکی از مهمترین پدیدههای اجتماعی است که از آغاز پیدایش انسان همراه و هم زاد او بوده است و انسانها همیشه با این پدیده شوم دست و پنجه نرم کردهاند. به گونه ای که می توان ادعا کرد ، صلح حالتی زودگذرو موقت و جنگ، پدیده ای دائمی و همیشگی در تاریخ جامعه بشری است و مدت زمانی که انسانها در صلح به سر برده اند به مراتب کمتر از زمانی بوده است که انسانها درگیر جنگ و خونریزی بوده اند. به همین خاطرجنگ به عنوان قدیمی ترین و ابتدایی ترین وسیله حل اختلاف ، تداوم خود را ازدیر باز تا کنون حفظ کردهاست به نحوی که در قرن بیستم که حتی آن راعصر شکوفایی تمدن بشری مینامند نه تنها از شدت و تعداد جنگها کاسته نشد ، بلکه خونین ترین و پرتلفات ترین نزاع های تاریخ بشری در همین قرن رخ داده است. این درحالی است که علیرغم تأسیس جامعه ملل ، سازمان ملل متحد، دیوان دادگستری ، دیوان داوری لاهه ، کنوانسیون های مختلف برای وضع قوانین و مقررات متعدد، هنوز به جنگ به عنوان یکی از عوامل مؤثر فیصله دادن به اختلافات و منازعات نگریسته می شود. صرفنظر از علت وقوع جنگ و تحمیل زیان های سنگین جانی و مالی برطرفین درگیر، واقیت تلخ و انکار ناپذیری که در بسیاری از موارد جبران آن ها دشوار و غیرممکن است مصدومین جسمی و روانی است (بخشی زاده ، ۱۳۸۴) .
جنگ ضایعات و صدمات فیزیکی ، خسارت اقتصادی و عوارض نامطلوب عصبی و روانی به بارمی آورد که تا سالیان دراز ممکن است تداوم یابد . از عوارض هر جنگی مشکلات جسمی و روانی است که برای افرادی که به طور مستقیم یا غیرمستقم در صحنه جنگ حضور دارند ، به وجود میآید . گذشته از محرومیتهای جسمی که منجر به نقص عضو میگردد ، جراحات روانی تا مدتها پس از جنگ گریبانگیر صدمه دیدگان خواهد بود (رضایی ، ۱۳۷۶) .
معلولیت: