تصادفی ساده انتخاب گردیده است. در این پژوهش مؤلفه های( یگانگی نهادی، ملاحظه گری، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تأکید علمی مدرسه عوامل اصلی مورد سنجش در سلامت سازمانی بوده است. همچنین رابطه هر یک از این ابعاد بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به هدف و نوع پژوهش، ابزار جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی (OHI) با ۳۸ سوال برای ارزیابی سلامت سازمانی و برای ارزیابی پیشرفت تحصیلی از میانگین معدل دانش آموزان آن ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها در راستای بررسی فرضیه تحقیق از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون لوین، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی توکی پرداخته شده است. برای تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش از برخی آمار توصیفی استفاده شده و به توصیف میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی متغیر های تحقیق پرداخته شده است.
نتایج آزمون نشان داده است که سلامت سازمانی رابطه مستقیم، مثبت و معناداری با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دارد. یافته ها این پیشنهاد را مطرح میکند که ارتقاء هر چه بیشتر سطح سلامت سازمانی و توجه به مؤلفه های آن، در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر خواهد بود.
واژگان کلیدی: سلامت سازمانی، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان منطقه ۸
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به یک جهان سازمانی مبدل شده است بدین ترتیب اهمیت سازمان ها که بیشترین دوران زندگی انسان در آن ها سپری می شد روز به روز آشکار تر و نقش آن ها در تحقق هدفهای انسانی روشن تر میگردد (جاسبی، ۱۳۸۵، ص۴۲). در واقع سازمانها در رهبردی دنیای معاصر نقش دارند و جایگاه والا و برجسته ای در ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع پیدا کردهاند و بسیاری از فعالیتهای اساسی و حیاتی مربوط به زندگی مردم در سازمانها انجام میگیرد و زندگی بدون وجود سازمانهای گوناگون آموزشی، صنعتی، بازرگانی، خدماتی، سیاسی، نظامی و غیره تقریباً مقدور نیست با وجود این، نیل به موفقیت و پیشرفت همه جانبه و تأمین رفاه و آسایش به صرف وجود سازمان ها تحقق نمی یاید، بلکه برای این منظور به سازمان های کار آمد و اثر بخش نیاز است ( کورمن، ترجمه شکر کن،۱۳۸۳). از مهمترین سازمانها می توان به سازمان آموزش و پرورش اشاره کرد که اثر بخش و کارآمدی آن تأثیر بسزایی در فعالیت و رشد سازمانهای دیگر دارد. در بین عوامل مختلفی که در توسعه جامعه مطرح می شود، آموزش و پرورش از مهمترین عوامل رشدی به حساب میآید. تعلیم و تربیت سبب افزایش دانش، مهارت، درک و توانایی انسانها می شود (میر کمالی،۱۳۸۳، ص۱۶۰). بر اساس رویکرد سیستمی، هر جامعه به عنوان یک نظام کلی در نظر گرفته می شود که در درون خود دارای سازمانهایی میباشد، هریک از این سازمانها به منزله یک خرده نظام می بایست در کنار یکدیگر همگام و هماهنگ، در جهت تحقق هدف نظام بزرگ تر گام بردارند. شرط این همگامی و هماهنگی این است که سازمان ها از ویژگی های لازم و کافی یک سازمان سالم برخوردار باشند (هوی و میسکل، ترجمه عباس زاده،۱۳۸۳). مدرسه نیز که از خرده نظام های آموزش و پرورش سیستمی باز است که برای ادامه فعالیت و بقای خود باید شرایط متغیر محیطی سازگار شود تا بتواند با اثر بخشی فعالیت کرده و در دراز مدت دوام بیاورد (علاقه بند، ۱۳۷۷، ص۱۸۴). و این سازگاری با شرایط در جهت اثر بخشی از خصوصیات سازمانهای سالم است. حال این سؤال مطرح می شود که سلامت سازمانی چیست ؟
