“کودک طبیعی” با بخشهای مثبت و منفی
بیان این مطلب که من در بخش “کودک طبیعی” خود هستم به این معنا است که رفتارهایی را از دوران کودکی خود دارم که توجهی به قوانین و محدودیت های “والدی” نمی کند. این رفتارها میتوانند برای من به عنوان یک فرد بزرگسال پربار و زندگی بخش باشند. در این صورت به عنوان بخش مثبت “کودک طبیعی” تقسیم بندی میشوند، مانند با صدای بلند خندیدن در یک جمع دوستانه. و زمان هایی که فرد بدون توجه به پیامدهای یک رفتار و فقط بر اساس انگیزه های “کودک” آن کار را انجام میدهد، درگیر رفتارهای بخش منفی “کودک طبیعی” خود شده است، مانند آروغ زدن در مهمانی با صدای بلند.
“والد مهربان و تغذیه کننده” و “والد کنترل کننده و مستبد یا سرزنشگر”
گاهی اوقات که کودک بودم، والدینم به من میگفتند که چه کار کنم، آن ها یا من را کنترل نموده، یا از من انتقاد میکردند. هرگاه به گونه ای رفتار می کنم که تقلیدی از نقش والدینم در این زمینه هاست، در بخش”والد کنترل کننده و مستبد” خود قرار دادم(که گاهی “والد انتقاد کننده” نیز نامیده می شود.) زمانهای دیگری هم بوده که والدینم از من مراقبت و مواظبت میکردند. هرگاه رفتارهایی را که والدینم در زمان مراقبت از من نشان میدادند، بازنوازی کنم، یا به کسی توجه نشان دهم، در بخش “والد مهربان و تغذیه کننده” خود هستم.
“والد کنترل کننده و مستبد” با بخشهای مثبت و منفی
زمانی که دستورهای “والدی” ما به دیگران فقط به منظور حمایت از آن ها و رشد روانی آن ها باشد، ما در زمانی که دستورهای “والدی کنترل کننده و مستبد” خود هستیم. مانند زمانی که ما به یک نفر می گوییم از این محل رد نشو چون خطرناک است.”والد کنترل کنده و مستبد” منفی بیان کننده رفتارهای “والدی” است که با تحقیر (کوچک کردن) طرف مقابل همراه باشد. زمانی که کنترل کردن دیگران همراه با تنبیه و خشونت و سرزنش باشد.
“والد مهربان و تغذیه کننده” با بخش های مثبت و منفی
“والد مهربان و تغذیه کننده” مثبت شامل مراقبتی است که ازتوجه خالص به شخصی که به او کمک میکنیم، فراهم شده باشد. بنابرین زمانی که از کسی مراقبت میکنیم یا به او توجه نشان میدهیم، در حالت “والد مهربان” مثبت خود هستیم. “والد مهربان و تغذیه کننده” منفی بدین معنا است که شخصی از موضع بالاتر و درحالی که طرف مقابل را تحقیر میکند به او کمک کند، یعنی کمک کردن با حالت تحقیر و منت گذاشتن همراه باشد. مانند تکه غذایی که یک ارباب به طرف خدمتکار خود پرت میکند(جونز و استوارت، ۱۹۴۰، به نقل از ترکان، ۱۳۸۵).
تشخیص حالات نفسانی
چهار روش برای تشخیص حالات نفسانی “والد”،”بالغ” و “کودک” وجود دارد:
تشخیص رفتاری
تشخیص بر مبنای رفتارهای اجتماعی
تشخیص بر مبنای سابقه و شرح حال
تشخیص پدیدار شناختی.
تشخیص رفتاری
بهترین سرنخ برای تشخیص محرک یا پاسخ صادر شده از طرف ما یا فرد دیگر توجه به حالات جسمانی و کلمات یا الفاظ مورد استفاده در رفتار است. یعنی هر کدام از حالات “والد”، “بالغ” و “کودک” حالات جسمانی و واژگان و طرز حرف زدن های خاص خود را دارند. بنابرین تشخیص رفتاری با مشاهده این سرنخ ها صورت میگیرد: حالات وحرکات بدن و صورت، کلمات و عبارات و آهنگ صدا.
