بدون کسب مجوزهای لازم هیچ کس حق ندارد نسبت به واردات کندو، پوکههای موم ، عسل، کندو، وسایل زنبور داری به این ایالت اقدام نماید. بعد از اخذ مجوزهای لازم و ورود محموله ها زنبوردار موظف است ضمن خارج نمودن اجناس، از بستهبندیها، ترتیبی اتخاذ نماید که هر موقع مامورین نظارت خواستند، بتوانند مجددا از اقلام وارداتی به این ایالت بازدید نمایند.
بعد از ورود کندوها و زنبورعسل و وسایل مربوطه، مامورین حق دارند به مدت ۶۰ روز در زمانهای مناسب، به بازدید آنها اقدام کنند. کارشکنی و مخالفت با بازرسان اداره بخش زنبورعسل این ایالت، جرم محسوب می شود.
ب) پرورش ملکه زنبور عسل:
بر طبق قوانین ایلات آمریکا، زنبوردارانی که برای مصرف شخصی یا برای فروش، ملکه پرورش می دهند موظف هستند مراتب را به اداره مربوطه گزارش دهند. کارشناس مربوطه باید حداقل سالی یک بار از محل بازدید و عدم وجود بیماریهای عفونی را در تخم، لارو، شفیره و زنبوران بالغ تأیید نماید. در صورتیکه پرورشدهنده ملکه، موفق به اخذ تائیدیه فوقالذکر نگردد، حق فروش یا استفاده شخصی از ملکهها را نخواهد داشت.
البته، ممنوعیتهای دیگری نیز برای پرورش دهندگان ملکه تعیین شده که تعدادی از آنها در ذیل آمده:
۱-استفاده از عسل جهت تهیه خمیر قندی قفس ملکه زنبورعسل ممنوع میباشد.
۲-فروش عسل به منظور تهیه خمیر قندی قفس ملکه جایز نیست.
۳-استفاده از عسل برای همین منظور توسط خود زنبوردار هم ممنوع است. (لورینگ، ۵۷، ۱۳۷۵)
پ) حقوق باغداران و کشاورزان در مقابله با حقوق زنبورداران
بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی، بیش از هفتاد میلیون کلنی زنبور عسل در جهان وجود دارد که محصولات تولیدیِ آن، در راستایِ تامین نیازهای غذایی، دارویی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد. بعلاوه، زنبور عسل با گردهافشانی گیاهانِ زراعی و باغی، نقش بسیار مهمی در افزایش محصولات کشاورزی و پایداری محیط زیست ایفا می کند. باغ سیبى که زنبورعسل بدان دسترسى نداشته باشد ۵ تن محصول در هکتار میدهد واگر در فصل شکوفه چند کندو در داخل آن قرار دهند محصولش از ۵۰ تن در هکتار تجاوز می کند(دکتر شهرستانى, پاییز ۶۹,ص ۲۸).( گرده گل چیزى جز سلولهاى جنسى نر گیاهان نیست که تنها در صورتیکه روى سلولهاى ماده )تخم )گیاهى از همان نوع گل بیفتد می تواند آن را بارور نموده ومیوه یا بذر تولید کند)
از بین چهار وظیفه ای که زنبوران کارگر دارند دو وظیفه اخیر -جمع آورى گرده وشهد- هنگام جمعآورى گرده و شهد مقدارى گردهی گل به بدنشان میچسبد و وقتى که روى گل بعدى براى جمع کردن گردهی گل یا شهد مینشینند گردههاى زیادى که روى بدنشان چسبیده بود ناخودآگاه تعدادى بر روى مادگى این گل افتاده ویکى از آنها مادگى را بارور نموده تشکیل میوه میدهدو بدینوسیله محصول میوه باغ نیز زیاد می شود.
