تغییر نهایی قیمت سهام (با فرض ثبات سایر عوامل) به میزان افزایش در نرخ بازده مورد انتظار مورد توقع و میزان تغییر در سود سهام بستگی دارد. چنانچه تاثیر افزایش در نرخ بازده مورد توقع بیش تر از تاثیر افزایش در سود سهام باشد قیمت سهام کاهش مییابد و بالعکس.
۲- ۳۲- افزایش تورم و کاهش کیفیت سود شرکت ها
در شرایط تورمی به طور متوسط سود اسمی شرکت ها پس از مدت زمانی بدون اینکه افزایش واقعی سودآوری را به همراه داشته باشد، افزایش مییابد وقتی سود اسمی افزایش مییابد قیمت اسمی سهام نیز افزون خواهد شد که موجب کاهش ارزش ذاتی سهام میشود.
بنابرین افزایش نرخ تورم، کیفیت واقعی سود شرکتها را پایین میآورد از سوی دیگر با افزایش نرخ تورم، نرخ بهره مورد انتظار سرمایه گذار افزایش مییابد. تورم رشد اقتصادی را کند میکند و باعث کاهش سودآوری بنگاههای اقتصادی میشود. بر این اساس میتوان گفت نرخ تورم به عنوان یکی از متغیرهای مهم اقتصاد هر کشوری، میتواند بر کیفیت سود شرکتهای بورسی تاثیر گذار باشد.
۲-۳۳- سابقه پژوهش ها و مطالعات انجام گرفته
۲- ۳۳- ۱- تحقیقات داخلی
کردستانی (۱۳۷۴)، توانایی سود در پیشبینی جریانهای نقدی و سودهای آتی را بررسی کردهاست که به لحاظ متدولوژی با تحقیق کاترین فینگر[۲۴](۱۹۹۴) همانند است. نتایج مربوط حاکی از این بود که افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیشبینی، موجب دستیابی به پیشبینیهای بهتر میشود. همچنین سود حسابداری در مقایسه با جریانهای نقدی توانایی بیش تری برای پیشبینی دارد.
رشید زاده (۱۳۷۸)، در مطالعه خود تحت عنوان «اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر رونق و رکود بورس اوراق تهران طی سال های(۱۳۷۷-۱۳۶۹)» نشان داد که متغیرهای واردات، تشکیل سرمایه ثابت نا خالص داخلی، نقدینگی و ارزش افزوده صنعت و معدن بر رونق بورس تهران اثر مثبت دارند. همچنین آزمون علیت گرنجر حاکی از این است که بازار بورس اوراق بهادار تهران اثر معناداری بر متغیرهای اقتصادی مورد نظر دارد.
_عزیزی (۱۳۷۸)، در تحقیق تحت عنوان «شناسایی متغیرهای کلان اقتصادی مؤثر بر شاخص قیمت سهام» برای دوره زمانی (۱۳۶۹ الی ۱۳۷۶) به این نتیجه رسید که تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی در ایران قادر به توضیح تغیرات شاخص قیمت سهام نیستند.
_ آزاد (۱۳۸۳)، تحقیق دیگری تحت عنوان در محتوای اطلاعاتی پیشبینی سود شرکت ها انجام شده است. دوره زمانی این تحقیق سال های ۱۳۸۱-۱۳۷۷ بود که شامل ۵۸ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میشد. نتایج تحقیق نشان داد که بین سود پیشبینی شده توسط شرکت ها و سود واقعی رابطه معنا داری وجود دارد و همچنین بین سودهای پیشبینی شده توسط شرکت ها و بازده سهام رابطه معنا داری وجود دارد.
_ قاسمی (۱۳۸۴)، دقت پیشبینی سود مدیران با پیشبینی بر مبنای روش باکس-جنکیز مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان از دقت پیشبینی سود مدیران به مراتب بیش تر از الگوی سری زمانی باکس-جنکیز است. دقیقتر بودن پیشبینی مدیریت به معنای عدم ارتباط سود هر سال با سود سالهای قبل است.
