– شناخت دقیق و گسترده به هنگام، از توانمندیهای عوامل دست دوم (پیمانکاران- سازندگان) به ویژه عوامل و امکانات داخلی و انعقادهای مناسب با آنان.
ب) برنامه ریزی تلفیقی و تفصیلی کل کار و اجرای آن:
– سازماندهی به صورت ستادی و کارگاهی و هماهنگی بین کلیه عوامل(از طراحان تا پیمانکاران ساخت، حمل و نقل، بیمه و ترخیص و نصب و…)
– کنترل کیفی، کمی(پیشرفت کار) ومالی و شناخت(حتی پیش بینی) تنگناهای احتمالی و تعیین و اعمال راه حل آنها.
– ارائه خدمات پشتیبانی به کارفرما همچون تامین منابع مالی که امروزه به یکی از توانمندیهای عوامل کلیدی پیمانکاران عمومی تبدیل شده است.
ج) تخصصی شدن فعالیتهای پیمانکار عمومی:
بر اساس مطالعات انجام شده هر پیمانکار عمومی می بایست فقط در یک رشته تخصصی فعالیت کند تا موجب انباشت تجربه و تخصص گردد و تخصصی شدن و استفاده از انباشت تجربه موجب می شود که:
قیمت تمام شده پروژه با توجه به انجام پروژه های مشابه کاهش یابد.
انباشت تجربه به مهندسی و بهینه سازی آن کمک خواهد کرد.
زمان اجرای طرح کوتاه خواهد شد.
مشکلات پیش آمده در طرح اول در طرحهای بعدی تکرار نمی شود.
اجرای پروژه با کمبود نیروی متخصص مواجه نمی شود و از خرید ماشین آلات متنوع جلوگیری و تنها به ماشین آلات و تجهیزات مورد استفاده تخصصی بسنده می شود.
توانایی های بالقوه شناسایی و از آن در اجرای پروژه استفاده خواهد شد.
موجب ارتقای کیفیت و افزایش بهرهوری در تمام ابعاد طرح خواهد شد.
منابع پیمانکار برای شرکت در مناقصه های بین المللی قابل اعتماد و استناد خواهد شد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
حضور در بازارهای جهانی به دلیل وجود این ویژگی، سهل و موجب فزایش بازار جهانی خواهد شد.
به طور خلاصه اهداف شرکتهای پیمانکاری عمومی را میتوان به صورت زیر نام برد:
انتقال دانش فنی
تجمیع و انباشت تجربه و دانش
بهینه سازی مهندسی- مهندسی
به کارگیری مهندسی ارزش
سرعت در اجرای کار
مشخص بودن مسئولیت اجرای پروژه
تخصصی شدن رشته های فعالیت(صمیمی دهکردی، ۱۳۸۴)
۲-۳ فرایند انتخاب پیمانکاران
زمانی که حوزه برون سپاری انجام شد، سازمان برونسپار باید به درک عمیقی از آنچه باید از یک پیمانکار بخواهد، برسد. بعد از آن تیم پروژه باید پیمانکاران را بررسی کند. برای بررسی پیمانکاران و انتخاب یک پیمانکار مناسب باید از رویکردی گام به گام استفاده نمود.
گریور[۴۴] و مینارد فرایند انتخاب پیمانکار را به شرح ذیل بیان کردند: (گرویور، ۱۹۹۹)
شناسایی پیمانکاران بالقوه: اولین هدف تیم پروژه شناسایی بهترین تعداد از پیمانکارانی است که توانمندیها و شایستگیهای مناسب را دارند و در ارائه خدمات علاقه مند میباشند. این مستلزم تماس با صنعت و تحقیق از افراد مطلع است.
هدف بعدی کاهش این لیست از طریق بررسیهای مقدماتی است. اگر تیم بیش از ده تا پانزده RFP[45] بفرستد احتمالا بررسی کافی انجام نداده است.
