۳- طفل لااقل یک شبانهروز یا ۱۵ روز متوالی شیر کامل خورده باشد، بدون اینکه در بین غذای دیگر یا شیر زن دیگر را بخورد. بر این اساس مطلق شیر خوردن موجب ایجاد قرابت رضاعی و در پی آن موجب حرمت نیست بلکه شیر خوردن باید به ترتیب فوق به مدت یک شبانهروز یا ۱۵ روز به صورت متوالی انجام شود.
باید توجه داشت که از نظر فقها، اولا میزان شیر باید کامل باشد. بدین معنا که طفل را از شیر مادر سیراب کند؛ به نحوی که طفل خود سینه مادر را رها کند. بنابرین جمع دفعات ناقص حتی اگر به ۱۵ مرتبه برسد، نیز صحیح نیست و ثانیاً اینکه دفعات شیر خوردن باید پیوسته و متوالی باشد و در بین دفعات شیر، غذای دیگر و شیر زن دیگری به طفل داده نشود.
اجماع بر آن است که تنها نوشیدن شیر زن دیگر باعث اختلال در توالی است و تغذیه ماکولات (خوردنیها) و مشروبات دیگر اشکالی ندارد.
۴- شیر خوردن طفل قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد.
۵- مقدار شیری که طفل خورده است، از یک زن و یک شوهر باشد. به موجب این شرط اولا طفل باید تمام ۱۵ دفعه را از یک زن شیر بخورد و ثانیاً ۱۵ دفعه شیر یا یک شبانهروز متعلق به شوهر واحدی باشد.[۲]
قرابت رضاعی تنها از نظر ایجاد حرمت در نکاح، در حکم قرابت نسبی است لذا دیگر قوانین مربوط به خویشاوندی مانند توارث و الزام به دادن نفقه در آن راه ندارد و تنها اثر آن، ممنوع ساختن ازدواج میان طفل و مادر رضاعی و کسان او (اقربای رضاعی) و همچنین میان مرضعه (زن شیردهنده) و خویشان طفل (مرتضع) است.[۳]
بنابرین ازدواج میان طفل و هر کسی که نسبش به شوهر مرضعه برسد، نیز حرام است همچنین ازدواج میان دو طفل که با شرایط فوقالذکر از یک زن شیر بنوشند ( خواهر و برادر رضاعی) نیز حرام شناخته شده است.[۴]
گفتار سوم-قرابت سببی
قرابت سببی که از آن به «قرابت بالمصاهره» نیز نام بردهاند، طبق نظر برخی از فقها به خویشاوندی که در اثر نکاح بین زن و شوهر و خویشاوندان هر یک با دیگری ایجاد میشود، تعریف شده است.[۵]
پس از عقد، خویشان شوهر به درجه همان قرابتی که با وی دارند، بستگان زن نیز تلقی شده و خویشان زن نیز متقابلا از اقربای شوهر میشوند. البته خویشان زن با اقوام شوهر هیچ گونه قرابتی ندارند.
ماده ۱۰۳۳ قانون مدنی، به بیان نحوه ایجاد و شکلگیری این نوع از قرابت میان زوج یا زوجه و بستگان نسبی طرف مقابل پرداخته است.[۶]
بر اساس این ماده، «هر کس در هر خط و به هر درجه که با یک نفر قرابت نسبی داشته باشد، در همان خط و به همان درجه، قرابت سببی با زوج یا زوجه او خواهد داشت؛ بنابرین پدر و مادر زن یک مرد اقربای سببی درجه اول آن مرد و برادر و خواهر شوهر یک زن از اقربای سببی درجه دوم آن زن خواهند بود.»
