نقد دیدگاه دوم: اگر ثابت شود از عزل موکل و ایجاد ظاهر دروغین خسارتی به شخص ثالث نمیرسد یا راه عادلانهتری برای جبران آن وجود دارد یا طرف قرارداد مایل به اجرای مفاد قرارداد نیست، باید معاملهای که وکیل ظاهری برای موکل انجام داده است نافذ نباشد. در حالی که حکم ماده۶۸۰ درباره نفوذ عمل وکیل مقید به هیچ شرطی نیست. وانگهی چگونه میتوان عزل وکیلی را که خیانت او آشکارشده است تقصیر نامید و به عنوان خسارت ناشی از آن، موکل را مسئول شناخت؟
دیدگاه سوم: از مفاد پارهای از اخبار برمیآید و بسیاری از فقیهان به اجمال از آن یادکردهاند این است که چون نفوذ عزل موکل پیش از آگاه شدن وکیل باعث ضررهای نامتعارف وکیل و اشخاص ثالث میشود، قانونگذار این حکم ضروری (عزل وکیل) را مرتفع کردهاست. بهبیاندیگر، قاعده (حکم اولی) این است که
وکالت به عزل موکل از بین برود. ولی ایجاد ضرر نامشروع باعث میشود تا قانونگذار آن را تا آگاه شدن وکیل باقی بداند (حکم ثانوی).
بر مبنای دفع ضرر از اشخاص ثالث و وکیل، نفوذ عزل موکل بهطورکلی از بین میرود و نمیتوان آن را مشروط به تقصیر موکل و ایجاد ضرر کرد. بهبیاندیگر، وکیل ظاهری در حکم وکیل واقعی قرار میگیرد و این امر نتیجه مسئولیت مدنی موکل نیست. بر همین مبنا اگر ثابت شود که طرف معامله از عزل وکیل آگاه بوده است، چون ضرر بر او تحمیل میشود، قاعده طبیعی نفوذ عزل موکل اجرا میشود و محلی برای استناد بهقاعده (لاضرر) باقی نمیماند.[۹۰]
۲-۲-۱-۲: اثبات و نحوه اطلاع عزل
ماده ۶۸۰ قانون مدنی مقرر میدارد: «تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است».
بنابرین تا زمانی که وکیل از عزل موکل مطلع نشود به کار وکالتی خود ادامه میدهد و آثار این افعال متوجه موکل خواهد شد هرچند موکل وکیل را عزل کرده باشد چراکه آنچه مسلم است این است که اراده موکل مبنی بر فسخ باید صورت خارجی بیابد یعنی اراده درونی موکل برای انحلال عقد کافی نیست. حال تمام بحث بر سر این نکته است که این صورت بیرونی و خارجی چگونه باید باشد.
بنا بهحکم خاص ماده ۶۸۰ قانون مدنی سمت وکیل وقتی زایل میشود که اراده موکل ابراز شود و علاوه بر آن به آگاهی وکیل هم برسد، پس ابلاغ عزل به وکیل بخشی از عمل حقوقی عزل است که باید توأمان انجام شوند تا بتواند در عالم اعتبار حقوق اثرگذار شود.
بحث ما ازآنجا اهمیت پیدا میکند که اطلاع وکیل از خبر عزل خود از مورد وکالت میتواند متضمن آثار حقوقی بر معاملات خود موکل و یا وکیل در مقاطع زمانی بعد از عزل و قبل از اطلاع و یا بعد از عزل و بعد از اطلاع به همراه داشته باشد، اهمیت ارسال خبر عزل نمود بیشتری پیدا میکند.
۲-۲-۱-۲-۱: نحوه اطلاع
خبر عزل میتواند به هر نحو باشد و در قوانین هیچ گونه روش خاصی برای اعلام توصیه یا امر نشده است و البته برای سهولت در اثبات امر اعلام و عدم امکان انکار آن از سوی وکیل بهتر است امر ابلاغ عزل بهنوعی باشد که امکان انکار توسط موکل نباشد و در صورت انکار موکل بتواند آن را اثبات کند.
در خصوص اینکه موکل تکلیفی به اخبار وکیل از عزل دارد یا نه؟ باید گفت اطلاع وکیل از عزل به هر طریق ممکن بر مبنای عقلی لازمه اثربخشی عزل است و در واقع کاملکننده عزل میباشد و این تکمیل (یا اثبات آن) تکلیف موکل است که روشهای آن ممکن است متفاوت باشد.
