– دهدشتی و پورحسینی(۱۳۹۲) پژوهشی با عنوان ارائه الگوی تاثیر استراتژی فروش و بازاریابی بر عملکرد فروش به انجام رساندند. اخیراًً در ادبیات بازاریابی کار ویژه فروش در سطح استراتژیک سازمان دیده شده، از یک عنصر صرفا عملیاتی فاصله گرفته و به عنصری استراتژیک ارتقاء یافته است. اما استراتژی فروش چیست و چگونه در ارتباط با محیط خارج و داخل سازمان بر عملکرد فروش تاثیر میگذارد؟ هدف این پژوهش شناسایی تاثیر استراتژی فروش و بازاریابی بر عملکرد فروش و بررسی اثرات تعدیل کننده محیط درونی و بیرونی و پیش زمینه استراتژی فروش است. پژوهش حاضر تلفیقی، یعنی ترکیبی از تحقیق کیفی و کمی است. جامعه آماری، مدیران فروش، بازاریابی یا صاحب نظران شرکت های فعال در صنایع غذایی عضو بورس اوراق بهادار تهران هستند. داده های تحقیق در مطالعه کیفی از ۲۶ نفر و در مطالعه کمی نیز از ۶۶ نفر از اعضای جامعه جمع آوری شدند. یافته های مطالعه حاکی از این است که استراتژی فروش و بازاریابی به طور مثبت و معناداری با عملکرد فروش در ارتباط هستند و رهبری تحول آفرین، شدت رقابت و تحولات تکنولوژی، اثرات تعدیل کننده زیادی بر این رابطه دارند، همچنین تاثیر عدم اطمینان تقاضا بر رابطه استراتژی فروش و عملکرد فروش تأیید نشد.
– محمودی و حقیقی در سال(۱۳۹۱) در پژوهش با عنوان تأثیر شبکه های اجتماعی بر عملکرد کارکنان در بین شرکت های غذایی تهران به این نتایج دست یافتند که استفاده از شبکه های اجتماعی اثربخشی کارکنان واحد فروش تأثیر مثبت داشته، و در ضمن عملکرد رفتاری و نتیجه ای نیز بر اثربخشی کارکنان واحد فروش تأثیر مثبت دارد. همچنین به وسیله استفاده از فن تحلیل مسیر نوع و میزان این اثرات مشخص شد و با توجه به این نتایج پیشنهادات و راهکارهایی در جهت نوع و میزان کنترل کارکنان از سوی مدیران فروش، به منظور افزایش اثربخشی کارکنان ارائه شد.
– زالی و دیگران(۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان تأثیر شبکه های اجتماعی بر عملکرد کسب و کار به این نتیجه رسیدند که عملکرد کسب و کار(صادرات، نوآوری، مالی و رشد مورد انتظار) به میزان ۷۴ در صد تحت تأثیر مستقیم شبکه اجتماعی میباشد.
– خشنود و مهدوی(۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان مزیت شبکه های اجتماعی در ارتقای سطح تجارت الکترونیک به انجام رساندند. یکی از رایج ترین روش های فعالیت های تجاری در عصر حاضر، تجارت الکترونیک ١ میباشد، به نحوی که امروزه به عنوان اصلی ترین ابزار داد و ستد مالی در میان کشور های پیشرفته قرار گرفته است. از آنجا ئیکه با تغییر علم و به دنبال آن افزایش سطح توقعات بشر، بازایابی سنتی در تجارت الکترونیک، جوابگوی نیازمندی هایی نسل امروز نمی باشد، سازمان ها برای بقای خود مجبور به اصلاح یا حتی تغییر استراتژی های تبلیغاتی خود در جهت از عهده بر آمدن تغییرات، حقایق و رفتارهای مشتریان خود میباشند. به دنبال این هدف و با در نظر گرفتن ویژگی های منحصر بفرد شبکه اجتماعی در دستیابی و بررسی رفتار مشتری، این امکان برای سازمان وجود خواهد داشت که با پیاده سازی اینگونه تجارت در بستر شبکه های اجتماعی به اهداف خود دست یابد. تاریخچه و مفهوم شبکه های اجتماعی، دلایل گرایش تجارت الکترونیک به سمت این گونه شبکه ها، آنالیز شبکه های اجتماعی بااستفاده از نیرو های پنجگانه پورتر از جمله موارد مورد بررسی در این مقاله میباشد.
