-
- واحدهای اقتصادی کوچک هستند و مالیات گرفتن از آن ها مشکل است
-
- بیشتر این دولت ها از مالیات بر واردات واهمه دارند، زیرا این نوع مالیات معمولا سبب فساد مالی، قاچاق و حمایت بیش از اندازه از صنایع داخلی می شود.
-
- تمایل زیادی برای مالیات گرفتن از افراد ثروتمند ندارند، زیرا می خواهند این افراد را تشویق به سرمایه گذاری کنند. افراد ثروتمند نیز با روش های گوناگون میتوانند از تحمل فشار مالیاتی بپرهیزند.
ب) نظام مالیاتی کشورهای در حال توسعه دارای انعطاف لازم نسبت به رشد درآمد ناخالص داخلی نیست؛ یعنی به طور خودکار نمی تواند نسبت به رشد اقتصاد انعطاف نشان دهد علت اصلی این است که کشورهای در حال توسعه وابستگی زیادی به مالیات بر کالاهای انحصاری و تجارت خارجی دارند و اصولا این نوع مالیات ها نسبت به درآمد ناخالص داخلی بدون انعطاف هستند. مالیات بر انحصارات نیز سه نوع است: مالیات بر کالاهای نفتی، الکل و سیگار. اگر کشوری در حال رشد باشد، دلیلی وجود ندارد که مردم سیگار یا الکل بیشتری مصرف کنند ولی مصرف بیشتر کالاهای نفتی اتفاق خواهد افتاد. در ضمن با تغییرات ساختاری نیز مواجه خواهیم بود، بدین ترتیب که به جای وارد کردن کالای لوکس، کالاهای سرمایه ای وارد می شود، که مالیات کمتری دارند.
ج) استفاده بیش از حد از مالیات به منزله یک انگیزه ااقتصادی در بسیاری از این کشورها درآمد حاصل از سود سهام و سود بانک ها از مالیات معاف هستند و انگیزه های مالیاتی برای شرکت های تازه تأسيس وجود دارد. اکثر شرکت های دولتی و خارجی، سازمان های مذهبی و غیر انتفاعی و همچنین واردات از معافیت مالیاتی بهره مند هستند. علت اصلی آن کوچک بودن پایه مالیاتی است.
ه) استفاده بیش از حد از مالیات، به مثابه ابزار تعدیل ثروت (عرب مازار، ۱۳۸۳، ۳۱).
۲-۶- ضعف نظام مالیاتی کشور ایران
سهم اندک درآمدهای مالیاتی دولت خبر از ضعف نظام مالیاتی در یکی از بهترین راه های کسب درآمد برای رشد و توسعه اقتصادی میدهد.
پائین بودن فرهنگ مالیاتی: فرهنگ مالیاتی مجموعه ای از طرز تلقی، بینش و عکس العمل افراد در برابر نظام مالیاتی است.
بالا بودن وقفه های مالیاتی: فاصله میان زمانی که طی آن مالیات باید پرداخت شود با زمانی که مالیات واقعاً پرداخت می شود تأخیر زمانی در جمع آوری مالیات نامیده می شود. وقفه زمانی در ایران به دو نوع تقسیم می شود: وقفه قانونی و وقفه غیر قانونی.
زیاد بودن معافیتهای مالیاتی: اگر اعطای معافیتها با دقت لازم صورت نگیرد دولت برای کسب درآمد مالیاتی مورد نظر فشار مالیاتی سنگینی را بر گروههای دیگر جامعه وارد میکند.
ضعف نظام تنبیه و تشویق: این نظام که ضمانت اجرای قانون نیز محسوب می شود کمتر مورد توجه قرار میگیرد و در بازنگریهای صورت گرفته در قانون مالیات مستقیم نیز اغلب بدون توجه به تغییرات در شرایط و موقعیت اقتصادی و اجتماعی بدون انجام اصلاحات و در بهترین شرایط با اندک تغییری به تصویب رسیده است.
همچنین ندانستن درآمد مودیان، مستند نبودن میزان درآمد مودیان، نبود امکان مبادله کامل اطلاعات، نبود یک نظام نظارت و پیگیری برای اخذ مالیات، نبود امکان تهیه آمارها و گزارشهای دقیق مالیاتی و متناسب نبودن میزان مالیات با توجه به ارزش روز کالا از دیگر نارساییهای وصول مالیات در اقتصاد ایران میباشد(لزگی و همکاران، ۱۳۸۷،۱۲۵).