_خالقی مقدم (۱۳۸۴)، دقت پیشبینی سود اعلام شده توسط مدیریت را با هدف بررسی رابطه چهار متغیر، قیمت سهام، اندازه عمر شرکت و درجه مالی با دقت پیشبینی سود، با بهره گرفتن از رگرسیونهای یک و چند متغیره بررسی کرد. نتایج آزمون رابطه معنادار بین دقت پیشبینی و متغییرهای قیمت و اندازه شرکت را تأیید کرد.
_ مشایخ (۱۳۸۶)، دقت پیشبینی مدیران را از سود هر سهم آینده با پیشبینی مبتنی بر اطلاعات الگوی گام تصادفی مورد بررسی قرار داد. نتیجه پژوهش نشان میدهد بین اشتباه پیشبینی سود مدیران و اشتباه پیشبینی بر اساس گام تصادفی تفاوت معناداری است. با افزایش اندازه شرکت، پیشبینی مدیریت دقیقتر میشود و دقت پیشبینی سود مدیران در شرکت های سود ده نسبت به شرکت های زیان ده بیش تر است.
۲- ۳۳- ۲- تحقیقات خارجی
_ گراهام و همکار [۲۵](۱۹۶۲)، در تحقیقات خود پیشبینی سود آتی، از مطالعات و بررسی سودهای گذشته در طول زمان استفاده نمودند و اعتقاد داشتند که تنها راه پیشبینی سود استفاده از متوسط سودهای گذشته است و این نظر توسط محققان دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت و الگوهای قابل قبولی نیز در این زمینه ارائه گردید.
_ جلیک و همکاران [۲۶](۱۹۹۸)؛ دریافتند هر اندازه که شرکت بزرگتر باشد، سود شرکت با ثبات تر و پیشبینی سود توسط مدیریت دارای صحت و دقت بیشتری است. بنابرین انتظار میرود که یک رابطه منفی بین اندازه شرکت و سطح خطای مطلق پیشبینی وجود داشته باشد.
_ جگ و مکنومی [۲۷](۲۰۰۳)، شواهد تجربی نشان دادهاند که سرمایه گذاران به اطلاعاتی نظیر پیشبینی سود هر سهم اتکا کرده و در قیمت گذارای سهام از آن استفاده میکنند. این پیشبینی انتظارات مدیرت در مورد رویدادهای آتی ممکن است به وقوع بپیوندد لذا دقت این پیشبینی برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است زیرا تصمیم گیری سرمایه گذاران در مورد خرید، فروش و یا نگهداری سهام بر مبنای این اطلاعات است. بنابرین خطای پیشبینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است.
_ راجرز و استاکن[۲۸](۲۰۰۵) اعتبار پیشبینیهای مدیریت را مورد بررسی قرار دادند. آن ها با آزمون اینکه چگونه بازار، توانایی ارزیابی صحت پیشبینیهای مدیران را دارد و چگونه مدیران در پیشبینی ها جانبدارانه عمل میکنند به این نتیجه رسیدند که مدیران خواهان ارائه نادرست اطلاعات پیشبینی هستند ولی در عمل با توانایی بازار دریافتن ارائه نادرست روبرو میشوند.
_ گراهام، کمپل و راجگوپال [۲۹](۲۰۰۵) نظر ۴۰۱ مدیر مالی را در مورد هموار سازی سود، بررسی کردند. ۹۷% مدیران با هموارسازی سود موافقت داشتند. هموار سازی سود، ابزار مدیران برای دستکاری عمدی نوسانات سود در حوزه ی اختیارات گزارشگری آن ها است. از این دو دلیل تمایل مدیران مالی به هموار سازی، ترس از نوسان سود است، زیرا ۸۰% آن ها اعتقاد داشتند که نوسان پذیری سود، قابلیت پیشبینی سود را کاهش میدهد.
_ آجنیکا و همکاران (۲۰۰۵)، به بررسی رابطه ترکیب هیات مدیره شرکت و سرمایه گذاران نهادی با ویژگیهای پیشبینی سود مدیران پرداختند. در این تحقیق برای آزمون دقت پیشبینی سود، خطای پیشبینی سود به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق آنان نشان داد که مدیران غیر موظف با دقت پیشبینی سود رابطه معنادار مستقیم و درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی نیز با خطای پیشبینی سود رابطه معکوس دارد.