تعیین توانمندیهای لازم: یکی از اهدافی که در فهرست کردن توانمندیها و شایستگیها دنبال می شود تلاش برای عینیت بخشیدن بیشتر به مرحله ارزیابی و انتخاب پیمانکاران است.
تعیین معیارهای ارزیابی: همه شایستگیها و توانمندیها به راحتی قابل ارزیابی نیستند. این توانمندیها باید به معیارهای قابل ارزیابی تبدیل شوند. و این معیارها نیز از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. تیم باید وزن مناسب این معیارها را نیز تعیین کند.
تصمیم گیری در مورد یک یا چند پیمانکار
تهیه و تنظیم RFP: آنچه که در تنظیم RFP باید در نظر گرفت این است که RFP باید مکتوب و واضح باشد و زمان معقول برای پاسخگویی به آن در نظر گرفته شود و در برگیرنده اطلاعات کافی باشد. RFP شامل مواردی می شود که سازمان انتظار دارد هر پیمانکار در پروپوزالش بگنجاند مانند: دلایل برون سپاری، قلمرو خدمت، شایستگی های پیمانکار، استانداردها و معیارهای عملکرد، الگوی قیمت گذاری.
مقایسه و ارزیابی پروپوزالها: ارزیابی پروپوزالها بر مبنای اطلاعات خواسته شده در RFP انجام می شود.
ارزیابی شایستگی ها: در این مرحله پروپوزال ها با معیارهای ارزیابی شایستگیهای پیمانکار بررسی و ارزیابی می شود.
اطمینان از دقت و جدیت کار[۴۶]: این مرحله شامل مشاهده عملیات موجود، مصاحبه با افراد کلیدی، بررسی مستندات، بحث با رقبا و مشاوران صنعت است.
انتخاب پیمانکار
و در پایان مذاکره و انعقاد قرارداد.
در این تحقیق دو مرحله تعیین توانمندی های لازم و انتخاب پیمانکار به دلیل اهمیت آن، مدنظر قرار میگیرد.
۲-۴ اهمیت انتخاب پیمانکار
شرکت ها و سازمانهای بسیاری وجود دارند که ممکن است قسمتی از فعالیتهایشان را به صورت پیمانی به شرکتهای دیگری واگذار نمایند. در اکثر کشورها پروژه های اجرایی به دست پیمانکاران انجام می شود. عدم انتخاب پیمانکار مناسب می تواند منجر به کاهش در میزان کیفیت انجام پروژه، افزایش در زمان و حتی افزایش نابهنجار در هزینه اجرای پروژه گردیده و در برخی از موارد منجر به معلق شدن و ناتمام ماندن پروژه گردد. انتخاب پیمانکار به شیوه سنتی(کمترین قیمت پیشنهادی) و در نظر نگرفتن عوامل دیگر به صورت کامل ممکن است منجر به ترغیب پیمانکاران به انجام پروژه با کمترین قیمت و عدم توجه به شناسایی عوامل دیگر گردد(رجایی و حضرتی، ۱۳۸۶).
با توجه با اینکه پروژه های شهرداری معمولا بودجه های معتنابهی دارند، انتخاب پیمانکاران نامناسب برای این پروژه ها می تواند خسارت زیادی را به وجود آورد.