در اروپا و آمریکا معمولا باغداران در زمستان با زنبورداران یا اتحادیههاى زنبوردارى تماس گرفته و از پیش، کندوهاى آنها را براى روزهایى که باغهاى میوهشان پر از شکوفه است کرایه کرده و پولى معادل ششتصدریال بابت اجاره هر کندو میپردازند. زیرا از نقش مهم زنبورعسل در ازدیاد میوه با خبراند و خوب میدانند که اگر مثلا براى باغ میوه ۲۵ هکتاریشان صد عدد کندو اجاره کنند و مبلغ ششتصد هزار ریال بپردازند در عوض، زنبور، گلهاى درختان میوه راگرده افشانى کرده در نتیجه مقدار میوه ها خیلى زیادتر شده و از این راه لااقل یک میلیون ریال -یعنى پانزده برابرپولى که براى اجاره کندوها پرداخته بودند اضافه درآمد خواهند داشت-. از این گذشته با گرده افشانى به وسیله زنبورعسل، شکل و رنگ و مزه میوه ها نیز خیلى بهتر مىشوند. بنابرین، همانطوریکه میبینیم منفعت برنده اصلى از زنبورعسل، باغدارها هستند نه زنبوردارها. (حقوق زنبورعسل، ص۱۵۱)
در بین حشرات گردهافشان، زنبورعسل، به دلیل حمایت بشر، جمعیت بیشتر کلنی و جابجاییِ بیشتر کلنیها برای تولید محصول بیشتر و دامنه فعالیتِ وسیعتر، خصوصیات بیولوژیکی و رفتاری و مورفولوژیک خاص، بهترین نقش را ایفا می کند و از اهمیت خاصی برخوردار است (طهماسبی ، ۱۳۷۹).
سمپاشی محصولات کشاورزی و تلفات حاصل از آن، روی حشرات گرده افشان باعث کاهش جمعیت این حشرات و کاهش نقش آن ها در حفظ محیط زیست میگردد. مسمومیت زنبوران عسل، بواسطهی استفاده از آفتکشها یک مشکل جدی در سراسر دنیا میباشد. (Malcom T.S. 1993)
هرگاه فقط پانزده الى بیست روزى را در سال که درختان میوه گل دارند از سمپاشى در داخل گل صرفنظر گردد هم رعایت زندگى زنبورها شده هم با ازدیاد تولید عسل به زنبوردارها و در نتیجه به اقتصاد کشور کمکى نموده و سرانجام هم اینکه باغدار کمک بزرگى به تو لید و ازدیاد میوه و در حقیقت به خودش کردهاست. این حشره مفید در حالى که با جدیت در جستجوى شهد از گلى به گل دیگر پرواز می کند ندانسته گردههاى نر یک گل را به موهاى بدنش چسبیده به مادگى گل دیگر انتقال میدهد و این گلها را بارور می کند و تبدیل به میوه می نماید. بدین سان مقدار محصول سالانه باغ زیادتر می شود.
زنبور به درختها و گیاهان فقط تا زمانى علاقه دارد که بر روى آنها گل وجود داشته باشد. از ساعتى که گلهایشان ریختند دیگر هیچ علاقه و رابطهاى بین آنها وجود ندارد. از این ساعت به بعد سمپاشى درختان بلامانع است. (لورینگ، ۱۳۷۵، ص۲۷۵)
ذهنیت عامه در بین باغداران و کشاورزان در مورد زنبورعسل، تزاحم زنبور عسل و علت کاهش میزان محصولات کشاورزی است. لذا دور کردن زنبوران از مزرعه خود، به طرق متفاوت، تنها راهحلی است که به نظرشان میرسد. متاسفانه در قبال این رفتارِ باغداران و کشاورزان، زنبورداران حق شکایت و تظلم به مراجع قضایی خاصی را ندارند. لذا حقوق آنان پایمال می شود. مضاف بر اینکه سرمایه آنان نیز اگر از بین نرود، کاهش پیدا می کند.
و اگر خوشبینانهترین حالت را در نظر بگیریم -که باغداران یا کشاورزان با زنبورستان همسایه کاری نداشته باشند و یا حتی از وجود مؤثر و مفید زنبوران در کنار باغ خود اطلاع داشته باشند- سمپاشی غیر اصولی آنان، باعث کاهش جمعیت زنبورستان می شود. در این حالت نیز، زنبوردار، هم سرمایه خود را از دست داده و هم مرجعی برای عدالتخواهی سراغ ندارد. در این دومورد بیان شده (۱-آسیب رساندن به زنبورستان برای دورکردن از باغهای خود و ۲- سمپاشیِ بدموقع و بدون اطلاع)، ۲ راه حل میتوان درپیش گرفت: ۱- فرهنگسازی ۲- جرمانگاری؛ که البته این دو راه حل باید همگام باشند.