بولو و خان حسینی (۱۳۹۱) به بررسى رابطه بین دیدگاه مدیریت و چسبندگى هزینه ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. پژوهش حاضر بر اساس اطلاعات شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، براى دوره پنجساله از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ انجام شده است. پژوهش حاضر، از نوع توصیفى – همبستگى و روش آن از نوع پس رویدادى است. به منظور آزمون فرضیهها از مدل رگرسیون چند متغیره با بهره گرفتن از روش پانل دیتا استفاده شده است. جامعه آمارى پژوهش حاضر، همه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آمارى نیز از با اعمال شرایط زیر از میان شرکتهای عضو جامعه آمارى انتخاب شده است:
-
- تا پایان سال ۱۳۸۳ در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفتهشده باشد.
-
- به منظور افزایش قابلیت مقایسه، سال مالى آن ها، منتهى به پایان اسفند ماه باشد.
-
- در دوره زمانى ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸، تغییر فعالیت یا تغییر سال مالى نداده باشد.
-
- جزء گروه صنایع خاص از جمله شرکتهای سرمایهگذاری، واسطهگرهای مالى، بانکها و لیزینگ نباشد.
- در دوره پژوهش، زیان ده نباشد.
با توجه به مبانى نظرى، فرضیههای پژوهش عبارت است از:
فرضیه اول: چسبندگى هزینه ها زمانى روى میدهد که مدیران انتظار دارند در آینده، فروش افزایش یابد.
فرضیه دوم: زمانى که مدیران به افزایش فروش در آینده امیدوارتر هستند، درجه چسبندگى هزینه نسبت به زمانى که مدیران به فروش در آینده کمتر امید دارند، بیشتر است.
با توجه به شرایط بالا ۱۹۰۱ شرکت- سال به عنوان جامعه آمارى پژوهش حاضر انتخاب گردیده است. داده های موردنیاز پژوهش حاضر، از لوحهای فشرده اطلاعات مالى شرکتها به دستآمده است که سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر کردهاست و صورتهای مالى سالانه و یادداشتهای توضیحى صورتهای مالى حسابرسى شده را شامل میشود. در ضمن، اطلاعات سایت بورس اوراق بهادار تهران نیز مورداستفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر زمانى که مدیران به فروش در آینده خوشبین هستند، شدت چسبندگى هزینه ها افزایش مییابد.
شاه نظری (۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان بررسی خطای پیشبینی سود و بازدهی تعدیلشده بازار با بهره گرفتن از رفتار هزینه شواهد تجربی این پژوهش بیانگر وجود رفتار چسبندگی هزینه و بهای تمامشده در بورس اوراق بهادار تهران است که منطبق بر پژوهشهای انجامشده توسط اندرسون و مدیروس است و همچنین تفاوت مشاهدهشده در شدت چسبندگی ناشی از تفاوت در ماهیت داراییهای ثابت عملیات آتی آن ها است. هر چه امکان کاهش و تعدیل سطح داراییهای عملیاتی در دوره های کاهش درآمد کمتر باشد، شدت چسبندگی بیشتر خواهد بود. نتایج این پژوهش همچنین ارائه کننده پیشنهادهایی برای مدیران است. مدیران میتوانند چسبندگی هزینه های شرکت را شناسایی و کنترل کنند. آن ها نیز میتوانند از طریق انعقاد قراردادهای مناسب برای اجاره داراییهای عملیاتی و استخدام کارکنان (به عنوانمثال انعقاد قراردادهای کوتاهمدت) میزان تعدیلات لازم برای کاهش سطح داراییهای عملیاتی خود در دوره های کاهش تقاضا و سطح فروش را کمتر کنند و شدت چسبندگی هزینه ها را کاهش دهند. (شاه نظری، ۱۳۹۱)
مداحی (۱۳۹۲) در پایاننامه خود تحت عنوان بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار چسبندگی هزینه ها در شرکتها به این نتایج دستیافت:
آنچه در جمعبندی و نتیجه گیری کلی آزمون فرضیه های تحقیق مبنی بر چسبندگی هزینه های اداری عمومی و فروش و همچنین چسبندگی بهای تمامشده کالای فروش رفته و همچنین تأثیر فاکتورهایی مثل تعداد کارکنان، داراییهای جاری، داراییهای ثابت و میزان بدهی شرکت بر شدت این چسبندگی، در فاصله زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ میتوان عنوان کرد، این است که هزینه اداری عمومی فروش و بهای تمامشده کالای فروش رفته چسبنده هستند و شدت چسبندگی در بهای تمامشده کالای فروش رفته محسوستر است که باید در تجزیه تحلیلهای مدیران و همچنین هنگام بررسی کار مدیران در نظر گرفته شود. همچنین تأثیر تعداد کارکنان، دارایی جاری و میزان بدهی بر شدت چسبندگی هزینه های اداری عمومی و فروش به اثبات رسید در حالی که داراییهای ثابت رابطه معناداری با شدت چسبندگی هزینه ها نداشتند که شاید تأثیر ثبت داراییهای ثابت به بهای تمامشده تاریخی آن ها در نتایج این پژوهش بیتأثیر نباشد. از طرفی تأثیر تعداد کارکنان، داراییهای جاری و داراییهای ثابت و میزان بدهیها بر شدت چسبندگی بهای تمامشده کالای فروش رفته به اثبات رسید.