در مورد قرابت سببی از حیث ایجاد حرمت در نکاح، تفاوتی بین نکاح دائم و موقت وجود ندارد. بنابرین به عنوان مثال چنانچه مردی با زنی حتی به طور موقت ازدواج کند، نکاح با مادر و جدات آن زن (اعم از پدری و مادری) حرام ابدی خواهد بود.[۷]
موارد ممنوعیت نکاح به موجب قرابت سببی عبارتند از:کسانی که نکاح با آنان به موجب قرابت سببی ممنوع شده است، به سه دسته ذیل قابل تقسیم هستند:
۱- کسانی که نکاح با آنان عینا ممنوع است، یعنی به محض ایجاد قرابت، حرمت ابدی تحقق مییابد؛ مانند مادر زن. (ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی)
۲- کسانی که نکاح آنان جمعا ممنوع است، یعنی نکاح بر فرض وجود و بقای قرابت ممنوع است، مانند خواهر زن. [۸]
۳- کسانی که نکاح آنان بدون اذن همسر ممنوع است، مانند ازدواج با دختر برادر زن یا دختر خواهر زن. (ماده ۱۰۴۹ قانون مدنی)[۹]
مبحث سوم-حقوق و تکالیف ناشی از قرابت
از قرابت، حقوق و تکالیف متعدده ناشی می شود که از آن جمله است توارث و منع نکاح و حقّ نام و الزام به انفاق و حضانت و ولایت. در اینجا به شرح حقوق و تکالیف اخیر یعنی نفقه و حضانت و ولایت می پردازیم.
گفتار اول-الزام به انفاق یا حق نفقه
در فقه اسباب نفقه سه چیز است: زوجیت و قرابت و ملک. نفقه زن سابقاً گذشت و موضوع ملک در آنچه راجع به مولی و غلام است به واسطه نسخ برده فروشی منتفی است و در آنچه مربوط به نفقه بهائم می شود ربطی به حقوق ندارد چه حقوق در روابط بین اشخاص بحث میکند. نفقه اقارب را اینک شرح میدهیم.[۱۰]
بند اول- تعریف و شرایط نفقه اقارب.
به موجب ماده ۱۲۰۴ قانون مدنی «نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق» از روی این ماده و مواد دیگر تعریف نفقه و شرایط آن به ترتیب ذیل به دست میآید:
اولاً، نفقه عبارت از مسکن و لباس و غذا و اثاث البیت است و سایر احتیاجات از قبیل زن یا شوهردادن مستحق نفقه که به زبان شرعی «اعفا» گفته می شود جزء نفقه نیست.
ثانیاًً، حدود نفقه از طرفی احتیاجات مستحق نفقه و از طرف دیگر درجه استطاعت منفق است.[۱۱]
ثالثاً، شرط الزام به انفاق از طرفی فقر و بی چیزی شخص و از طرف دیگر استطاعت و تمکن منفق اوست. ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی در خصوص واجب النفقه میگوید «کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازد» بنابرین برای استحقاق نفقه شخص باید بی چیز باشد و به علاوه نتواند از اشتغال به شغلی وسایل معاش خود را فراهم کند. پس شخص بی چیزی که میتواند از دسترنج خود زندگانی کند مستحق نفقه نیست. راجع به استطاعت منفق ماده ۱۱۹۸ قانون مدنی میگوید «کسی ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد یعنی بتواند نفقه بدهد بدون این که از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد. برای تشخیص تمکن باید کلیه تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود».
رابعاً، در تعریف نفقه اقارب باید متوجه بود که این قسم نفقه برخلاف نفقه زن از حقوق و تکالیف متقابله است یعنی اقاربی که نفقه بین آن ها وجود دارد ملزم به انفاق یکدیگرند (ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی).[۱۲]
بند دوم-، نفقه بین چه اقاربی وجود دارد؟
به موجب ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی «در روابط بین اقارب فقط اقارب نسبی در خط عمودی اعم از صعودی یا نزولی ملزم به انفاق یکدیگرند» بنابرین نفقه بین شخص و پدر و مادر و اجداد و جدات او از طرفی و فرزند و نواده از طرف دیگر وجود دارد.[۱۳]