- پایین بودن سطح تحمل و زودرنجی
بعضی از افراد بسیار زودرنج هستند و تحمل ناکامی و شکست را ندارند. با قطعنظر از علل پایین بودن سطح تحمل که خود عامل مهمی در اهمالکاری است، چنین افرادی برای اینکه با شکست مواجه نشوند، کار را به تأخیر میاندازند، تعلّل میورزند و به تعبیری، از موقعیتهایی که تحمل آن ها را ندارند، فرار میکنند تا با آن ها مواجه نشوند.
افرادی که از سطح تحمل پایین برخوردارند و دوراندیش نیستند، همیشه در کارها به دنبال نتایج فوری و آنی هستند؛ بنابرین، وقتی کاری را شروع میکنند و ثمرات و نتایج آن را فوری نمییابند، علاقه خود را از دست میدهند و آن کار را، یا رها یا در انجامش امروز و فردا میکنند.
- نگرش غیرواقعبینانه نسبت به دیگران
مسامحهکارها معمولاً از رفتار اشخاص کارآمد برداشتی غیرواقعبینانه دارند. ممکن است تصور شود که اشخاص موفق همیشه احساس اطمینان و اعتمادبهنفس دارند و بهراحتی، به هدف خود میرسند امّا این تصور کاملاً غیرواقعبینانه است. اگر به راحت بودن زندگی معتقد باشیم و تصور کنیم که دیگران بدون تلاش بهجایی میرسند، به این نتیجه میرسیم که مشکلی در کارمان وجود دارد و در نتیجه، در برخورد با هر مشکل از آن صرفنظر میکنیم و میزان تحملمان کم میشود، به گونهای که جزئیترین دلسردیها و ناکامیها برایمان غیرقابلتحمل میشود.
- نگرش منفی نسبت به کار
اهمالکاری ممکن است نتیجه طرز تلقّی نامناسب از کار موردنظر باشد. احتمال دارد شخص با بدبینی و منفی نگری خودکاری را مشکل یا رنجآور بداند. وقتی با نگرش منفی موضوع را بررسی میکنیم، در حقیقت، تواناییهایمان را از یاد میبریم و فراموش میکنیم که نیرو و استعداد ذاتی نیز داریم و میتوانیم با هر مشکلی مقابله نماییم.
- برچسب زدن ناروا
پذیرش این مطلب که فرد خود را اهمالکار بداند و اهمالکاری را جزء جدانشدنی از شخصیت خود فرض کند، خود عاملی برای ادامه رفتار اهمال کارانه خواهد بود. همینطور وقتیکه گوینده، مخاطب را فردی آماده و مصمّم نمیداند، این خود تلقینی منفی به شمار میآید؛ یعنی، گوینده اعتماد ندارد که شنوندهاش بهموقع، کار خود را انجام دهد. این تأکید نشانه آن است که گوینده، مخاطب را اهمالکار میداند؛ بنابرین، مخاطب نیز حق دارد که وقتی چنین نگرشی نسبت به او دارد و بهاجبار او را ملزم به کار میکند، خود را مجاز به تعلّل و اهمالکاری بداند و برچسبی را که به او زدهشده، ناخودآگاه بپذیرد و این حالت را به عادت تبدیل کند. (الیس و نال، ترجمه فرجاد، ۱۳۷۵).