سازمانها میتوانند مانند افراد و خانواده ها سالم و بالنده یا نا سالم و پریشان باشند. وظیفه ی اساسی هر مدیر موفق آن است که نشانه های سازمان سالم را بشناسد و بخشی از فعالیتهای خود را معطوف ایجاد فضای روانی که کارکنان تحت نظارت رشد یابند و با علاقه به کار خلاق بپردازند (ساعتچی، ۱۳۷۶، ص۱۳۴). از مشخصات یک سازمان سالم آن است که سلامت جسمی و روانی کارکنان آن به جهان اندازه مورد توجه و علاقه ای مدیریت سازمان قرار میگیرد که تولید و بهره وری مورد تأکید قرار گرفته است. مدیریت اثر بخشی بدون توجه به اعتقاد به سلامت روانی کارکنان و در نتیجه توجه به سلامت سازمانی کارکنان حاصل نمی شود (ساعتچی، ۱۳۷۶، ص۳۳). به اعتقاد مایلز (۱۹۶۹)[۱] دوام و پایداری سازمانها در محیط خود و رشد و گسترش توانایی خود جهت سازگاری با آن منوط به برخورداری از سلامت میباشد. لایدن و کلینگل (۲۰۰۲)[۲] نیز اظهار می دارند که سازمان ها در صورتی میتوانند وظایف خود را به طور جداگانه انجام دهند و رشد یابند که از سلامت برخوردار باشند. با توجه به آنکه از سازمانآموزش و پرورش به عنوان صنعت رشد نام میبرند و منزلت اجتماعی آن افزایش یافته و شمار مؤسسات و خدمات آموزشی گسترش پیدا کردهاست و این صعود و رشد خدمات و بودجه مستلزم بهبود کمی و کیفی این سازمان به طور هماهنگ است (علاقه بند، ۱۳۷۸). به نظر میرسد باید به مدارس به عنوان تامین کننده نیروی انسانی مورد نیاز سایر سازمانها، توجه خاصی صورت بگیرد چون مدارس، جز معدود سازمانهایی هستند که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر سازمانهای دیگر تأثیر میگذارند. برای این منظور باید بستر مناسب بهبود کمی و کیفی مدارس فراهم شود و این امکان پذیر نخواهد بود مگر با شناخت مشکلات و عوامل تأثیر گذار بر جو مدارس. یکی از مفاهیمی که در نیمه ی دوم قرن بیستم برای شناخت مدارس در نتیجه تحقیقات توسعه داده شده ی مفهوم سلامت سازمانی مدارس میباشد. سلامت سازمانی مدرسه چارچوب دیگری برای مفهوم سازی جو عمومی مدرسه است. مفهوم سلامت مثبت در یک سازمان توجه را به شرایطی جلب میکند که رشد و توسعه ی سازمان را تسهیل کـرده یا مـــوجب پویایی های سازمــانی میباشد (هوی و میسکل، ترجمه عباس زاده، ۱۳۸۲، ص۴۴۸). مدارس سالم معلمان متعهد و با روحیه ای دارند که به یکدیگر و به مدیر اعتماد دارند، دارای جوی باز هستند و معلمان و دانش آموزان موفقی دارند، در چنین مدارس پیشرفت و رشد دانش آموزان، معلمان و مدیران، هدفهای قابل تحقیقی به حساب آیند. مدارس سالم و پویا موجبات انگیزش و علاقه مندی به کار را در مدیر و معلمان فراهم آورده و باعث افزایش کارایی که به نوبه ی خود عامل مهمی در افزایش اثر بخش از جمله پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که از جلوه های نمایان موفقیت نظام آموزشی میباشد، میگردد. مطالب عنوان شده که حاکی از اهمیت سلامت سازمانی در ایجاد بستری مناسب برای کارایی و اثر بخشی دارد، محقق را بر آن داشت که به بررسی سلامت سازمانی و رابطه آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس راهنمایی، بپردازد.
۱ـ ۱ بیان مسئله