اطلاع خبر عزل وکیل با توجه به پیشرفت تکنولوژی از طرق مختلف امکانپذیر است و ماده ۶۸۰ قانون مدنی فقط اشاره به خبر عزل دارد بنابرین با توجه به رویکرد رویه قضائی که ابلاغ اوراق قضائی را از طریق ایمیل و یا پیام کوتاه مخابراتی در دست بررسی و اجرا دارد به نظر میرسد نحوه اطلاع وکیل از خبر عزل جنبه طریقیت داشته باشد.
بنابرین این اطلاع وکیل از عزلش ممکن است به طرق رسمی صورت گیرد مانند دفترخانه اسناد رسمی، ابلاغ اظهارنامه. حسب مورد اداره ثبتاسناد یا دفاتر دادگاهها است یا راههای دیگری توسط خود موکل. چراکه آقای دکتر کاتوزیان معتقد است اگر خبر عزل به وسیله پست به اقامتگاه وکیل فرستاده شود، رسیدن نامه یا تلگراف به اقامتگاه او اماره بر آگاهی است و ازاینپس وکیل باید ثابت کند که حادثه ناگهانی مانع از آگاه شدن او شده است[۹۱].
اما در مورد دفاتر اسناد رسمی این نکته حائز اهمیت است که اصولاً مسئولیت اصلی اطلاع عزل وکیل به عهده موکل است و تنظیم سند رسمی نباید این شبهه را به وجود بیاورد چون سردفتر در تنظیم سند نقش اساسی دارد در این خصوص دارای تکلیف نیز هست و اصولاً هر تکلیفی برای هر شخصی نیاز بهصراحت قانونی دارد و ممکن است تردید شود که در بحث مسئولیت مدنی سردفتر سبب ورود خسارت به موکل و یا وکیل تلقی شود که با توجه به عدم صراحت قانونی سردفتر در این باب مسئولیتی متوجه سردفتر نباید در نظر گرفت اعلام خبر عزل به وکیل از مسئولیتهای موکل است و دفترخانه اصولاً تکلیفی ندارد زیرا در موارد تردید بر تکلیف یا عدم تکلیف بر دفاتر، اصل بر عدم تکلیف است مگر در موارد وجود نص قانونی بر تکلیف.
برای حل این موضوع رویه ابلاغ از طریق اجرای ثبت را پیشنهاد میکنم زیرا این روش منطبق با رویه قضائی دادگستری و سازمان ثبت است. به نظر میرسد اجرای این طریق پیامدهای انتظامی برای سردفتر نداشته باشد هرچند با قائل بودن به عدم تکلیف برای سردفتر موضوع تبعات انتظامی موضوعا منتفی است.
به نظر خوب است در مواردی که دفاتر اقدام به عزل وکیل میکنند مراتب را مکتوب و با پست سفارشی یا ابلاغ از سوی اجرای ثبت به اطلاع وکیل برسانند و راهحل دیگر اینکه در زمان امضای موکل از قول موکل بنویسند که مثلاً حسبالاظهار موکل مراتب عزل وکیل توسط خودشان به اطلاع وکیل رسیده یا خواهد رسید و نیاز به اعلام از طریق دفترخانه نیست و مسئولیت آن را شخصاً پذیرفتند.
۲-۲-۱-۲-۲: اثبات دعوی اطلاع
از متن ماده ۶۸۰ قانون مدنی مشخص میشود تا زمانی که وکیل اطلاع از عزل نداشته باشد اعمال او نافذ است بنابرین موکلی که وکیل را به هر دلیلی عزل کردهاست و دیگر نمیخواهد او وکیل او باشد بنابرین باید عزل را به وکیل اطلاع دهد و چنانچه این عدم اطلاع آثاری داشته باشد که خسارات بر جای گذارد وکیل مسئولیتی ندارد و در صورت اقامه دعوی موکل شکست خواهد خورد.
در اینجا هرچند موکل خبر عزل را به اطلاع موکل رسانده باشد و این اطلاع را نتواند ثابت کند، بار اثبات دعوی بر عهده موکل میباشد؛ زیرا اصل بر عدم است مگر خلافش ثابت شود بنابرین اصل بر این است که موکل به وکیل اطلاعی نداده است مگر بتواند رساندن اطلاع را ثابت کند. پس اگر موکل ثابت کند وکیل از عزل باخبر بوده از تاریخ اطلاع او اعمالش غیر نافذ خواهد بود.
البته همان طور که گفته شد به گفته آقای دکتر کاتوزیان اگر خبر عزل به وسیله پست به اقامتگاه وکیل فرستاده شود، رسیدن نامه یا تلگراف به اقامتگاه او اماره بر آگاهی است و ازاینپس وکیل باید ثابت کند که حادثه ناگهانی مانع از آگاه شدن او شده است.