۲-۲-۴- اهمالکاری در فرهنگ ایرانی و اسلامی
البته باید توجه داشت اهمالکاری، پدیدهای وابسته به فرهنگ است و بر اساس آموزههای فرهنگی به طرق مختلف تعبیر و تفسیر میشود. در برخی فرهنگها اهمالکاری، نشانه تفکر و تدبر بیشتر است و حتی میزانی از آن نیز توصیهشده است. به عبارت دیگر، تأخیر در انجام امور به عنوان یک باور پذیرفتهشده، مطرح است. در برخی دیگر، اهمالکاری، پدیدهای منفی و زیانآور تلقی شده و نسبت به کاهش آن سفارشهای جدی شده است. در فرهنگ ایرانی که متأثر از تعالیم روحبخش اسلامی است، اهمالکاری پدیدهای چندوجهی تفسیر میشود. در آموزهها و تعالیم دینی اسلام، تعلل از دیرباز موردتوجه بوده و در روایات و ادعیه درباره آن سخن به میان آمده است. امام سجاد (ع) در دعای ابوحمزه بهخوبی به این نکته اشاره میفرمایند: “خدایا من عمرم را به امروز، فردا کردن و آرزوهاى طولانى و بلند، گذراندهام” و حضرت علی (ع) بابیان اینکه “فرصتها چون ابر در گذرند”، بر لزوم استفاده مناسب از زمان تأکید مینمایند. در ادبیات غنی فارسی نیز، بهکرات برنیفکندن کار امروز به فردا تأکید شده است. بااینوجود، اگرچه فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی، تعلل را یک آسیب جدی تلقی کردهاند، اما در فضای سازمانی و اجتماعی، تأخیر در انجام امور (این دست آن دست کردن) رویهای معمول و متداول است (فیاض و کاوه، ۱۳۸۹).
۲-۲-۵- راههای پیشگیری و درمان اهمالکاری
برای پیشگیری و درمان اهمالکاری راههای مختلفی وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره میشود:
- تعیین زمان
برای انجام هر کار، باید وقت معیّنی را در نظر گرفت. بیشتر اهمالکاریها نتیجه عدم آگاهی از میزان وقت موردنیاز برای انجام کارها است. اگر برای هر کار، زمان مشخصی در نظر گرفته نشود و زمان انجام آن را به طور مطلق در نظر بگیریم، طبیعی است که برحسب عادت، آن را به تعویق اندازیم. امّا اگر قرار باشد که آن را در وقت معیّنی تحویل دهیم، به هر نحو که شده، آن را در وقت مقرّر، انجام خواهیم داد و نشان میدهیم که میتوانیم آن را انجام دهیم.
- اولویتبندی
باید بین کارهایی که در نظر داریم انجام دهیم، «اولویت» را بشناسیم یعنی، در نظر بگیریم که کدامیک را باید پیش از دیگری و کدامیک را در درجه دوم قرار دهیم. این تقسیمبندی تا حدی ما را مقیّد میکند تا به انجام کاری که فوریت بیشتری دارد، بیندیشیم و در وقت مقرر آن را انجام دهیم.
- انتخاب کار مطابق با توانایی
بعضیاوقات انسان اقدام به انجام کارهایی میکند که خارج از حد و توان اوست. در این صورت فرد به علت ناتوانی در اتمام آن، ناچار به اهمالکاری و تأخیر میگردد. یا گاهی اقدام به کارهای خرد و کوچکی میکند که با تواناییاش سازگاری ندارد. در این صورت نیز فرد دچار حقارت و سرشکستگی میگردد و کار را رها میسازد. پس باید پیش از اقدام به عمل، کار را مناسب شأن و توانایی خود ببیند، سپس اقدام نماید. همچنین هرگاه در کاری به نتیجهای بالاتر از میزان استعداد و توانایی خود فکر کنید، باید بدانید بهجای اینکه به ادامه آن تشویقشید، به بی زاری و انزجار از آن و درنهایت اهمال در انجام آن سوق داده خواهید شد.
- اقدام به کار
آیا همه کارها نیاز به انگیزه دارد؟ آیا نمیتوان کاری را بدون انگیزه آغاز کرد؟ اشخاص اهمالکار همیشه توجیه میکنند که اکنون انگیزهای برای اقدام به کار ندارم و حالآنکه آن ها توجه ندارند که انگیزه خودبهخود هرگز از راه نمیرسد. برای پیدایش انگیزه و شدت آن، باید شروع به کارکرد. افراد موفّق خوب میدانند که کار، مقدّم بر انگیزه است. وقتی کار را شروع کنید، میبینید، آنقدر هم که فکر میکردید وحشتناک نیست، احساس میکنید که به انجامش راغب هستید.