۲-۵ معیارهای انتخاب پیمانکار
انتخاب معیار در فرایند انتخاب پیمانکار یک گام مهم میباشد، به طوری که سازمانها برای موفقیت در انجام پروژه های خود باید به این امر توجه خاصی داشته باشند. برای مثال ممکن است سازمان واگذارکننده خدمت ۵ شرکت پیمانکاری بزرگ یک فعالیت خاص را پیدا کند، اما آیا در این مثال اندازه عامل مهمی است؟ اگر آن فعالیت ارزش مهمی برای سازمان داشته باشد، ثبات مالی و قدرت سرمایه گذاری بالا برای شرکت پیمانکاری لازم است، در غیر این صورت خدمات و پاسخگویی پیمانکار کافی است و پیمانکاری کوچک با کیفیتی بالا در مکانی نزدیک می تواند انتخاب درستی باشد؛ و این ممکن است یک وظیفه تحقیقاتی ساده به نظر آید، اما اطلاعات غالبا به آسانی در دسترس نیست یا اینکه ناقص است. در واقع بازار برون سپاری فعالیتها بسیار بزرگ و متنوع است و همه چیز از برون سپاری فعالیتهای کاملا ساده تا اخیرا کل فعالیتهای پشتیبانی شرکتهای بزرگ را پوشش میدهد. سازمانها در انتخاب پیمانکاری که قابلیتهایشان متناسب با نیازهای آنها باشد به چالش افتاده اند. لذاانتخاب معیار در فرایند انتخاب پیمانکار گامی مهم است.
در این بخش توانمندیهای شرکتهای پیمانکاری از دیدگاه صاحبنظران مختلف به صورت فهرست وار بیان می گردد. سپس سعی می شود تا بسته به شرایط اصلاح و تعدیلی در این معیارها صورت گیرد و به صورت تفصیلی در فصل سه توضیح داده شود.
جولای و وظیفه معیارهایی از قبیل هزینه انجام پروژه، مدت انجام، تجربه، عملکرد کیفی، تیم کاری، امکانات و تجهیزات، قدرت مالی و توانایی انجام پروژه را برای انتخاب پیمانکار پیشنهاد می کنند (جولای و وظیفه، ۱۳۸۶).
بر اساس آیین نامه های سازمان مدیریت و بررسی اهداف کارفرمایان مختلف، معیارهای تجربه، پایداری مالی، سوابق شرکت، کیفیت، کارهای جاری، منابع، مدیریت شرکت و تکنولوژی می تواند به عنوان معیارهای اساسی برای تعیین صلاحیت پیمانکاران به کار گرفته شود (رجایی و حضرتی، ۱۳۸۶).
اسماعیلیان و ربیعه نیز برای انتخاب پیمانکاران از شاخصهای سودآوری، انعطاف پذیری، امکانات و قابلیت های تکنولوژیکی، کیفیت و زمان تحویل استفاده کرده اند (اسماعیلیان و ربیعه، ۱۳۸۶). در نظر مارکز نیز معیارهایی از قبیل قیمت پیشنهادی، توانایی مالی، سابقه در صنعت، سازمان مدیریتی، سابقه افراد فنی، برنامه ایمنی و سوابق مربوط به خرابی ها در پروژه های قبلی برای انتخاب پیمانکاران مناسب بوده است (مارکز، ۲۰۰۵). هالت و سایرین نیز رده بندی معیارهای زمان، کیفیت و هزینه را از دیدگاه کارفرمایان خصوصی، کارفرمایان دولتی و مشاور- پیمانکار به منظور انتخاب پیمانکاران شناسایی کرده اند(هالت، ۱۹۹۵) و در دسته بندی دیگر هالت و سایرین پنج معیار سازمان، مالی، مدیریت، تجربه و عملکرد را مورد استفاده قرار دادهاند(هالت، ۱۹۹۴).
در تحقیقی معیارهایی از قبیل قیمت پیشنهادی، فعالیت قانونی، وضیت بیمه، ادعاهای پیمانکار، ناکامی در قراردادهای قبلی، رقبا، تضمین کیفیت، تعداد کارکنان فنی، تجربه، نوع و اندازه پروژه های قبلی، حفاظت از محیط و سلامتی و ایمنی در کار به عنوان معیار های انتخاب در نظر گرفته شده اند(بناتیس، ۲۰۰۶). در یک دسته بندی دیگر معیارهای تجربه در کار، تکنولوژی، مدیریت، تجربه و دانش تیم اجرایی، کیفیت، آشنایی با منطقه و محیط کار، شهرت، خلاقیت و نوآوری نیز به عنوان معیارهای انتخاب درنظر گرفته شده اند(درویش و سایرین، ۲۰۰۸)