سرنخ های “والد”:
حالات و حرکات “والد منتقد”
اخم ها و چینهای پیشانی- نگاه ترس آور- از بالای لبه عینک نگاه کردن- از روی تنفر چشم برگرداندن- لبهای درهم فشرده- ترشرویی کردن- سر را به عقب دادن- سرتکان دادن- اشاره با انگشت- انگشت سبابه که اشاره میکند- انگشت روی لبها گذاشتن- کوبیدن روی میز- حرکت دادن دست مثل ساتور در هوا- دستها را به هم زدن- دستها را به هم مالیدن- دستها را روی سینه گذاشتن- پاها را به زمین کوبیدن.
کلمات و عبارات “والد منتقد”
من می خواهم ته و توی این قضیه را درمی آورم- برای اولین و آخرین بار- دیگر نمیتوانم، جانم به لبم رسیده- گوش کن و همیشه یادت باشه که- همین که من می گم- مگر چند دفعه باید به تو بگویم- اگر جای تو بودم- گند زدی- تو باید این کارو بکنی- چرا انجام ندادی؟- انجام بده- باید- هرگز- همیشه- لازمه (پافشاری کردن)- احتیاجی نیست- بد- خوب- به من نگفتید- نمی توانید انتقاد کنید- سوال نکن- بکن- بسه- همین که من می گم، فهمیدی؟- خیلی خوب- صدای نچ نچ درآوردن- آه کشیدن.
هرگز و همیشه و هیچ وقت، تقریباً کلمات همیشگی”والد” هستند و خود نیز نمونه هایی از سیستم محدود و قدیمی اند که بسته بودنشان را به روی هر نوع اطلاعات تازه در این جنبه آشکار میکنند. بیشتر کلمات ارزیاب، چه تنبیه کننده و چه حمایت کننده معرف”والد”اند، زیرا هر یک از آن ها در مفهوم به نحوی درباره مخاطب حکم یا قضاوتی را اعلام میدارد که نه بر اثر ارزشیابی “بالغ” بلکه بر پایه عکس العملهای خود به خود و قدیمی است. مثل بی شعور- بد- مسخره- نفرت برانگیز- وحشتناک- تنبل- مزخرف- بیخود- طفلک- عزیز- نه- نه پسرم- عسل، جرئت نمی کنی- نکن، عیب نداره- باز دیگه چی شده؟- بازم؟ لازم است به خاطر داشت که این کلمات سرنخ هستند، نه قطعی و نهایی. “بالغ” ممکن است پس از مدتها سنجش و تأمل نتیجه بگیرد(بر مبنای سیستم اخلاقی”بالغ”) که بعضی کارها واقعاً مسخره و… است. دو کلمه “باید” و “مجبور” هم معمولاً افشا کننده حالت “والد”اند، اما ممکن است “بالغ” هم باشند. از ملاک های تشخیص بین حالت “والد” و “بالغ”، توجه به طرز استفاده خود به خود و قدیمی و بدون فکر این کلمات، به کار بردن آن ها همراه با حالات بدنی فوق و متن رفتار متقابل است(هریس، ۱۹۷۳؛ به نقل از ترکان، ۱۳۸۵).
آهنگ صدای “والد منتقد”
خشن- سخت گیرانه- قضاوت گونه- خوارکننده- تمسخرآمیز- تنبیه- غضب آلود- آمرانه.
حالات و حرکات “والد مهربان”
به عقب تکیه دادن- دست و دل باز- تبسم- دلداری- خندیدن- سرتکان دادن- متأثرکردن- دلسوز با چشم های معصوم- تشویق کردن- دوست داشتن- کمک کردن- پشتیبانی- مراقبت کردن- تعلیم دادن- حمایت کردن- توجه کردن- تربیت کردن- دیگری را نوازش کردن.
کلمات و عبارات “والد مهربان”
اجازه دهید کمکتان کنم- خوب می شوید- برایتان خواهم گرفت- نگران نباش- خوبست- استراحت کن.
آهنگ صدای “والد مهربان”
همدلانه- حمایت آمیز- دلسوزانه- پشتیبان- محبت آمیز- ملایم- تسکین دهنده- تسلی دهنده.
سرنخ های “بالغ”:
حالات و حرکات “بالغ”
“