۲-۷- مبانی نظری تلاش مالیاتی
ظرفیت نسبی درآمد دولت و تلاش مالیاتی در سطح دولت مرکزی و محلی (استانی) در چارچوب نظریه های مالیاتی، به صورت دو واژه ظرفیت مالیاتی و تلاش مالیاتی مطرح میباشد. این دو واژه به دو نظریه متفاوت از دیدگاه اقتصاد بخش عمومی یا اقتصاد مالیاتی مرتبط می شود. در جهت شفاف نمودن این مقوله ها با رابطه درآمد مالیاتی بحث را آغاز میکنیم. درآمد مالیاتی با مععادله زیر تعریف می شود:
T=Tb
در اینجا:
T: درآمد مالیاتی
t: نرخ مالیات یا نزخ متوسط مالیات
B: پایه مالیات
تعریف میشوند.
نظریه ظرفیت مالیاتی به تعیین نرخ بهینه مالیات مربوط می شود. این مقوله مهم در نظریه های اقتصادی مالیاتی را لافر اقتصاددان امریکایی در اوایل دهه هشتاد میلادی در جهت متقاعد نمودن کنگره امریکا برای اصلاحات مالیاتی ارائه نمود.
شکل۲-۲- منحنی لافر
در شکل بالا نشان داده می شود که با افزایش نرخ مالیاتی درآمد مالیاتی افزایش و کاهش مییابد. چنین نرخ بهینه مالیاتی برای هر پایه مالیات حداکثر ظرفیت مالیات را برای آن پایه مالیاتی تعیین میکند. چنین برداشتی از ظرفیت مالیاتی در چارچوب تجزیه و تحلیل جزیی از مدل های اقتصادی قرار میگیرد.
تلاش مالیاتی در رابطه با مشخص نمودن فاصله بین پایه مالیات اسمی(BN) و پایه مالیات تحقق یافته (Ba) قرار گرفته و تلاش کامل یا بهینه مالیاتی زمانی رخ میدهد که Ba=BN باشد. اجتناب از پرداخت مالیات بستگی به دو عامل اساسی دارد؛ یک متغیر مهم که انگیزه اجتناب و فرار از پرداخت مالیات را افزایش میدهد، نرخ مالیات بر درآمد افراد است. این مهم، در مدل پرفسور بوکانان قابل مشاهده است.
۲-۷-۱- نظریه بوکانان
بوکانان در زمینه تاثیر مالیات بر عرضه کار در خصوص انتقال فعالیت های اقتصادی از یک بازار (رسمی) به بازار دیگر (غیر رسمی) کاری تجربی انجام داده و به نتایجی میرسد. حال اگر نرخهای مالیاتی افزایش یابد، فرد فعالیت های خود را از بازار رسمی به بازار غیر رسمی منتقل میکند تا از پرداخت مالیات فرار کند. همچنین سطح درآمد نیز تاثیر مثبتی بر اجتناب و فرار مالیاتی دارد. به عبارت دیگر، سطح درآمد بالاتر انگیزه های ورود به بازارهای غیر رسمی را افزایش میدهد. از طرف دیگر، با افزایش کشش درآمدی، فرار مالیاتی بیشتر می شود. در مجموع، افزایش بی رویه نرخ های مالیاتی، افزایش درآمد و افزایش کشش درآمدی موجب افزایش فرار مالیاتی و کاهش تلاش مالیاتی میگردد.
همان گونه که در نمودار ملاحظه میگردد به منظور تمرکز روی جانشینی فعالیتهای معاف از مالیات برای بخشی که قابل مالیات گیری است، فرض میکنیم که مقدار کل درآمد فعالیت زا ثابت و برابر واحد میباشد. این مقدار در محور افقی نشان داده شده است که شامل دو نوع فعالیت قابل مالیات گیری و غیرقابل مالیات گیری میباشد.
شکل۲-۳- فرار مالیاتی و بازارهای رسمی و غیر رسمی
منحنی SS تخصیص فعالیت درآمد زا را به منابع قابل مالیات گیری به صورت بازده نهایی نشان میدهد بنابرین منحنی SS بهره وری شخص را در درآمد به دست آمده از فعالیت غیر مالیات گیری بیان میکند.
در حالت عدم وجود مالیات، شخص واحد از فعالیت درآمدزا را به فعالیت هایی اختصاص خواهد داد که قابل مالیات گیری هستند و واحد را نیز به فعالیت هایی اختصاص میدهد که آزاد از مالیات هستند و درآمدی از منابع به دست می آورد که درآمد اولیه وی ترکیبی از واحد از منابع قابل مالیات گیری به علاوه فضای زیر منحنی SS یعنی SB از منابع غیر قابل مالیات گیری میباشد.
فرض یک مالیات تصاعدی روی درآمد شامل دو نرخ وضع میگردد. یکی نرخ m روی درآمد قابل مالیات گیری و دیگری نرخ روی تمام درآمدهایی که در آینده قابل مالیات گیری میباشند. خطوط ۱-m و این نوع سیستم مالیاتی را نشان میدهند. درآمد مالیاتی به دست آمده به وسیله این خطوط و محور افقی مشخص میگردد.