بهار مقدم و کاوسی (۱۳۹۲) در پژوهش خود بیان کردهاند ارتباطی بین اندازه شرکت و عدم تقارن زمانی سود ناشی از محافظهکاری و چسبندگی هزینه ها وجود ندارد؛ بنابرین این فرض که شرکتهای بزرگ، محیط اطلاعاتی غنیتری دارند و این به دلیل وجود سرمایهگذاران و تحلیل گران بیشتر و اطلاعرسانی بیشتر رسانه ها در مورد این شرکتها است که موجب کاهش ابهام و عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به شناسایی سودهای مورد انتظار میشود، پذیرفته نمیشود. بهطورکلی، خدمات مالیای که توسط نهادهای مالی موجود در ایران به بازارهای مالی و مشارکتکنندگان در این بازارها ارائه میشود، بسیار محدودتر از خدماتی است که توسط نهادهای مالی در کشورهای پیشرفته ارائه میگردد. با توجه به شرایط بازار سرمایه ایران و عدم فعالیت (و یا فعالیت محدود) بازار گردانان، شرکتهای تأمین سرمایه، سبد گردانان، مشاوران سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری، عدم ارتباط بین اندازه شرکت و محافظهکاری منطقی به نظر میرسد.
سجادی و همکارانش (۱۳۹۳) در پژوهش خود بیان کردهاند چسبندگی رفتار هزینه ها بر عدم تقارن ارتباط میان سود و بازده تأثیرگذار بوده و باعث عدم تقارن زمانی شناسایی سود میشود. از سوی دیگر نتایج نشان داد در شرکتهای دارای چسبندگی هزینه ها، سود اخبار منفی را با سرعت بیشتری منعکس میکند. همچنین شرکتهای با چسبندگی هزینه نسبت به دیگر شرکتها دارای محافظهکاری شرطی بیشتری هستند.
زنجیردار و همکارانش (۱۳۹۳) در پژوهش خود به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار چسبندگی هزینه پرداختهاند. نتایج پژوهش نشان داده است هزینه های اداری عمومی فروش و بهای تمامشده کالای فروش رفته چسبنده هستند و شدت چسبندگی در بهای تمامشده کالای فروش رفته محسوستر است که باید در تجزیهو تحلیلهای مدیران و نیز هنگام بررسی کار مدیران در نظر گرفته شود. همچنین در این پژوهش تأثیر تعداد کارکنان، دارایی جاری و میزان بدهی بر شدت چسبندگی هزینه های اداری عمومی و فروش به اثبات رسیده است در حالی که داراییهای ثابت رابطه معناداری با شدت چسبندگی هزینه ها نداشتند که شاید تأثیر مثبت داراییهای ثابت به بهای تمامشده تاریخی آن ها در نتایج پژوهش بیتأثیر نباشد. از طرفی تأثیر تعداد کارکنان، داراییهای جاری و داراییهای ثابت و میزان بدهیها بر شدت چسبندگی بهای تمامشده کالای فروش رفته از دیگر نتایج این پژوهش میباشد.