– احمدی ندوشن و داورپناه(۱۳۹۰) پژوهشی با عنوان پایش رسانه های اجتماعی و نقش آن در بازاریابی به انجام رساندند. گسترش روزافزون استفاده از اینترنت منجر به ایجاد شبکه های اجتماعی شد که قابلیت بیان عقاید و احساسات توسط افراد را در گروه ها فراهم میکند. این پدیده مزیت گسترش روابط فردی و گروهی بدون نیاز به ارتباطات رو در رو را در بر دارد. انتشار عقاید فردی همان طور که میتواند موجب تبلیغ در مورد واحدهای کسب و کار شود، ممکن است با انتشار اطلاعات نادرست به حیثیت آن ها لطمه وارد کند. مدیران این واحدها میتوانند با پایش اینگونه اطلاعات، بخش بازاریابی خود را بهبود بخشند. این مقاله مروری است بر نقش رسانه های اجتماعی در بازاریابی و تلاشهای به عمل آمده برای پایش اینگونه اطلاعات.
۲-۳-۲ مطالعات خارجی:
– یانگ و دیگران[۳۷] (۲۰۱۴) در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل تأثیرگذار در تبدیل شبکه های اجتماعی به ابزار پرقدرت بازاریابی به این نتیجه رسیدند که قابلیت های شبکه اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فنی تأثیر قابل قبولی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در بازاریابی دارند. همچنین این استفاده باعث اثربخشی فعالیت های تبلیغاتی و عملکرد شرکت می شود.
– کوین و دیگران[۳۸] (۲۰۱۴) در پژوهشی با عنوان بررسی ارتباط بین استفاده از تکنولوژی های شبکه های اجتماعی و مدیریت ارتباط با مشتری به این نتایج دست یافتند که استفاده از شبکه های اجتماعی در بهبود مدیریت ارتباط با مشتری اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد و باعث عملکرد بهتر ارتباط با مشتری می شود.
– شارین و دیگران[۳۹](۲۰۱۳) در پژوهش با عنوان تأثیر شبکه های اجتماعی بر عملکرد اجتماعی به این نتایج دست یافتند که شبکه های اجتماعی بر روی عملکرد اجتماعی تأثیر مثبت و مستقیمی دارند.
– راسین و دیگران[۴۰](۲۰۱۳) در پژوهش با عنوان تأثیر شبکه های اجتماعی بر اثربخشی واحد فروش به این نتایج دست یافتند که شبکه های اجتماعی بر روی اثربخشی واحد فروش تأثیر مثبت و مستقیمی دارند.
– بیران و ماسوفی[۴۱] (۲۰۰۹) همین نتایج را به صورت ترکیبی بر مبنای تحلیل همبستگی ساده نشان دادند. اما جهت این رابطه علت و معلولی به طور واضح مشخص نیست. که شبکه های اجتماعی منجر به اثربخشی بالاترمی شود یا سازمان های با اثربخشی بالاتر فعالیتهای خود را با راهبرد استفاده از شبکه های اجتماعی تطبیق میدهند.
– راوان و دیگران[۴۲] (۲۰۰۸) در پژوهش به این نتایج دست یافتند که ارتباط مثبت بین شبکه های اجتماعی، رضایت مشتری و عملکرد مالی در سطح مدیران ارشد اجرایی با اثربخشی سازمان وجود دارد.
– هابیت و ساکار[۴۳](۲۰۰۵) در پژوهشی به این نتایج دست یافتند که یک ارتباط مثبت بین شبکه های اجتماعی، رضایت مشتری و اثربخشی مالی در سطح مدیران اجرایی فروش با اثربخشی واحد فروش وجود دارد.
۳-۱ مقدمه